«جهان اقتصاد» گزارش می دهد
زنگ خطر تشنگی در ایران!
گلناز پرتوی مهر خبرنگار

آب، این عنصر حیاتی که روزگاری بهوفور یافت میشد، اکنون در ایران به بحرانی جدی تبدیل شده است. اگر در تابستان با قطعی برق و در زمستان با کمبود گاز روبهرو بودهاید، باید بدانید که بحران بعدی در راه است: کمبود آب.
به گزارش خبرنگار «جهان اقتصاد»، تصور کنید در یک روز گرم تابستانی برای نوشیدن آب، شیر را باز میکنید، اما هیچ قطرهای جاری نمیشود. این دیگر یک سناریوی خیالی نیست؛ بلکه واقعیتی است که بسیاری از شهروندان، از روستاهای دورافتاده گرفته تا کلانشهرها، تجربه کردهاند. آب شرب، ابتداییترین نیاز بشر، به کالایی کمیاب تبدیل شده است.
طبق آمار، سرانه مصرف آب در ایران بالاتر از میانگین جهانی است. در حالی که بسیاری از کشورها برنامههای سختگیرانهای برای مدیریت منابع آبی اجرا کردهاند، ایران همچنان با مصرف بیرویه و عدم فرهنگسازی مناسب مواجه است.
گرمایش زمین و کاهش بارندگی، عامل اصلی خشکسالی در ایران است. رودخانهها و دریاچههایی که روزگاری پرآب بودند، اکنون یا کاملاً خشک شدهاند یا سطح آب آنها به شدت کاهش یافته است.
بیش از ۸۰ درصد منابع آبی کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود، اما شیوههای آبیاری سنتی و ناکارآمد باعث هدررفت عظیم آب شده است.
بسیاری از سدها در مناطقی احداث شدهاند که از ابتدا ظرفیت آبی مناسبی نداشتهاند. برداشتهای بیش از حد از این منابع، باعث کاهش شدید ذخایر آبی شده است.
کمبود آب بسیاری از مناطق را غیرقابل سکونت کرده و روستاییان را مجبور به مهاجرت به شهرها کرده است، که خود مشکلات اجتماعی و اقتصادی جدیدی به همراه دارد.
با کاهش منابع آبی، زمینهای کشاورزی خشک شده و تولید محصولات کشاورزی کاهش مییابد. این امر وابستگی کشور به واردات مواد غذایی را افزایش میدهد.
قطع آب در شهرها، میتواند منجر به تنشهای اجتماعی و سیاسی شود. در بسیاری از کشورهای جهان، بحران آب به جرقهای برای اعتراضات و ناآرامیها تبدیل شده است.
زمانی سدها نماد توسعه و تأمین آب پایدار بودند، اما امروز بسیاری از آنها خالی شدهاند و به نشانهای هشداردهنده از کمبود منابع آبی کشور تبدیل شدهاند. محمد کریمی، کارشناس حوزه انرژی، در گفتوگو با جهان اقتصاد تأکید میکند که الگوهای بارشی ایران تغییر کرده و افزایش تبخیر آب، وضعیت را وخیمتر کرده است.
بسیاری از سدهای ایران بدون بررسیهای زیستمحیطی احداث شدهاند و اکنون بهدلیل کاهش بارندگی، عملاً ظرفیت پر شدن ندارند.
کمبود آب در سدها باعث نابودی تالابها و رودخانههای وابسته شده است؛ خشک شدن تالاب گاوخونی و هامون از نمونههای بارز این بحران است.
نیروگاههای برقآبی نیز تحت تأثیر این بحران قرار گرفتهاند، که باعث افزایش وابستگی به سوختهای فسیلی و تشدید آلودگی هوا شده است.
بحران آب دیگر یک چالش آینده نیست؛ همین حالا در آستانه درِ خانههایمان قرار دارد. اما آیا هنوز میتوان جلوی این بحران را گرفت؟ پاسخ، بله است، اما تنها در صورتی که اقدامات مؤثری انجام شود:
سدهای خالی، تنها یک هشدار نیستند؛ بلکه فرصتی برای تغییر رویکرد ما در مدیریت آب هستند. اگر امروز اقدام نکنیم، فردا برای بسیاری از ما خیلی دیر خواهد بود.