جهان اقتصاد گزارش می دهد
مشتریان نفتی خاموش ایران در سال ۲۰۲۵ چه میکنند؟"
گلناز پرتوی مهر
در گوشهای از نقشهی سیاست جهانی، درست جایی که خطوط لوله در هم تنیدهاند و بوی نفت هنوز گرمترین رایحهی زمین است، سرزمینی هست که طلای سیاهش سالهاست هم خریدار دارد، هم مخالف، هم دزد، هم واسطه. آن سرزمین، ایران است؛ و داستان مشتریان نفتش، قصهای پیچیده در سال ۲۰۲۵.
در این جهان پرهیاهو که هوش مصنوعی روی قیمت نفت اثر میگذارد و جنگهای دیجیتالی خطوط کشتیرانی را مختل میکنند، ایران هنوز با همهی چالشها، بازیگر است. شاید نه مثل دهههای طلایی قبل از تحریم، اما نه هم چون کشوری منزوی و بیمشتری. مشتریان ایران، همچون بازیگران سایه در تئاتری بیپرده، نقشی حیاتی دارند بیآنکه همیشه دیده شوند.
در تالار آینههای سیاست جهانی، چین همیشه با نقابی ظاهر میشود؛ نه آنقدر پنهان که دیده نشود، نه آنقدر آشکار که بتوان او را متهم کرد.
در سال ۲۰۲۵، چین همچنان بزرگترین مشتری نفت ایران است. البته نه در ویترین رسمی تجارت جهانی، بلکه در راهروهای تاریک شرکتهای پوششی و انتقالات "غیررسمی". بنادر شاندونگ و ژیامن هر هفته نفتکشهایی را میپذیرند که مبدأشان در مدارهای جیپیاس محو شده، اما بوی جنوب ایران را میدهند. چینیها با تخفیفهایی گاه تا ۱۵ دلار زیر قیمت جهانی، نفت ایران را میخرند، پالایش میکنند و بخشی را بهنام خود دوباره به بازار میفروشند.
هند، شیر خفتهایست که حالا بیدار شده، اما هنوز نمیداند به کدام سو خیز بردارد. زمانی، پالایشگاههای هند وابستهی جدی نفت ایران بودند، اما تحریمهای آمریکا در دولتهای گذشته، آنان را محتاط کرد.
اما اکنون، با پیچیده شدن رقابت قدرتهای جهانی و تضعیف نسبی نفوذ واشنگتن، هند بار دیگر به نفت ایران چشم دوخته البته نه مستقیم.
شرکتهای بازرگانی هندی، در دبی و سنگاپور، قراردادهای خاصی با دلالان ایرانی دارند. نفت ایران با پرچمهای متنوعی بارگیری میشود، در مناطق خاکستری جهان، تخلیه میگردد و سرانجام از در پشتی، به هند میرسد.
مقامات دهلینو در ظاهر از تنوع منابع انرژی صحبت میکنند، اما در جلسات پشت درهای بسته، سود نفت تخفیفی ایران را با لبخندی پنهان دنبال میکنند.
ترکیه در سال ۲۰۲۵، همچنان یکی از شاهکلیدهای ترانزیت و تجارت نفت منطقه است. روابط آنکارا با تهران پرتنش اما استراتژیک است.
آنها نفت ایران را نه فقط برای مصرف داخلی، بلکه برای تصفیه، ترکیب و فروش مجدد به اروپای جنوب شرقی خریداری میکنند. البته نه همیشه از طریق بنادر رسمی.
بخشی از نفت ایران بهصورت خام، بخشی هم بهشکل میعانات گازی، از طریق کامیونها و لولههای فرعی به ترکیه منتقل میشود جایی که پالایشگاههایی آماده پذیرش این طلای ارزان هستند.
ترکیه نهتنها خریدار است، بلکه گاه واسطهی فروش به کشورهای ثالث هم شده. در این میان، شرکتهای کوچک خصوصی با روابط مشترک میان ترکها و ایرانیها، بخش بزرگی از این بازی را گرداندهاند.
در باشگاه تحریمشدگان، اعضا تنها نمیمانند. ایران و ونزوئلا در سال ۲۰۲۵ همچنان «دوستانی در نفت» هستند.
اگرچه مسیر رسمی ارسال نفت میان این دو کشور هزاران کیلومتر است، اما دوستیشان فاصله نمیشناسد. بخشی از نفت ایران، از طریق دریا، با پوششهایی پیچیده، به ونزوئلا میرود. در مقابل، ایران از ذخایر طلا، مواد معدنی، یا حتی دسترسی به بازارهای خاکستری آمریکای لاتین بهرهمند میشود.
در ظاهر، اروپا نفت ایران را نمیخرد. اما اقتصاد را باید از روی آمار نخواند، از روی کشتیها، حسابهای بانکی و خطوط کشتیرانی فهمید.
گزارشهایی تأیید نشده حاکی از آن است که بخشی از نفت ایران از طریق ترکیب با نفتهای دیگر در بنادر آسیایی یا آفریقایی، وارد بازارهای اروپایی میشود. کشوری مانند بلغارستان یا یونان ممکن است نفتی بخرد که در اسناد، «ترکیبی» از چند مبدأ است اما رد ایران در آن پیداست.
اروپا شاید دیگر آن مشتری علنی سابق نباشد، اما در بازار خاکستری، همچنان به حضور نفت ایران بیاعتنا نیست.
مشتریان نفت ایران در سال ۲۰۲۵، دیگر آنانی نیستند که در روزنامهها نامشان بیاید. آنها در سایهاند، اما فعال، در تعاملاند، اما محتاط.
بازار جهانی انرژی در حال پوستاندازی است، از کربنزدایی تا هوش مصنوعی، از جنگهای سایبری تا انرژیهای نو. اما در این طوفان تغییر، نفت ایران هنوز مشتری دارد مشتریانی که یا بهخاطر قیمت، یا سیاست، یا نیاز، حاضرند در بازی ریسکآلودی شرکت کنند که سودش قابل توجه است.