مسکن قربانی انرژی؟ چرا خانهسازی باید اولویت بماند
راضیه احمدوند

در روزهای اخیر چند تن از کارشناسان حوزه انرژی مطرح کردهاند که «از این پس ساختوساز مسکن باید بر اساس میزان انرژی موجود در کشور انجام شود». به عبارت دیگر، تا زمانی که زیرساختهای انرژی تأمین نشده، توسعه مسکن باید محدود شود.
در نگاه نخست این سخن شاید منطقی به نظر برسد، اما در واقع با یک مغالطه خطرناک روبهرو هستیم. زیرا مسکن در همه جوامع نه یک کالای لوکس، بلکه ضرورتی حیاتی است که توقف آن میتواند پیامدهای اجتماعی و اقتصادی بسیار سنگینی به همراه داشته باشد.
پیش از هر چیز باید یادآور شد که مسکن یک نیاز بنیادین بشری است. همانطور که نمیتوان به مردم گفت «به دلیل کمبود گندم، ازدواج نکنید یا فرزند نیاورید»، نمیتوان تأمین سرپناه را به بهانه کمبود انرژی به تعویق انداخت. کمبود برق یا گاز، چالشی است که باید در بخش انرژی مدیریت شود، نه اینکه هزینه آن بر دوش خانوادههایی گذاشته شود که سالها در انتظار خانهدار شدن هستند.
از منظر اجتماعی، توقف یا کاهش ساختوساز مسکن تبعاتی چون رشد اجارهبها، تشدید حاشیهنشینی، افزایش نابرابری و حتی افت نرخ ازدواج را در پی خواهد داشت. در کشوری که بخش بزرگی از جوانان به دلیل هزینههای سرسامآور مسکن از تشکیل خانواده بازماندهاند، هرگونه محدودیت بیشتر در عرضه، به بحرانهای اجتماعی دامن میزند. آیا منطقی است برای مدیریت ناترازی انرژی، چنین فشار سنگینی به جامعه وارد شود؟
نکته مهم دیگر آن است که میان «توسعه مسکن» و «مصرف انرژی» رابطه صفر و صدی وجود ندارد. راهکار درست، توقف خانهسازی نیست، بلکه اصلاح الگوی ساخت و ارتقای بهرهوری است. معماری بهینه، عایقکاری استاندارد، استفاده از مصالح کممصرف و فناوریهای نوین میتواند مصرف انرژی ساختمانها را بهشدت کاهش دهد. بسیاری از کشورها با همین رویکرد توانستهاند بدون توقف مسکنسازی، مصرف انرژی را کنترل کنند.
از سوی دیگر، بخش بزرگی از بحران انرژی کشور ناشی از فرسودگی نیروگاهها، تلفات شبکه و سیاستهای نادرست قیمتی است. بنابراین به جای قربانی کردن مسکن، باید اصلاحات اساسی در بخش انرژی انجام شود؛ از توسعه نیروگاههای جدید و سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر گرفته تا کاهش هدررفت در شبکه انتقال. اینکه کمبودهای یک بخش بهانهای برای تعطیل کردن بخش دیگر شود، نشانه ضعف در سیاستگذاری است نه راهحل.
در نهایت باید تأکید کرد که انرژی یک زیرساخت است و مسکن یک نیاز حیاتی. مدیریت انرژی مهم است، اما این مدیریت نباید به قیمت قربانی شدن یکی از اصلیترین مطالبات مردم تمام شود. آنچه کشور امروز به آن نیاز دارد، سیاستی توأمان است: ادامه ساختوساز مسکن با رعایت استانداردهای جدید مصرف انرژی، و در کنار آن اصلاحات جدی در بخش تولید و مدیریت انرژی. تنها در این صورت میتوان هم به حق مردم برای خانهدار شدن پاسخ داد و هم بحران انرژی را به شکلی پایدار مدیریت کرد.