تقویت مراکز انرژی کیهانی در بدن انسان
آنچه که درکل نظام هستی شناخته شدهاست از جنس نور و فرکانس و یا از جنس انرژی و آگاهی است. در حقیقت این عناصر آنچنان پیوند نزدیکی با هم دارند که جداکردن آنها غیر ممکن است. اگر کمیبه اطراف خود دقت کنید، متوجه دریایی از فرکانسهای نامرئی خواهید شد که حاوی اطلاعات رمزگذاری شده هستند. این امر مبین این موضوع است که جسم و روح شما را نیز، نور و اطلاعات و انرژی و آگاهی فرا گرفته است. به عبارت دیگر شما موجود آگاهی هستید که دارای جسم میباشد و بدن شما از طیف نوری تشکیل شده که به صورت گرانشی سازمان یافته، مملو از انرژی است. شما درست مثل رادیو، تلفن همراه، رسیور در حال دریافت و ارسال فرکانسهائی هستید که همگی سیگنالهای متفاوت را حمل میکنند. حال تصور کنید اگر میتوانستید این امواج را در حالت مراقبه تحت کنترل بگیرید و با توجه به فضای اطراف این مراکز انرژی،وارد سیستم عامل آنها شوید و توجه خود را به آنها معطوف کنید، چه اتفاقی میافتاد.به عبارت دیگر تمامیامواجی که شما از بیرون دریافت و همچنین امواجی که از خود صادر میکنید روی هاله انرژی که در اطراف بدن شما وجود دارد اثرات مثبت یا منفی میگذارد. هاله در اصل همان میدان انرژی مغناطیسی است که همانند یک تخم مرغ اطراف بدن انسان را احاطه کرده و از طریق تصویر برداری هاله، از لکه ها و چولگیهای آن میتوان به بیماریهای جسمیفرد در نواحی مختلف پی برد. هاله انسان توسط چاکراها یا همان مراکز انرژی ایجاد میشود و مجموعه انرژی چاکراها مانند یک رنگین کمان که متشکل از هفت رنگ است و هر یک از این رنگها معرف یک چاکرا هست تشکیل شده و اطراف بدن را فرا گرفته. زمانی هاله کامل و متعادل است، که هر هفت رنگ این مجموعه حضور داشته باشند. افراد مختلف انرژی و هاله های مخصوص به خودشان را دارند و شما این موضوع را به تجربه دریافته اید، اجسام هم دارای میدان انرژی مغناطیسی هستند و میتوانند امواج را در خود نگه داشته و یا منتشر کنند.تفاوت میدان انرژی انسان با میدان انرژی اجسام این است که انسان قادر به هدایت میدان انرژی ذهنی خود به سمت و سو و جهات خاصی است، که اجسام این توانایی را ندارند. اگر مدام به شخص خاصی فکر کنید و یا روی هدفی متمرکز شوید، در حقیقت شما در حال انتقال انرژی و ارسال فرکانس به آن شخص یا هدف هستید. احساس خوب یا بد در برخود اولیه و دوستی با دیگران و همچنین حس خوب یا بد از اجسام یا قرار گرفتن در فضاها و مکانهای خاص، ناشی از همین موضوع است.شما میتوانید میدان انرژی اطراف بدن خود را تقویت یا تضعیف نمایید. تقویت چاکراها موجب افزایش میدان انرژی مغناطیسی بدن یا همان هاله میشود.به تجربه ثابت شده که در رژیمهای غذائی سالم، ورزش، مثبت اندیشی، خیرخواهی، نوع دوستی، نماز، روزه، دعای خیردر حق دیگران باعث باز شدن چاکراها تا حدود سه برابر و تقویت هاله انسان میشود. مراکز انرژی و چاکراها در انسان هفت مرکز است که به اختصار آنها را توضیح میدهیم. مرکز اول انرژی در کف لگن آناتومیانسان بوده و غدد مرتبط در آن ناحیه نیز با این مرکز در ارتباط است.این مرکز قویترین مرکز تولیدی انرژی بدن است زیرا مرکز تولید مثل و تداوم نسل بشر است.لذا نحوه صحیح استفاده از این مرکز انرژی، تاثیر شگرفی در دستیابی به اهداف و خواسته ها دارد که در مقالات بعدی تبیین خواهد شد. مرکز دوم انرژی در ناحیه شکمیشامل کولن و پانکراس و قسمت پائین کمر است. مرکز سوم انرژی در حفره شکمیقرار دارد. این مرکز بر کلیه، کیسه صفرا، معده، روده ها، و غدد فوق کلیوی حاکم است. مرکز چهارم انرژی در فضای پشت قفسه سینه قرار دارد، این مرکز بر قلب، ریه ها و غده تیموس حاکم است. سه مرکز اول انرژی بر بقاء تأکید دارند و ماهیت حیوانی انسان را بازتاب میدهند اما در مرکز انرژی چهارم ما از خود خواهی خارج میشویم این مرکز به احساساتی مانند عشق، توجه به دیگران، عطوفت و شکرگزاری، قدر شناسی، تحسین، مهربانی، الهام، کامل بودن و اعتماد ربط دارد. مرکز پنجم انرژی در گلو قرار دارد. این مرکز بر غده تیروئید، پاراتیروئید و غدد بزاقی و بافت گردن حاکم است. این مرکز ضمن ارتباط با عشقی که در مرکز چهارم احساس میکردید مربوط به بیان حقیقت و نیز نیرو بخشیدن به واقعیت، به وسیله زبان و صداست. مرکز ششم انرژی در فضای عقب گلو و پشت سرتان قرار دارد. این مرکز بر غده پینه آل حاکم است. یعنی بر غده مقدس. برخی افراد غده پینه آل را چشم سوم مینامند. اما من آن را چشم اول مینامم. این غده دری است به سمت ابعاد بالاتر و به تغییر ادراک شما کمک میکند تا بتوانید پشت پرده را ببینید و واقعیت را به شیوه غیر خطی مشاهده کنید. وقتی این مرکز فعال باشد مانند آنتن رادیو عمل میکند و میتوانید با استفاده از آن خود را روی فرکانسهای بالاتر و فراتر از حواس پنجگانه تنظیم کنید. در اینجاست که کیمیاگر درونتان بیدار میشود وقتی این غده در تعادل باشد، مغزتان به شیوه روشن و فعال کار میکند. شما از دنیای درون و بیرون آگاه میشوید و هر روز چیزهای بیشتری را مشاهده و درک میکنید. مرکز هفتم انرژی حدود ۴۰ سانتی متر بالاتر از سر قرار دارد. بنابراین تنها مرکزی است که با هیچ بخش از جسم مادی ارتباطی ندارد. این مرکز سر چشمه ارتباط با کل هستی است. وقتی این مرکز فعال شود احساس میکنید شایسته دریافت هستید و بینش، تجلی، درک عمیق، و بارگذاری فرکانسهای سازنده و اطلاعاتی را ممکن میکند که تصورش را نمیتوانید داشته باشد. به عبارت دیگر از طریق این مرکز به داده ها و خاطرات میدان کوانتومیدسترسی پیدا میکنیم. این انرژیها و نیروهای فرا روانشناسی در شرایط عادی قابل درک نیستند و تنها از روی آثار آنها قابل تشخیص میباشند. منبع صدور نیروهای نفسانی، قابلیت بعد فرامادی انسان است. یعنی هر انسان قابلیت دارد آن نیرو را صادر کند. قدرتهائی همانند انرژی درمانی، تله پاتی، اعمال مرتاضان و هیپنوتیزم و برخی حرکات ورزش های رزمیدر سطوح بالا از جمله این موارد است که میتوان به آن اشاره نمود. انسان دارای دو بعد روحانی و جسمانی است. همانطور که در بعد جسمانی قابلیت بالفعل کردن خیلی امور را دارد در بعد روحانی هم میتوانند قابلیتهای ویژه ای کسب نماید. در انرژی روحانی این بحث مطرح است که هر انسان اطراف بدنش هاله ای از انرژی است که این هاله در هر قسمت که معیوب و دچار چولگی شود نشان از بیماری در همان نقطه از بدن است. و انرژی درمان ها میتوانند با متد و روشهای خاص آن کمبود را جبران و بیماری را برطرف کنند. تمام رخدادهای اطراف ما ناشی از انرژی ها است. طبق قانون " دو بروی " که از قوانین فیزیک میباشد، هر ذره اعم از جاندار و بی جان در حال ساطع نمودن مداوم انرژی از خود است. این انرژیها در تمام امور زندگی عادی، دخالت دارند، پیشرفتها، موفقیتها، شکستها، نابودیها، بیماری، غم، شادی و همه این موارد متأثر از میدان انرژی اطراف ما و دیگران است. قویترین و منفی ترین نوع انرژی که پیرامون اکثر افراد شکل میگیرد شامل، غم و غصه، خرافات، استرس، کینه، خشم و غضب، حسادت، ترس، انتقام، نفرت، ناکامیاست. این انرژیها علاوه بر خنثی کردن انرژیها مثبت مانند شکرگزاری، شادمانی، عشق، ایمان، امید، تخیل ، کشش جنسی، آرزو. سلامت جسمیما را هم به مخاطره میاندازد. به جرات میتوان گفت ۹۰ % از بیماریهای شناخته شده بشر مربوط به همان احساسات منفی که ذکر شده است میباشد. احساسات مثبت و منفی نمیتوانند هم زمان ضمیر ناخودآگاه شما را اشغال کنند معلوم نیست که کدامیک زودتر به آن مسلط میشود. این وظیفه شماست که احساسات مثبت را پیروز کنید. از قانون عادت نیز میتوان کمک گرفت. یادآوری میکنم، شما نیاز به انسانهای منفی و سمیندارید،زیرا آنها مثل لنگر شما را به پایین میکشند. فقط وجود یک احساس منفی کافیست تا همه تغییرات مثبت و کمک های سازنده حاصل از ضمیر ناخود آگاه خود را بی اثر کنید. انرژی های منفی تأثیر مضری بر چاکراها دارند و موجب کاهش ارتعاش آنها میگردد. بنابراین ارزشهای خوب خود را در نظر بگیرید و آنها را بسنجید تا متوجه شوید هیچ چیز نمیتواند مانع پیشرفت شما شود، عشق، شادی، شکرگزاری، امید، مثبت اندیشی، تفریح، لذت بردن از مواهب زندگی ( حتی با حداقل امکانات)، خوش بینی، ضامن دستیابی به اهداف و آرزوهای شماست. پیمان طوبایی - کارشناس پولی و بانکی