فهرست سیاه مسافران هوایی

شناسه خبر: 173362

میلاد صادقی- پژوهشگر حقوق هوافضا - فهرست سیاه مسافران هوایی که آن را به طور رسمی، با عنوان «فهرست پرواز ممنوع (No-Fly List)» می‎شناسند، از ابزارهایی است که در عرف خطوط هواپیمایی به منظور جلوگیری از ارتکاب مجدد رفتار خشونت‎بار یا متمردانه توسط مسافر در هواپیما و همچنین بازداشتن سایر مسافران از ارتکاب رفتارهای مشابه، مورد استفاده قرار می‎گیرد.

با درج نام مسافر در فهرست سیاه، او با ممنوعیت پرواز در مسافرت‌های آتی خویش روبرو خواهد شد. گستره چنین ممنوعیتی می‎تواند بر حسب عواملی چون مدت ممنوعیت، تبادل اطلاعات مسافر و تکلیف یا اختیار دیگر خطوط هواپیمایی نسبت به پیروی از ممنوعیت تعریف شده و نیز نوع سفرها، متفاوت باشد.

از جدیدترین اسبابی که موجب درج نام مسافر در فهرست سیاه می‎شود، می‎توان به نقض استانداردها یا نُرم‎های مقابله با کووید-19 در فرودگاه‎ها و هواپیماها اشاره کرد که در مقررات برخی از کشورها انعکاس یافته و پذیرفته شده است.

آنچه اما در خصوص این ابزار و تحلیل مشروعیت و عقلانیت آن جلب توجه می‎کند، اصطکاک سه قسم آزادی با یکدیگر است:

1-آزادی قراردادی: بر بنیاد آزادی قراردادی، خطوط هواپیمایی اجبار یا تکلیفی نسبت به انعقاد قرارداد حمل با متقاضیان سفر ندارند. آنها آزادند که قرارداد منعقد نمایند و یا از انعقاد قرارداد خودداری کنند و نیز آزادند طرف قرارداد خود را به دلخواه برگزینند. حق امتناع متصدی حمل از ورود به قرارداد حمل و انعقاد آن با مسافر که در ماده (33) کنوانسیون 1929 ورشو در خصوص «یکسان‎سازی برخی از مقررات مربوط به حمل و نقل هوایی بین‎المللی» دیده می‎شود، تصویری از همین آزادی است. با این همه، در قوانین ملی، آزادی قراردادی خطوط هواپیمایی با محدودیت‎های قابل توجهی همراه است. برای نمونه، چینی‎ها در حقوق قراردادهای خود بدین حکم تن داده‎اند که هر متصدی حملی که به فعالیت حمل و نقل عمومی (Public transport) مبادرت می‎ورزد، امکان رد درخواست‎های حمل متعارف و معقول مسافران را نخواهد داشت. حتی جمعی را عقیده این است که در جهان حقوق نوشته، دولت‎ها اغلب ایده «قرارداد اجباری با مسافر» را پذیرفته‎اند و در جهان حقوق نانوشته، دادگاه‎ها، خطوط هواپیمایی را ذیل دسته «متصدیان حمل‌و‌نقل عمومی» (Common carriers) جای داده و توصیف کرده‎اند. در تحلیل اخیر، جزء در صورت خاصی که امتناع از حمل مسافر به سبب دستور دولتی، امری روا تلقی می‎شود، خطوط هواپیمایی ملزم و مجبور به ارائه خدمت حمل به همه اشخاصی هستند که نرخ سفر را پرداخت می‎کنند. بدین ترتیب، درج نام مسافر هوایی در فهرست سیاه توسط یک شرکت هواپیمایی، آن هم بر پایه سیاست‎هایی که شرکت خود تنظیم‎کننده‎اش است، نمی‎تواند رویه‎ یا عرفی پسندیده باشد.

2-آزادی پیشه و تجارت: نویسندگان از قاعده آزادی پیشه و تجارت، آزادی در اجرای کار و صنعت و اختیار هر گونه وسائل را که برای پیشرفت آن لازم باشد، برداشت کرده‎اند. سامانه فهرست سیاه مسافران هوایی نیز از دیدگاهی وسیله‎ای است که استفاده از آن موجب پیشرفت تجارت و تأمین ایمنی و امنیت خدمه پرواز و سایر مسافران می‎شود. با وجود این، ممنوعیت مسافر از پروازهای آتی خویش، بیش از آنکه واکنشی در برابر نگرانی‎های ایمنی یا امنیتی باشد، واکنشی با اهداف کیفری و تنبیهی به نظر می‎رسد. در حقیقت، اثبات وجود خطر ایمنی طبیعی یا ذاتی در پروازهای آتی مسافر متمرد، امری دشوار بوده و این پرسش را در برابر خطوط هواپیمایی می‎‎گذارد که چگونه می‎توان وقوع یک رفتار در اوضاع و احوال خاص را -که محتملاً هم فاقد وصف کیفری است- مشخص‎کننده سطح خطر یک مسافر برای آینده وی به شمار آورد؟

3-آزادی عبور و مرور یا حرکت: اگرچه آزادی قراردادی و آزادی پیشه، در درجه نخست، جانب خطوط هواپیمایی را در ایجاد و اجرای سامانه فهرست سیاه مسافران هوایی نگه می‎دارند، اما سومین آزادی، یعنی آزادی عبور و مرور، مستمسک مسافران بوده و به مثابه یک حق بنیادین بشری، مسافران را در برابر سامانه فهرست سیاه مورد حمایت قرار می‎دهد. آزادی عبور و مرور را ماده (12) «میثاق بین‎المللی حقوق مدنی و سیاسی» و ماده (13) «اعلامیه جهانی حقوق بشر» تصریح دارند. اما آزادی حرکت نیز با وجود تأکید میثاق بر عدم تبعیت آن از هیچ‎‎گونه محدودیت، بر طبق همان میثاق ممکن است به موجب قانون و به منظور حفظ هدفی مشروع، تحدید گردد.

چنانکه ملاحظه می‎شود، در تحلیل مشروعیت و عقلانیت ابزاری به نام فهرست سیاه مسافران هوایی، نیروهای موجود در یک خط سیر نمی‎کنند؛ به شکل مختلف‌الجهت عمل کرده و هر کدام به سمتی در حال حرکت هستند. در اینجا برای برون رفت از مشکل، شاید بتوان از اندیشه‎های فلسفی روسکو پاوند (1964-1870)، این حقوقدان نامی، یاری گرفت. پاوند می‎پنداشت که حقوق، فرآیندی از مهندسی اجتماعی و فرآیندی از تعدیل و برقراری مصالحه یا آشتی میان دعاوی و مطالبات مخالف (متضاد) است؛ در چنین فرآیندی است که بیشترین نفع آدمی می‎تواند با کمترین برخورد و اتلاف حاصل شود. اقدام برخی از کشورها نسبت به تصویب مقررات یا معرفی طرح‎هایی در خصوص موضوع فهرست پرواز ممنوع، به نظر باید با هدف تعدیل و برقراری سازش میان همین دعاوی ناسازگار باشد.

این گونه مقررات و طرح‎ها، از یک سوی، متضمن شناسایی حق خطوط هواپیمایی نسبت به درج نام مسافران در فهرست سیاه و تأیید ضمنی عرف موجود در صنعت ایرلاین در ارتباط با ایجاد و اجرای سامانه فهرست سیاه هستند اما از سوی دیگر محدودیت‎های مهمی را در خصوص شیوه استفاده از این سامانه پدید می‎آورند. حقوق مربوط به این مقررات و طرح‎ها، به طور کلی در دو دسته قواعد ماهوی و شکلی قابل طبقه‎بندی هستند. برای آشنایی بیشتر با این قواعد به نقل طرحی که یکی از کشورها جهت الحاق به قوانین حمل و نقل خود در نظر گرفته و عنوان آن را «ثبت نام اشخاصی که حمل هوایی آنها محدود می‎شود»، نهاده است، اکتفا می‎کنیم:

«تصمیم هر خط هواپیمایی درباره درج نام مرتکب رفتار متمردانه در فهرست سیاه، توسط مدیر آن خط هواپیمایی و بر مبنای دستور دادگاه صورت خواهد گرفت. مسافری که نام او وارد فهرست می‎شود، می‎تواند نزد دادگاه نسبت به تصمیم اتخاذ شده اعتراض کند. خط هواپیمایی ملزم است یک سال پس از تاریخ نفاذ دستور دادگاه، نام مسافر را از فهرست خارج نماید. در فرض نقض دستور پیش از انقضای مهلت مذکور، خط هواپیمایی، حداکثر تا 30 روز پس از تصمیم مربوط، ملزم به خارج کردن نام مسافر از فهرست سیاه است. خط هواپیمایی باید مسافر را از درج نامش در فهرست سیاه، کتباً و یا به صورت الکترونیک مطلع سازد. حق امتناع از حمل نسبت به مسافری که نام وی در فهرست سیاه قرار داشته و از این کشور، اخراج می‎شود، مجری نخواهد بود. همین قاعده در خصوص مسافری که برای درمان یا همراهی با شخص توانخواه ارسال می‎گردد، جریان دارد.»

ارسال نظر