شباهت مشکل بیکاری جوانان در ایران و چین
سه میلیون نفر جوان ۱۵ تا ۲۴ساله در ایران، ۲۷ درصد جمعیت این سنین، نه شاغلاند و نه حین تحصیل.
در سال ۱۴۰۱، بیش از بیست درصد از جوانان ۱۵ تا ۲۴ساله که در جستوجوی کار بودهاند، بیکار ماندهاند. این نرخ بیکاری برای افراد ۱۸ تا ۳۵ ساله هم حدود ۱۶ درصد بوده است. اما بخشی از جمعیت جوان ممکن است اصلاً تلاشی برای یافتن شغل انجام ندهند. این موضوع به ویژه برای گروهی که در حال تحصیل نیستند، نمایانگر اتفاقات خوبی در اقتصاد ایران نیست. بنا بر آخرین آمارهای اشتغال مرکز آمار که اخیراً برای سال ۱۴۰۱ منتشر شد، حدود سه میلیون نفر جوان ۱۵ تا ۲۴ ساله، یعنی نزدیک به ۲۷ درصد کل افراد این بازه سنی، نه شاغلاند و نه در حال تحصیل. این نرخ مهم که به اختصار NEET (مختصرشده Not in Education,Employment or Training) نامیده میشود، نشاندهنده عمق زیاد معضل بیکاری جوانان در ایران است.
اخیراً نانسی چیان، اقتصاددان و استاد دانشگاه نورثوسترن طی یادداشتی در پروجکت-سیندیکیت به مشکل بیکاری جوانان در چین پرداخته و ریشهها و پیامدهایش را بررسی کرده است. طبق آخرین آمار، نرخ بیکاری جوانان ۱۶-۲۴ساله در چین ۲۰٫۴ درصد بوده است. بنابراین سطح بیکاری جوانان این کشور به ایران نزدیک است و همچنین بخشی از ریشههای مشکل چین میتواند در ایران هم مؤثر بوده باشد. هر چند که در هر صورت چین اقتصادی است با چشمانداز رشد و تجارت جهانی بالا و فعلاً درگیر مسائلی مثل درجازدن رشد اقتصادی و تورم و بیثباتی که عوامل بنیادین بیکاری و رفاه پایین در ایراناند، نیست.
چه عواملی جوانان را بیکار کرده است؟
یادداشت اقتصاددان نامبرده یک عامل کلیدی را اختلاف میان دستمزدهای بازار کار با حداقل دستمزد مورد انتظار جوانان تحصیلکرده میداند. در واقع برای بسیاری از جوانان «نمیصرفد» که از حدی کمتر دستمزد بگیرند و این باعث میشود بیکار یا غیرفعال بمانند. نکتهای که وجود دارد این است که در شهرهای بزرگ چین، مانند شهرهای بزرگ بسیاری کشورها، هزینههای بالایی مثل هزینه مسکن باعث میشود دستمزدها برای افراد بدون سابقه کار، کفاف هزینههای زندگی را ندهد. اتفاقی که در کشور توسعهیافتهای مثل آمریکا میافتد این است که بخشی از نیروی کار جوان برای کار به شهرهای کوچک میروند. اما چرا در چین -و همینطور در ایران- این اتفاق نمیافتد؟ یک دلیل این است که در این کشورها و بسیاری دیگر از کشورهای با درآمد متوسط، سطح امکانات و زیرساختهای شهری در شهرهای متوسط و کوچک بسیار کمتر از شهرهای اصلی و بزرگاند. بنابراین مهاجرت جوانان به شهرهای کوچک دشوارتر است. البته در ایران این موضوع میتواند به عوامل متنوع دیگری به جز زیرساخت شهری هم مرتبط شود.
نکته مشابه دیگر ایران و چین میتواند عبور هر دو کشور از جهشهای جمعیتی و حرکت به سمت پیری جمعیت باشد. جوانان امروز چین عموماً در خانوادههایی تکفرزند بزرگ شدهاند و حالا تکمیراثدار داراییهایی چون مسکن از جانب نسلهای گذشته خود هستند. در ایران هم به ویژه به خاطر بازدهی بالای داراییها در مقایسه با مشاغل حقوقبگیری، میراثداری دستهای از جوانان متولدشده پس از دهه شصت میتواند شاغلشدن را برای آنها از صرفه خارج کند.
زندگی با خانواده به مثابه شمشیری دولبه
یکی از پیامدهای هزینههای بالای زندگی در شهرهای بزرگ این است که جوانان حتی پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه هم به زندگی در خانه والدینشان ادامه میدهند. فردای اقتصاد پیشتر وضعیت این پدیده را در ایران بررسی کرده است (بخوانید: میانسالهایی که نمیتوانند خانه والدین را ترک کنند). نمودار زیر افزایش سهم جوانان و میانسالان همخانه با والدین را نشان میدهد. در چین هم ظاهراً سی درصد از فارغالتحصیلان دانشگاه به زندگی با والدینشان ادامه میدهند.
عدم پرداخت هزینههایی مثل هزینه مسکن، از جمله مزایای زندگی با والدین است و میتواند دستمزد مورد انتظار افراد در بازار کار را پایین بیاورد. اما از سوی دیگر، حمایتهای خانواده میتواند برای جوانان کافی تلقی شود و انگیزهشان برای اشتغال را کاهش دهد. بدین ترتیب، نانسی چیان در یادداشت خود این حمایتها از سوی پدر و مادر را در زمینه اشتغال جوانان به شمشیری دوبله تشبیه میکند.
اثرات بلندمدت بیکاری جوانان
برای معضل بیکاری جوانان پیامدهایی مثل افزایش ناهنجاریهای اجتماعی و بیثباتی سیاسی ذکر شده است. در ایران هم این موضوع میتواند عامل مهم بخشی از نارضایتیها باشد. همچنین به گفته استاد دانشگاه نورثوسترن، بیکاری در جوانی به معنی کاهش درآمد فرد در آینده است، چرا که فرصت مهمی برای کسب مهارت و تجربه از دست میرود. تحقیقی نشان میدهد در بریتانیا یک سال بیکاری در سن ۲۲سالگی باعث کاهش ۱۳ تا ۲۱ درصدی دستمزد فرد در ۲۰ سال بعد میشود.
بنابراین سطح بالای بیکاری جوانان پیامدهای بلندمدتی در سطح اقتصاد کلان دارد و از چشمانداز رشد اقتصادی میکاهد؛ به طوری که نویسنده یادداشت یادشده وقوع این اتفاق در چین را زنگ خطری برای رشد اقتصادی آینده این کشور میداند. در ایران هم هر چند این پدیده خود معلول بیماریهای ریشهای اقتصاد ایران است، اما میتواند به تقویت چشمانداز منفی از آینده دامن بزند.
منبع: فردای اقتصاد