گزارش « جهان اقتصاد» از ناترازی بنزین در ایران

بنزین روی مرز!

گلناز پرتوی مهر

شناسه خبر: 180673

 

درست زمانی که تصور می‌شد کشور از بحران سوخت در زمستان گذشته عبور کرده، آمارهای رسمی و غیررسمی از ناترازی روزافزون بنزین در اقتصاد ایران حکایت دارند؛ بحرانی آرام و خزنده که اگر برای آن چاره‌ای نیندیشیم، در آینده‌ای نه‌چندان دور به چالشی ملی بدل خواهد شد. بنزین، این کالای استراتژیک، امروز در مرز «خودکفایی و واردات»، «یارانه و آزادسازی» و «امنیت انرژی و سوءمدیریت» سرگردان است.

در ادبیات اقتصادی، بنزین تنها یک حامل انرژی نیست؛ بلکه یک کالای سیاسی، روانی و اجتماعی است که حتی زمزمه‌های افزایش قیمت آن، کافی‌ست تا تیتر نخست رسانه‌ها را اشغال کرده و صف‌های طولانی در جایگاه‌ها بسازد. اما بحران از کجا آغاز شد؟

برخلاف ادعای ساده‌انگارانه‌ای که افزایش تعداد خودروها را تنها عامل رشد مصرف می‌داند، واقعیت پیچیده‌تر است.

ارزان بودن بنزین نسبت به تورم عمومی: قیمت بنزین سهمیه‌ای همچنان ۱۵۰۰ تومان است؛ در حالی که بسیاری از کالاهای ضروری تا ۱۰ برابر رشد داشته‌اند. این یارانه پنهان، انگیزه‌ای برای صرفه‌جویی باقی نمی‌گذارد.

قاچاق سوخت: با توجه به تفاوت شدید قیمت بنزین ایران با کشورهای همسایه، قاچاق همچنان یک تهدید جدی برای امنیت انرژی کشور است. برآوردها نشان می‌دهد که روزانه بین ۵ تا ۱۰ میلیون لیتر سوخت از کشور خارج می‌شود.

فرسودگی خودروها و ناوگان حمل‌ونقل: خودروهای غیراستاندارد با مصرف بالا، بخش بزرگی از سبد سوخت را می‌بلعند. سهم زیادی از خودروها همچنان مصرفی بالاتر از ۹ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر دارند.

نبود حمل‌ونقل عمومی مؤثر: گسترش کند مترو، اتوبوس‌رانی فرسوده و نبود سیستم حمل‌ونقل پاک باعث شده اتکای مردم به خودروی شخصی روزبه‌روز بیشتر شود.

پالایشگاه‌های کشور نقش حیاتی در تأمین بنزین دارند. اما فرسودگی تجهیزات، نبود سرمایه‌گذاری جدید، عدم واردات تجهیزات و مواد اولیه به دلیل تحریم‌ها، همگی بر توان تولید فشار آورده‌اند. برخی از خطوط تولید به صورت شبانه‌روزی و با حداقل استانداردهای ایمنی فعالیت دارند؛ وضعیتی که ناپایداری سیستم را افزایش می‌دهد.

کارشناسان حوزه انرژی بارها هشدار داده‌اند که اگر اصلاحی در ساختار قیمت، مصرف یا تولید صورت نگیرد، کشور ناگزیر به واردات گسترده بنزین خواهد شد.

بازگشت به واردات بنزین، نه‌تنها بار مالی سنگینی به دولت تحمیل می‌کند، بلکه در صورت وقوع بحران ارزی یا اختلال در مسیر واردات، به‌شدت امنیت انرژی را تهدید خواهد کرد.

ناترازی بنزین، اگرچه پدیده‌ای فنی به‌نظر می‌رسد، اما در واقع یکی از مهم‌ترین آزمون‌های حکمرانی اقتصادی در ایران است. تعلل در اصلاح ساختار مصرف، ترس از پیامدهای اجتماعی افزایش قیمت، و نبود شجاعت سیاسی برای اتخاذ تصمیمات سخت، همگی در کنار هم، کشور را به لبه پرتگاه ناترازی کشانده‌اند.

اصلاح سیاست انرژی، نیازمند شفافیت، اجماع ملی، و گفت‌وگو با مردم است. همان‌قدر که حذف یارانه بنزین می‌تواند نارضایتی ایجاد کند، حفظ وضع فعلی نیز به‌شکلی مزمن اقتصاد کشور را تحلیل می‌برد.

بنزین دیگر یک سوخت نیست؛ نماد ناکارآمدی یک مدل مصرف، سیاست‌گذاری کوتاه‌مدت، و بی‌توجهی به پایداری اقتصادی است. اگر امروز برای آن تصمیم نگیریم، فردا دیگر تصمیم‌گیری از دست ما خارج خواهد شد.

در جهانی که همه به سمت انرژی‌های پاک و بهینه‌سازی مصرف می‌روند، ما هنوز درگیر صف و سهمیه‌ایم.

 

 

 

 

 

ارسال نظر
پربیننده‌ترین اخبار