علیرضا امامی فرد-کتاب رییس خوب رییس بد یکی از کتاب های انتشارات فرا است که به تازگی به چاپ دوم رسیده است. این کتاب روش های مدیریت را به مخاطبانش می آموزد و نشان می دهد که چه رفتارهایی می تواند باعث اسیب یک گروه از جانب مدیر شود. در بخشی از مقدمه ناشر بر این کتاب نوشته شده است : « کتاب رییس خوب، رییس بد» به تفاوت های رفتاری، بینشی و عملکردی میان مدیران خوب و بد می پردازد. نویسنده کتاب با ارایه یافته های پژوهش های متعدد و بررسی نمونه های عینی فراوان، به مقایسه مدیران خوب و بد می نشیند و درس های فراوان و نکات بسیار ریز مدیریت را به خواننده می آموزد. نکته اصلی در مورد مدیران خوب این است که اگرچه در رسیدن به اهداف سازمان خود بسیار سخت کوش و سخت گیر هستند، ولی در عین حال روحیه اسنانی بالایی دارند و همواره خیرخواه کارکنان، مشتریان، جامعه و در کل، بشریت هستند و مصداق این گفته سعدی اند که :« گر خویشتن را خیر خواهی، خیر خواه خلق باش». از ویژگی های  مهم مدیران خوب آن است که شیوه مدیریتشان چنان است که هم خودشان و هم همکارانشان از کاری که می کنند و از بودن در محل کار لذت می برند و برعکسف رفتارهای آزاردهنده مدیران بی خرد، کار و زندگی را به کام کارکنان چنان تلخ و کسل کننده می کند که پیامدهای ناگوار آن دامن سازمان را نیز می گیرد.» به مناسبت رسیدن این کتاب به چاپ دوم به سراغ سارا پنجی زاده مترجم این کتاب رفتیم و با او در مورد ترجمه این کتاب و محتوای آن به گفتگو نشستیم. در ابتدا این سوال را از شما می پرسم که انگیزه شما برای ترجمه این کتاب چه بود؟ من در جریان همکاری‌هایی که با مجله گزیده مدیریت داشتم نام این کتاب را شنیده بودم و وقتی انتشارات آن را به من معرفی کرد، با توجه به محتوای خوب و پربار آن تصمیم به ترجمه‌اش گرفتم. وقتی کتاب را خواندم، دیدم درباره مسایلی است که در تمام سازمانها و محیط های کاری به شکل روزمره هر کس ممکن  است با آن رو به رو شود، و به این نتیجه رسیدم که این کتاب می تواند بسیار مفید باشد. پس بهتر است با این گفته های شما، توضیحی  مختصر درباره کتاب بدهید. کتاب رییس خوب رییس بد یک دنباله ای است بر کتاب قاعده بدون ابلهان که از همان نویسنده است. البته فکر می کنم آن کتاب در ایران ترجمه نشده است. کتاب قاعده بدون ابلهان در واقع به این نکته اشاره می کرد که در بسیاری از محیط های کاری برخی رفتارهای توهین آمیز ، بی احترامی ها، و رفتارهای غیر انسانی و فارغ از همدلی از افراد سر می‌زند که پیامدهای منفی برای همکاران و اطرافیان به بار می آورد. به طور مثال اگر یک نفر مشکلی خارج از محیط کار داشته باشد شاید به خاطر حواس‌پرتی با سرزنش همکار یا رییسش رو به رو شود که این سرزنش حالش را بدتر می کند و این بدتر شدن عواقبی منفی را به همراه خود دارد و قطعا در زندگی شخصی او هم اثر می گذارد. کتاب مذکور بعد از نگارش با استقبال خوبی از طرف خوانندگان همراه شد و از سراسر دنیا برای نویسنده نامه هایی را ارسال کردند و گفتند ما با این موضوع دست به گریبان هستیم و بیشتر درباره این موضوع کار کنید. نهایتا نویسنده به این نتیجه رسید که معمولا بیشترین کج رفتاری ها و بی احترامی ها در محیط کاری از سوی روسا و مدیران سر می زند که می‌تواند بسیار مخرب باشد. یعنی مدیران و روسا به عنوان افراد تاثیرگذار در محیط کاری شان دچار رفتارهای اشتباهی می شوند که قطعا تاثیر آن خیلی بیشتر از یک کارمند خرد است. برای همین پژوهش هایی درباره رفتارهای مدیریتی صحیح و غلط انجام داد تا به اقدامات عملی بهترین و بدترین روسا بپردازد. پس می توان گفت که این کتاب بیشتر مناسب روسا است تا کارمندان من نمی توانم بگویم که این کتاب فقط مناسب روسا است چون مثلا خود من رییس نیستم، بلکه یک مدرس و مترجم هستم، ولی به عنوان کسی که سابقه حضور در محیط های کاری گوناگونی را داشته می گویم که برای خود من بسیار آموزنده بوده است و به نظرم برای یک معلم یا مدیر و یا هر کسی که در سلسله مراتب قرار می گیرد و می خواهد روابطش را مدیریت کند مناسب است. من حتی می گویم برای یک پدر خانواده که می خواهد روابطش را با همسر و فرزندانش مدیریت کند و از منظر یک مدیر به خانواده بنگرد آموزنده است. شما توجه کنید که یک مدیر رستوران اگر نتواند با کارکنانش ارتباط درستی برقرار کند به مشکل بر می خورد. اگر بخواهم جواب این سوال را جمع بندی کنم بهتر است اینگونه بگویم که هر کس می خواهد در شغلش پیشرفت کند حال در هر محیطی باشد، نیازمند یادگیری مدیریت درست روابط انسانی است. این کتاب چند فصل دارد؟ کتاب رییس خوب رییس بد شامل نه فصل است که اگر بخواهم سرفصل های این کتاب را بگویم به شرح زیر است: ذهنیت درست، کنترل را به دست گیرید، بکوشید خردمند باشید، ستاره ها و سیب های گندیده، حرف و عمل را به هم پیوند دهید، در نقش سپر انسانی عمل کنید، از زیر بار کارهای ناخوشایند شانه خالی نکنید، رییس ابله درون خود را بکشید، و همه چیز مربوط به شماست آیا کتاب با توجه به تیترش حالت داستانی دارد؟ نویسنده کتاب وقتی متوجه شد که کج رفتاری‌ها در محیط‌های کاری معمولا بیشتر از طرف روسا رخ می دهد، تصمیم گرفت که رفتارهای روسای خوب و بد را مورد بررسی قرار دهد. یعنی روسایی که از طرف کارمندانشان تحسین می شدند را با روسایی که مورد تنفر کارمندانشان بودند مقایسه کرد. او می‌خواست ببیند چه تفاوت هایی در شیوه های مدیریتی این دو گروه از مدیران وجود دارد. مثلا در مورد یک تصمیم گیری خاص، وقتی قرار است کارمندی اخراج شود، یک رییس می تواند با یک سیستم درست او را اخراج کند طوری که کارمند حتی پس از اخراج شدن با خاطره خوش از محیط بیرون برود. در مقابل شاید رییسی هم باشد که با یک رفتار غیر انسانی دست به اخراج کارمند خود بزند طوری که تا ابد از او نفرت داشته باشند. یعنی این اقدامات را با مصداق های عملی فراوان در کتاب بررسی کرده است. این کتاب داستانی نیست اما ماجراهای فراوانی در آن نقل شده و اکثرا هم از تجربیات خود نویسنده است. آقای رابرت ساتن، نویسنده کتاب، از اساتید دانشگاه است و در حوزه های مدیریتی و تربیت مدیران بسیار فعالیت کرده است و برای همین تجربه خوبی در این زمینه دارد و مثال‌های فراوان و خوبی زده است. من فکر می کنم این کتاب حتا می تواند دید خوبی از فرهنگ محیط کار و شیوه مدیریت شرکت‌های موفق در آمریکا را به خوانندگان بدهد. در واقع می توان گفت این کتاب هم برای کسانی که سودای ریاست در سر دارند مناسب هست و هم برای افرادی که به دنبال ریاست نیستند ولی می‌خواهند روابط انسانی خودشان با همکاران، دوستان، و خصوصا خانواده را اصلاح کنند. همه خوانندگان عزیز قطعا می توانند نکات بسیاری را از این کتاب یاد بگیرند.