اقتصاد انرژی؛ شاهکلید حل بحران ناترازی شبکه برق در ایران
نیوشا فردنوا- کارشناس ارشد مهندس شهرسازی

در سالهای اخیر، مفهوم «ناترازی شبکه برق» در ادبیات اقتصادی و صنعتی ایران بارها مطرح شده است. منظور از ناترازی، عدم تعادل میان تولید و مصرف برق است که بهویژه در ماههای اوج مصرف، همچون فصل تابستان، به وضوح قابل لمس بوده و موجب قطعیهای گسترده برق در مناطق مختلف کشور شده است. این مسئله نهتنها زندگی روزمره مردم را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه بهطور مستقیم بر صنایع، تولید ملی و اقتصاد کشور نیز تأثیر منفی دارد.
از نگاه اقتصاد انرژی، ریشهیابی این ناترازیها به عوامل متعددی برمیگردد که شامل سیاستهای قیمتگذاری انرژی، بهرهوری پایین در تولید و مصرف، سرمایهگذاری ناکافی در زیرساختها و نیز وابستگی بسیار شدید به منابع تجدیدناپذیر است. در واقع، رویکرد اقتصاد انرژی بر این اصل استوار است که با تنظیم درست سیاستهای اقتصادی و بهینهسازی تولید و مصرف، میتوان تعادل بین عرضه و تقاضا را برقرار کرد و مشکلات فعلی را کاهش و شرایط حاکم را بهبود داد.
همانطور که اشاره شد یکی از عوامل اساسی ناترازی، قیمت غیرواقعی برق در ایران است. قیمتگذاری برق به شیوهای است که نه مصرفکننده انگیزه کافی برای صرفهجویی دارد و نه تولیدکننده انگیزه کافی برای سرمایهگذاری در زیرساختها و فناوریهای نوین را پیدا میکند. در ایران، به دلیل پایین بودن قیمت برق به نسبت هزینه واقعی آن در مقایسه با سایر کشورها، مصرف بیرویه در تمام بخشهای خانگی، تجاری و صنعتی به وضوح قابل مشاهده است. در این خصوص، اقتصاد انرژی پیشنهاد میکند که با واقعیتر کردن قیمتها و ارائه مشوقهای اقتصادی، مصرفکنندگان به استفاده بهینهتر تشویق شوند.
عامل دیگر، بهرهوری پایین در تولید و مصرف برق است که یکی از معضلات قدیمی و جدی شبکه انرژی ایران به شمار میرود. بررسیها نشان میدهد شبکه برق کشور همچنان با تلفات چشمگیری در تمامی مراحل، از تولید گرفته تا انتقال و توزیع، مواجه است؛ تلفاتی که نه تنها هزینههای اقتصادی قابل توجهی را به کشور تحمیل میکند، بلکه موجب افزایش ناپایداری شبکه و آسیبپذیری شدید آن نیز شده است. کارشناسان حوزه انرژی معتقدند بهبود بهرهوری در بخش تولید، از طریق ارتقای فناوری نیروگاهی، نوسازی و بازسازی تجهیزات فرسوده و قدیمی و همچنین هوشمندسازی و بهینهسازی شبکههای انتقال و توزیع، ضرورتی غیرقابل انکار برای تأمین انرژی برق در کشور به صورت پایدار است.
در همین راستا، توجه به سوی دیگر مسئله، یعنی الگوی مصرف نیز بسیار مهم است. گسترش استفاده از وسایل برقی کممصرف و تشویق صنایع و واحدهای تولیدی و همچنین خانوارها به رعایت اصول مصرف بهینه و مسئولانه برق، میتواند در کاهش میزان مصرف و فشار وارد شده بر شبکه نقش تعیینکنندهای داشته باشد. علاوه بر این، راهاندازی برنامههای گسترده آموزشی و اطلاعرسانی با هدف آگاهیبخشی عمومی و ترویج الگوهای صحیح مصرف انرژی، باید به عنوان یکی از اولویتهای ملی در دستور کار مسئولان و رسانهها قرار گیرد. به باور متخصصان، چنین اقداماتی نه تنها به ثبات شبکه برق و کاهش تلفات منجر خواهد شد، بلکه زمینهای برای توسعه پایدار و بهبود کیفیت زندگی مردم فراهم خواهد کرد.
نکته مهم دیگر در حوزه اقتصاد انرژی که کارشناسان و تحلیلگران همواره بر آن تأکید میکنند، لزوم سرمایهگذاری جدی و هدفمند در منابع انرژی تجدیدپذیر است. ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی منحصربهفردی که دارد، از پتانسیل بالایی برای توسعه انرژیهای پاک، به ویژه انرژی خورشیدی و بادی برخوردار است؛ ظرفیتی که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان میتواند ایران را به یکی از قطبهای بزرگ تولید انرژیهای پاک در منطقه تبدیل کند. با این وجود، بررسی آمار و گزارشهای رسمی نشان میدهد که سهم انرژیهای تجدیدپذیر از کل تولید برق کشور همچنان بسیار ناچیز و پایینتر از انتظارات است.
این در حالی است که گسترش انرژیهای تجدیدپذیر، باعث کاهش چشمگیر وابستگی کشور به سوختهای فسیلی شده و میتواند در کاهش آلودگیهای زیستمحیطی و رفع ناترازی در شبکه انرژی کشور نیز نقش موثری داشته باشد. شایان توجه است که اقتصاددانان حوزه انرژی معتقدند که حمایتهای مالی و قانونی از سرمایهگذاران بخش خصوصی و تسهیل شرایط سرمایهگذاری در زمینه انرژیهای پاک باید به اولویت اصلی سیاستگذاریهای دولت تبدیل شود.
بهمنظور عملیاتی کردن چنین رویکردی، همزمان با افتتاح نمایشگاه بینالمللی انرژیهای تجدیدپذیر در دیماه سال ۱۴۰۳، تفاهمنامه مهمی بین سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری انرژی برق (ساتبا) و شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران منعقد گردید. هدف از این تفاهمنامه، توسعه هرچه سریعتر نیروگاههای برق تجدیدپذیر با بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته بادی، خورشیدی و برقابی است. طبق این توافق، طرفین متعهد شدهاند تا با ایجاد یک بستر مناسب همکاری، ضمن تسریع در روند احداث نیروگاههای جدید و افزایش ظرفیت تولید انرژی پاک، نقش مؤثری در بهبود پایداری شبکه برق کشور و مقابله با بحران انرژی ایفا نمایند. تحقق اهداف این تفاهمنامه میتواند نقطه عطفی برای حرکت ایران به سمت توسعه پایدار و تأمین امنیت انرژی کشور در بلندمدت باشد.
همچنین، باید به نقش تعاملات منطقهای و بینالمللی در حوزه انرژی اشاره کرد. ایران با توجه به موقعیت استراتژیک خود، میتواند از ظرفیتهای مبادلات انرژی با کشورهای همسایه برای جبران کمبودها و رفع ناترازیها استفاده کند. ایجاد بازارهای منطقهای انرژی و ورود به توافقات بلندمدت بینالمللی میتواند بهعنوان یک راهکار اقتصادی-سیاسی در جهت مدیریت مؤثر منابع انرژی عمل کند.
از طرف دیگر، اقتصاد انرژی تأکید دارد که مدیریت تقاضا بهاندازه تولید برق اهمیت دارد. سیاستهای کنترل تقاضا از جمله اعمال تعرفههای زمانمحور (Peak and Off-Peak) و ایجاد انگیزههای اقتصادی برای مشترکینی که در ساعات اوج مصرف کمتر استفاده کنند، میتواند به نحو قابل توجهی به کاهش فشار روی شبکه برق کمک کند.
به طور کلی، نگاه اقتصادی به مقوله انرژی و مدیریت آن در کشور عزیزمان ایران نشان میدهد که ناترازی شبکه برق نه یک معضل فنی-مهندسی صرف، بلکه به یک یک چالش اقتصادی بدل شده که با تغییر رویکرد در سیاستگذاری و مدیریت انرژی قابل حل است. برای تحقق این هدف، نیاز به برنامهریزی منسجم، اصلاح ساختار قیمتگذاری انرژی، ارتقای فناوری و جذب سرمایههای داخلی و خارجی وجود دارد. بدون شک، توجه جدی به اقتصاد انرژی و اجرای دقیق پیشنهادات آن میتواند به رفع پایدار ناترازیها کمک کرده و زمینهساز توسعه پایدار اقتصادی و اجتماعی در ایران باشد.