جهان اقتصاد گزارش می دهد؛
دوئل ناکام نهضت ملی با چالشهای مسکن
گروه زیربنایی رضا پورحسین
جهان اقتصاد: براساس آمار منتشر شده، طی ۹ ماه سپریشده از عمر دولت چهاردهم حدود 100 هزار واحد از پروژههای حمایتی نهضت ملی مسکن به مرحله اتمام فونداسیون رسیده است. بر اساس آمار وزارت راه و شهرسازی در دولت سیزدهم 384 هزار و 810 واحد نهضت ملی مسکن به مرحله اتمام فونداسیون رسیده بود.
حدود یک ماه بعد یعنی اول مهرماه سال گذشته 395 هزار و 194 واحد طرح مذکور به مرحله اتمام فونداسیون رسیده بود که این روند رو به رشد در ماههای بعدی ادامه داشته است.
اول اسفندماه سال قبل 444 هزار و 231 واحد به مرحله اتمام فونداسیون رسیده بود و در اولین ماه بهار این تعداد 451 هزار و 584 واحد بود و در نهایت نزدیک به 500 هزار واحد از پروژههای نهضت ملی مسکن به مرحله اتمام فونداسیون رسیدهاند. این آمارها در حالی منتشر می شود که تحلیلگران بر این باورند که اکثر زمینهایی که در اختیار دولت قرار دارند، در حاشیه شهرها یا شهرهای جدید هستند و از امکانات زیرساختی محروماند. نه راه دارند، نه دسترسی حملونقل، نه آب، برق، بیمارستان یا مدرسه. برای اینکه این زمینها تبدیل به زمین قابل سکونت شوند، در ابتدا باید شرایط را برای واگذاری زمین به مردم تسهیل کرد و سپس سرمایهگذاری کلانی برای احداث راههای دسترسی جادهای و ریلی، توسعه شبکههای آب و برق، ساخت بناهای عمومی و فضاهای سبز انجام شود.
بسیاری از شهرهای جدید که حتی دو یا سه دهه پیش طراحی شدهاند، هنوز قابل سکونت نیستند چون زیرساختها فراهم نشده است. بدون این زیرساختها، صرفاً یک زمین خام است و نمیتوان آن را وارد چرخه ساختوساز کرد.
در چنین شرایطی، اگر چالش زمین حل نشود، عرضه مسکن کاهش مییابد، قیمتها بالا میماند و ساختوساز وارد رکود میشود. این رکود میتواند مشاغل مرتبط با ساختمانسازی را تحت تاثیر قرار داده و نرخ بیکاری را بالا ببرد .از منظر اجتماعی نیز، این وضعیت میتواند به تعمیق شکاف طبقاتی بین طبقه متوسط و قشر ضعیف منجر شود. اگر خانوادههای کمدرآمد و حتی متوسط نتوانند خانه بخرند، نارضایتی اجتماعی افزایش پیدا میکند و این پیامدها صرفاً اقتصادی نخواهد بود.
یوسفی، عضو کمیسیون عمران مجلس در این رابطه می گوید: یکی از موضوعات مهم برای مردم حوزه مسکن است که بحثهای مفصلی دربارهاش شده است. امروز بیش از ۹۵۰ هزار نفر یا به عبارتی حدود یک میلیون نفر به دولت و دولتها در خصوص مسکن اعتماد کردهاند که نیمی از آنها که حدود ۵۰۰ هزار نفر میشوند از ۴۰ میلیون تومان تا ۲۵۰ میلیون و ۳۰۰ میلیون تومان آورده دارند؛ اینها چه کسانی هستند؟ کارگر، بازنشسته، معلم یا راننده برونشهری و درونشهری یا کسبه و نانواییاند در کنار این که در این تورم به سختی امرار معاش میکنند؛ مستاجر هم هستند و همزمان هم باید پول پیش خانه و اجاره بهایی که هر سال هم صد در صد افزایش پیدا میکند را پرداخت کنند.
وی بیان کرد: شخصی با سختی پولی را فراهم کرده و برای خرید یک واحد در طرح نضهت ملی مسکن آورده و اعتماد کرده تا بعد از چند سال صاحبخانه شود اما به دلیل افزایش تورم لحظهای در همین یکسال گذشته هزینه ساخت ۶۰ درصد به واسطه بالا رفتن قیمت مصالح افزایش پیدا کرده است، حالا تکلیف چیست؟ این فقط در مصالح است، حال بماند که در روزهای اخیر با سوءمدیریت وزارت نیرو شاهد مشکلاتی هم هستیم و سیمان حداقل ۲ برابر شده است و به نوعی مصالح دیگر ساختمانی همچون آهن و فولاد هم افزایش قیمت داشته است از همینرو این پروژهها بلاتکلیف ماندهاند.
در چنین وضعیتی است که به نظر می رسد کشتیبان را باید سیاستی دیگر آید. سیاستی که از ریشه بتواند بسیاری از مشکلات را حل و فصل کند. مشکلاتی که در دوئل نهضت ملی و بحران مسکن عیان تر شده اند. مشکلاتی که مشخصا در تفاهم با جامعه بین الملل و رفع تحریم ها، تا حدود زیادی رنگ می بازند.