گزارش «جهان اقتصاد» از جنگی نانوشته میان ریسک و سود بورس در خط مقدم!
آمنه قدیم پرست
در بحبوحه افزایش تنشهای نظامی در منطقه و گمانهزنیها درباره احتمال درگیری مستقیم بین ایران و اسرائیل، بازار سرمایه ایران بار دیگر در معرض یکی از پیچیدهترین آزمونهای خود قرار گرفته است.
بازار سرمایه همواره ترکیبی از دو نیروست: ترس و طمع. در شرایط باثبات، طمع برای سود بیشتر موتور محرک معاملات است. اما وقتی صدای آژیر جنگ از آن سوی مرزها شنیده میشود، این ترس است که فرمان بازار را به دست میگیرد. اولین واکنش طبیعی سرمایهگذاران، خروج از داراییهای پرریسک و حرکت به سمت داراییهای امنتر است. این روند در بازار ایران با فروش سهام و افزایش تقاضا برای ارز، طلا و گاهی حتی مسکن نمایان میشود.
جنگ نه تنها زیرساختها را تهدید میکند، بلکه روان سرمایهگذار را نیز در هم میریزد. حتی زمزمههای برخورد نظامی کافی است تا بسیاری از سهامداران خرد، به ویژه تازهواردها، تصمیم به فروش داراییهای خود بگیرند.
با آغاز درگیری مستقیم میان ایران و اسرائیل که برای اولینبار پس از سالها از فاز تهدیدات رسانهای به برخوردهای نظامی آشکار رسیده، تحلیلگران انتظار شوکی عمیقتر در بازار سرمایه را داشتند.
به گفته برخی از کارشناسان، بازار در حال حاضر در یک شوک روانی است. سرمایهگذاران نمیدانند این جنگ چقدر ادامه خواهد داشت و همه منتظرند، و این "انتظار" همان چیزی است که بورس را در وضعیت نیمهیخزده قرار داده.
در روزهای اخیر، بازار ارز نیز همانند بورس با نوساناتی تند و گاه غیرقابل پیشبینی روبهرو شده است. افزایش تقاضا برای دلار، سکه و طلا بهعنوان داراییهای امن، نشاندهنده خروج بخشی از نقدینگی از بورس به سمت بازارهای سنتیتر است.
بازارهای جهانی نیز با دقت اتفاقات منطقه را رصد میکنند. افزایش بهای نفت به بالای 70 دلار، افزایش قیمت جهانی طلا، و نوسان بازارهای آسیایی، همگی نشان از تأثیرگذاری درگیری ایران و اسرائیل بر اقتصاد جهانی دارد. این شرایط باعث شده سرمایهگذاران خارجی بالقوه، فعلاً از ورود به بازار ایران فاصله بگیرند.
تحلیلگران معتقدند که اگر درگیریها ظرف یک هفته آینده فروکش نکند یا وارد فاز غیرقابل پیشبینی شود، بازار سرمایه ایران ممکن است وارد یک دوره رکود فرسایشی شود. در این میان، تصمیمگیری فعالان بازار بین حفظ نقدینگی یا خرید در کف قیمتی، تبدیل به یک بازی خطرناک شده است.
بازار سرمایه ایران اکنون بیش از همیشه درگیر لایههای پیچیدهای از سیاست، روانشناسی، و اقتصاد شده است. جنگ نه فقط موشکها، بلکه ذهن سرمایهگذاران را نیز هدف گرفته است. در این میان، عدم شفافیت سیاستگذار، ضعف نظام اطلاعرسانی اقتصادی و نبود ابزارهای پوشش ریسک باعث شده بورس نتواند نقش پناهگاه یا حتی موتور محرک اقتصاد را ایفا کند.
آیا میتوان گفت بازار سرمایه ایران به بلوغی رسیده که در شرایط جنگی سقوط نکند؟ شاید. اما این بلوغ بدون تصمیمگیری جسورانه و سیاستهای حمایتی، به تنهایی کافی نیست. بورس همچنان در «منطقه جنگی» معامله میشود اما نه روی تابلو، بلکه در ذهن سهامداران.