دکتر محمد طبیبیان_ استاد دانشگاه:

تنبیهات تاریخی بازار

تاریخ ۱۶ سپتامبر ۱۹۹۲ به‌عنوان روزی که در آن بورس‌بازها پوند انگلستان را شکستند در تاریخ ثبت شده است. در آن زمان، نرخ تورم در انگلستان بالا بود و تا قبل از آن تاریخ برای بسیاری ناظران بازار پول مشخص بود که تورم در انگلستان قیمت پوند را پایین آورده و پول انگلستان دچار چند درصد بیش ارزش‌گذاری است. بانک انگلستان از طریق خرید ارز‌های دیگر در قیمت رسمی سعی می‌کرد قیمت پوند را حفظ کند.

شناسه خبر: 2337

یک معامله‌گر بازار دارایی‌ها به نام جورج سوروس از طریق شرکت خود که در نیویورک مستقر است، ۱۰ میلیارد پوند را به صورت پشت دست از بانک‌های مختلف خرید.

سپس شروع به فروش آن به بانک مرکزی انگلستان در مقابل دلار کرد. سیل پوند به طرف بانک سرازیر و در مقابل دلار طلب شد. بانک مرکزی انگلستان برای مدت کوتاهی طبق اعلام رسمی عمل کرد و به قیمت مورد نظر دلار تحویل داد. اما ادامه کار را مشکل دید؛ بنابراین انگلستان در یک حرکت نرخ بهره خود را از ۱۰‌ درصد به ۱۵ درصد افزایش داد تا جریان پوند به برنامه جورج سوروس متوقف شود. اما این تمهید نیز فایده نداشت و انگلستان مجبور شد قیمت پوند را تنزل دهد.

در این حال جرج سوروس با دلار‌هایی که از بانک مرکزی انگلستان خریداری کرده بود و اکنون در مقابل پوند گران‌تر بود بدهی‌های خود را به پوند پرداخت و یک‌میلیارد دلار نیز سود برای شرکت او حاصل شد. آیا این کار سفته‌بازی است؟ هر نامی می‌خواهید برای آن بگذارید. آیا زیان‌بار است؟ برای بانک مرکزی انگلستان چند میلیارد زیان ایجاد کرد و برای شرکت سوروس یک‌میلیارد دلار سود. اما این نکته را مشخص کرد که برای یک دولت چگونگی تعیین قاعده بازی مهم است.

اگر افرادی با آن قاعده، بازی کردند و آن حکومت زیان دید، باید از این حادثه درس بیاموزد. در پایان دهه ۱۹۹۰ سوروس همین حیله را در هنگ‌کنگ به کار برد؛ اما شکست خورد، دلیل آن شرایط مشابه انگلستان بود. اما هنگامی که حمله به پول هنگ‌کنگ شروع شد دولت چین اعلام کرد با صد‌ها میلیارد دلار ذخایر ارزی از پول هنگ‌کنگ حمایت خواهد کرد. معامله‌گران حمله را متوقف و با تقبل زیان عقب‌نشینی کردند.

باید توجه کرد که بازار به معنی عام آن هرکس را که اشتباه کند تنبیه می‌کند؛ خواه دولت باشد یا بانک مرکزی یا معامله‌گر و این نکته مثبتی است. در کشور ما هنوز این درس آموخته نشده و مرتبا زیان پشت زیان حاصل می‌شود. داستان «هرکس می‌خواهد به هر تعداد سکه خریداری کند»، در دولت قبلی را فراموش نکرده‌ایم. بنده خدایی همین کار را کرد، عنوان سلطان دریافت کرد که در کشور ما عنوان خطرناکی است و سرنوشت تلخی داشت و کسی هم نپرسید مگر غیر از این بود که او طبق قاعده‌ای که خود گذاشته بودید بازی کرده بود؟

ارسال نظر