«طلای معطر» در گرداب غفلتی تاریخی
نينا شاددلی- پژوهشگر ارشد پژوهشكده سياستگذاری دانشگاه صنعتی شريف - گلمحمدی با نام علمی Rosa Damascena، درختچه ای از خانواده Rosacea بوده که دارای شاخههای گل دهنده زیاد، تیغهایی ریز، پهن و قلابی شکل است. گلها به شکل صورتی خوش رنگ با 32 گلبرگ مشابه و یکدست هستند که در اوایل صبح شروع به ظاهر شدن می کنند. زمان بازشدن گلها در اوایل اردیبهشت تا اواخر تیرماه در مناطق مختلف کشور متغیر بوده و در هر منطقه زمان باز شدن گلها بین 20 الی 30 روز به طول میانجامد. دوام گلهای باز شده حداکثر یک روز بوده و به همین جهت توصیه میشود که گلها در اوایل هر روز چیده شده تا مواد موثره آن از بین نرود.
گلمحمدی در ایران، بلغارستان، هند، ترکیه، مراکش و برخی از کشورهای شمال آفریقا کشت میشود. عطر گلمحمدی ایران به دلیل شرایط اقلیمی از مرغوبیت خاصی برخوردار بوده و سابقه تاریخی این گل در ایران نشان از اهمیت آن در اقلیم ایران و فرهنگ مردم دارد؛ این مورد به گونهای است که «چوالییر» ایران را منشا این گل دانسته است. در ایران گونههای مختلفی از گلمحمدی وجود دارد که از شاخصترین آنها میتوان به گلمحمدی دمشقی اشاره کرد.
گلمحمدی به دلیل عطر و بویی که دارد به «طلای معطر» معروف شده و ماده اولیه کارخانههای عطرسازی در دنیا است. فرآوردههای مختلفی از این گل بهدست میآید که از آن میتوان به انواع گلاب، اسانس، ابسولوت و کانکریت اشاره کرد. همچنین در صنایع غذایی نیز گلبرگهای گلمحمدی به صورت خشک و تازه در تولید مربا و انواع دمنوش استفاده میشوند. برخی فرآوردههای مهم گل سرخ به این شرح است:
گلاب (Rose Water)
گلاب از تقطیر گلمحمدی با بخار آب در روش صنعتی یا آب جوش در روش سنتی به دست میآید. عمده این مایع آب است و اجزاء اسانس در آن به مقدار کم به صورت محلول در میآید. تفاوت گلاب ایران با سایر کشورها این است که در واقع گلاب ایران از تقطیر گل های تازه محمدی با آب مقطر تهیه شده درحالی که گلاب سایر کشورها از طریق حل کردن اسانس گلمحمدی در آب مقطر به دست می آید.
اسانس (Rose Oil)
اسانس با ارزشترین محصول گلمحمدی است که از تقطیر گلمحمدی با بخار آب به دست میآید. به طور متوسط از هر 3000 کیلوگرم گل، یک کیلوگرم اسانس بدست میآید. اسانس رز یکی از عطرهای مشهور بوده که به طور وسیع در عطرسازی و سایر فرآوردههای آرایشی نظیر پودر دندان و انواع پمادها به عنوان خوشبوکننده مورد استفاده قرار میگیرد.
کانکریت گل محمدی (Rose Concrete)
اگر گلمحمدی را در سرما با حلالهای آلی مثل هگزان یا پترولیوم اتر مجاور کنیم و پس از جداسازی تفاله حلال را تبخیر نماییم، ماده موم مانند نیمه جامدی حاصل میشود که رنگ قرمز نارنجی دارد. از هر 350 کیلوگرم گل محمدی تازه تقریبا 1 کیلوگرم کانکریت حاصل میشود و در نتیجه از اسانس تام ارزانتر است. این محصول در ایران اصلا تولید نمیشود ولی در جهان بخش اعظم آن برای تولید ابسولوت به کار گرفته میشود و مابقی به فروش میرسد. از کانکریت میتوان به عنوان عطر جامد روی پوست استفاده کرد یا به پمادها و کرمهای آرایشی افزود.
ابسولوت یا اسانس مطلق گلمحمدی (Rose Absolute)
اگر کانکریت رز در دمای آزمایشگاه در اتانول حل شود و سپس بخش مایع جدا شده و اتانول آن در فشار و دمای پایین تبخیر گردد، ابسولوت حاصل میشود. این اسانس، مایعی ویسکوز و زردرنگ است که عطر و بویی تند دارد. در بهترین شرایط از هر 3 تن گل محمدی حدود 2500 گرم ابسولوت به دست میآید و از نظر ارزش اقتصادی پس از اسانس تام در رتبه دوم قرار دارد. ابسولوت در صنایع عطرسازی و فرآوردههای دارویی موضعی برای درمان زخمها و رفع اسپاسم کاربرد دارد که این محصول نیز در ایران تولید نمیشود.
*تحلیل تجارب موفق در داخل کشور
استانهای اصفهان، فارس، کرمان و آذربایجان شرقی مناطق عمده کشت و فرآوری گلمحمدی هستند.
کاشان در استان اصفهان، به عنوان یکی از قطبهای مهم تولید گلاب در کشور مطرح است و میتوان گفت گلاب کاشان، معروفترین گلاب در کشور است. در کنار کاشان، کرمان دیگر مرکز تولید و فرآوری گلمحمدی است.
*مقایسه وضعیت کشور و نمونههای موفق در دنیا
گل محمدی در کشورهای مختلفی کشت و فرآوری میشود. همان طور که در بخشهای گذشته نیز عنوان شده است، ایران بیشترین سطح زیر کشت گلمحمدی در دنیا را دارد؛ با این وجود الگوی کشت و فرآوری گلمحمدی در ایران با دیگر کشورها بسیار متفاوت است. ترکیه و بلغارستان که عمده تولیدکنندگان گلمحمدی بعد از ایران هستند، بیش از 90 درصد گل تولیدی خود را برای اسانسگیری به کارخانههای تولید اسانس اختصاص میدهند و از 10 درصد باقی مانده، بخشی به صنایع تولید کانکریت و ابسولوت راه مییابد و بخش بسیار اندکی تبدیل به گل خشک و گلاب میشود؛ اما در ایران بیش از 90 درصد گل تولید شده تبدیل به گلاب میشود و کمتر از 8 درصد گل تولید شده به صنایع اسانسگیری راه مییابد. در نتیجه، با وجود سطح زیر کشت محدود بلغارستان و ترکیه، این کشورها صرفه اقتصادی بیشتری نسبت به ایران عایدشان میشود که علت آن تمرکز بر بهبود عملکرد گل و تولید اسانس است.
از همین رو، کشورهای ترکیه، بلغارستان به عنوان نمونههای موفق در سطح جهانی مورد توجه قرار گرفتهاند. بر اساس این مقایسه، تولید محصولات نهایی ثانویه از اسانس در کشور رونق ندارد و تمامی اسانس تولید شده در کشور، به دیگر کشورها صادر میشود. به علاوه، متوسط عملکرد گلمحمدی در کشور حدود یک چهارم تا یک سوم متوسط عملکرد گل در کشورهای نمونه مد نظر ما است که باعث میشود تولید اسانس در کشور صرفه اقتصادی نداشته باشد و در نتیجه در صنعت تولید اسانس توان رقابت در بازارهای جهانی را نداشته باشیم. افزون بر اینها، عدم ثبات کمی و کیفی گل در کشور مسئله دیگری است که تولیدکنندگان اسانس را با مشکلات زیادی روبرو میکند.
برخی نارساییهای زنجیره گلمحمدی در مقایسه با نمونههای موفق در دنیا را در این نوشتار بررسی شده است که بدین شرح است.
یکی از نشانههای نارسایی در زنجیره گلمحمدی در کشور، عدم ورود گسترده تولیدکنندگان داخلی به تولید اسانس است. ریشههای عدم ورود صنایع به تولید اسانس را میتوان در پایین بودن صرفه اقتصادی تولید این محصول، نبود ثبات کمی و کیفی گل تولید شده، ارگانیک نبودن آن، یکسان نبودن نوع و نژاد گلهای کشت شده و همچنین عدم وجود قراردادهای بلند و ساختارهای تضمینکننده برای آنها دانست.
هزینه تولید اسانس در کشور به دلیل قیمت بالای گل، بالا است و توان رقابت در بازار جهانی وجود ندارد؛ خصوصاً که قیمت اسانس به دلیل نبود بازار آن در داخل کشور، در بازارهای جهانی تعیین میشود. یکی از علل قیمت بالای گل در کشور را میتوان در عملکرد پایین تولید آن جستجو کرد.
عدم ورود صنایع به تولید ابسولوت و کانکریت به عنوان فرآوردههای گلمحمدی از جمله نقصانهای زنجیره گلمحمدی است؛ به صورتی که در ایران هیچ واحد تولید ابسولوت و کانکریت وجود ندارد. ریشههای عدم وجود صنایع تولید ابسولوت و کانکریت را نیز میتوان در صرفه قابل توجه تولید گلاب نسبت به دیگر فرآوردهها دید که با نبود استاندارد و نظارت صحیح در تولید گلاب این موضوع تشدید میشود. دلیل دیگر، تخصصی و تکنولوژیک بودن فرآیند تولید و تجارت این محصولات است که به عنوان یک مانع جدی در راه تولید و تجارت این محصولات قلمداد میشود.
نقص دیگری که در زنجیره گلمحمدی در کشور مشاهده میشود، ضعف صنایع فرآوری و تولید محصولات ثانویه (نهایی) مانند محصولات آرایشی و بهداشتی از حد واسطهای صنعتی همچون اسانس است. یکی از دلایل عدم ورود تولیدکنندگان داخلی به تولید محصولات ثانویه که سود قابل توجهی را نیز عایدشان میکند، فناورانه بودن تولید محصولات ثانویه و عدم برخورداری نسبی بازیگران از این فناوریها، است. نیاز به اخذ گواهینامههای معتبر بینالمللی برای تولید و عرضه این محصولات در بازار جهانی که فرایندی امکان ناپذیر و یا دشوار و زمانبر است، از دیگر ریشههای موجود در این مشکل است. استقبال مصرف کنندگان داخلی از محصولات دارویی یا آرایشی و بهداشتی شیمیایی به دلیل عدم اطلاع از مشکلات و مضرات استفاده از آنها و قیمت پایین این محصولات، از جمله دیگر ریشههای مشکل مورد بحث میباشد.
نقاط فشار مهم که مانع رسیدن به تراز جهانی در تولید و فرآوری گلمحمدی هستند را میتوان در موارد زیر دید:
*نبود استانداردهای قابل قبول و نظارت کیفی گسترده که باعث سود سرشار نزد برخی از تولیدکنندگان گلاب در کشور شده است.
*نبود دانش لازم برای تولید محصولات ثانویه در کشور.
در ادامه این نوشتار کشت و توسعه گل سرخ در ترکیه و بلغارستان به عنوان تجارب موفق جهاني مورد بررسی قرار گرفته که به اختصار به آن میپردازیم.
*ترکیه
ترکیه دارای بیشتر سهم بازار در تولید و صادرات اسانس است که پاسخگوی حدود 60% از نیاز جهانی است تقریبا تمام تولیدات اسانس در ترکیه صادر میشود که فرانسه اصلیترین خریدار آن (حدود 70%) و سوئیس، آلمان، آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی حدود 22% از صادرات ترکیه را جذب میکنند.
*بلغارستان
مساحت زیر کشت گلمحمدی در بلغارستان در سال، حدود 3500 هکتار است . حدود 90 درصد گل سرخ بلغارستان تبدیل به اسانس، %6-5 تبدیل به کانکریت و %4-3 تبدیل به گلاب میشود. مقدار اسانس تولیدشده در بلغارستان از سال 2001 رشد صعودی داشته است و همواره بالای 1000 تن در سال بوده است. به طوری که در سال 2020 مقدار اسانس تولیدی حدود به 2700 تن رسیده است.
سالانه حدود 90 درصد از اسانس تولیدی در بلغارستان صادر میشود و 10درصد باقیمانده نیز عمدتا در صنایع آرایشی و بهداشتی مورد استفاده قرار میگیرد.
عمده کشورهای واردکننده گل سرخ از بلغارستان فرانسه (حدود30%)، ژاپن و آمریکا (هرکدام حدود15%) و بعد از آنها ایرلند جنوبی، بریتانیا، آلمان و سوئیس هستند.
ظرفیت تولید اسانس بلغارستان سالانه حداقل 1.5 تا 2 تن است و همچنین عملکرد کشتهای سنتی بلغارستان 1000 تا 1500 کیلوگرم بر هکتار و کشتهای مدرن 4000 تا 5000 کیلو برهکتار است (در بعضی سالها به 8000 تا 10000کیلوگرم بر هکتار نیز میرسد.)
در پایان مروری میکنیم بر سیاستگذاریهای کشت و توسعه گل سرخ در ترکیه و بلغارستان.
*ترکیه
ترکیه از سال 1994، اقدام به پرورش گل ارگانیک کرده است؛ به عنوان مثال در منطقه Lakes در ترکیه که یکی از مناطق اصلی این کشور برای پرورش گل سرخ است، 10% گلها به صورت ارگانیک کشت میشوند. همچنین در سال هاي اخير، وزارت کشاورزی ترکیه، برنامهای را برای بالا بردن حجم تولید گل ارگانیک به اجرا در آورده است.
در یک تحلیل اقتصادی ملی در ترکیه، مشخص شده است که عملکرد مزارع گل ارگانیک (1869 کیلوگرم بر هکتار) کمتر از نصف عملکرد گل سنتی (4166 کیلوگرم بر هکتار) است. همچنین هزینه کشت گل ارگانیک (3.08 لیر بر کیلوگرم) به طور قابل توجهی بیشتر از گل سنتی (1.89 لیر بر کیلوگرم) است. لازم به ذکر است که مطابق تحلیل هاي صورت گرفته عملکرد یک هکتار زمین زیر کشت گل ارگانیک میتواند تا 4 یا 5 تن در سال با استفاده از آبیاری قطرهای به موقع و مدیریت شده افزایش یابد. این ملاحظات منجر به این نتیجه گیری شد که تولید گل ارگانیک، با شرایط فعلی به صرفه نیست.
*بلغارستان
بلغارستان برای کنترل کیفیت اسانس گلمحمدی ، از استانداردهای ملی و بین المللی استفاده میکند که مطابق آنها حدود کنترلی برای پارامترهای فیزیکی و مواد تشکیل دهنده اسانس مشخص میشود.
در بلغارستان فرآوری گلمحمدی بیشتر توسط شرکتهای خصوصی انجام میپذیرد و از سال 1990 تاکنون، تعاونیهای نقش بسیار کمی در چیدن و فرآوری گل دارند. همچنین تسهیلات دولتی کمک بسیاری به افزایش تولید و زیر کشت بردن زمینهای سابقا بایر، در بلغارستان داشته است.
از دهه 90 تا کنون بسیاری از شرکتهای فرآوری اقدام به خرید زمین و کشت گلمحمدی کرده و کل زنجیره را مستقل از دیگر شرکتها طی میکنند که این امر منجر به پایداری بیشتر این صنعت در بلغارستان شده است. از طرفی مدیریت غیردولتی مزارع باعث پخش شدن نیروی کار و ناتمام ماندن فرآیند برداشت در برخی مزارع شده است (در بعضی مزارع حدود 30 درصد گلها برداشت نشدند) که این امر به نوبه خود باعث بالا رفتن قیمت محصولات شده است. همچنین از اوایل دهه 2000، بسیاری از شرکتهای خارجی اقدام به کشت و فرآوری گل محمدی در بلغارستان نمودهاند.
در حال حاضر صنعت گل سرخ بلغارستان، 65000 کارمند و کارگر دارد. که در دهه اخیر، به دلیل کمبود نیروی کار فصلی در اطراف مزارع گلمحمدی ، هزینه نیروی انسانی بالاتر رفته است، اگرچه این افزایش اکنون به ثبات نسبی رسیده است اما این نتیجهگیری را برای متخصصین کشور بلغارستان در پی داشته است که مسئله مهم سرمایهگذاری در مدیریت چیدن و آبیاری گل است.
در سال 2007، یک برنامه در سطح ملی برای افزایش تولید و صادرات گل سرخ در بلغارستان به اجرا درآمده است که تمرکز آن بر روی کاهش قیمت تمامشده اسانس گل سرخ است. همچنین در همین سال برنامه ملی دیگری برای توسعه کشت ارگانیک در این کشور به اجرا درآمده است. هدف این برنامه زیر کشت ارگانیک بردن 8% از کل زمینها و ارگانیک کردن 3% از مواد غذایی تا سال 2013 بوده است. این برنامه به دلیل پیشبینی ناپذیر بودن قیمت زمین زراعی، زیرساختهای نامناسب برای آبیاری، قوانین دست و پاگیر، تعویق در پرداخت تسهیلات دولتی و عدم وجود بازار محلی برای کالای ارگانیک تا حدودی شکست خورده است به طوری که در سال 2013، مجموع مزارع زیر کشت گل ارگانیک 3800هکتار بوده است که تنها 1588هکتار آن مطابق با استانداردهای کشت ارگانیک بوده است. همچنین اکثر محصولات ارگانیک تولید شده در طی این سالها صادر شده و کمتر از 1% آنها به مصرف داخلی رسیدند.
یکی از مشکلات عمده بر سر راه تولید گل ارگانیک، کنترل آفات است. لذا در سال 2014، برنامه دیگری جهت توسعه زراعت ارگانیک با هدف پایداری بخشیدن به بخش کشاورزی این کشور تا سال 2021 به اجرا درآمده است. در این برنامه از اصلاح ژنتیک و همچنین برخی از سموم تایید شده برای تولید ارگانیک، برای مقاوم ساختن گلها در برابر آفات استفاده میشود.