در تمنای بازگشت به آمایش!

شناسه خبر: 2914
در تمنای بازگشت به آمایش!

خلیل محمودی

پیش از وقوع انقلاب اسلامی قراردادی با شرکت ستیران فرانسه برای مطالعات سند آمایش سرزمینی در ایران منعقد شده بود.

طرح آمایش سرزمین شرکت ستیران در سال ۱۳۴۷ شروع شد و در سال ۱۳۵۳ تحویل داده شده که افق آن ۲۵ ساله و تا سال ۱۳۷۸ بود.

نکته‌ای که در این طرح به درستی به آن توجه شده بود این بود که ایران کشوری خشک است و در فلات مرکزی به منابع آب پایدار دسترسی ندارد و همچنین با این فرض و با توجه به موقعیت ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک ایران و همچنین داشتن ذخایر عظیم نفت و گاز در جنوب ایران جمعیت ایران در پایان طرح یعنی سال ۱۳۷۸ کلا ۵۰ میلیون پیش‌ بینی شده بود و قرار بود از این ۵۰ میلیون جمعیت ۲۵ میلیون آن در سواحل شمالی خلیج فارس وسواحل مکران مستقر شوند.

در این طرح گفته شده بود دلیل این استقرار اولاً موقعیت ترانزیتی مرزهای آبی ایران در خلیج فارس و ثانیاً دسترسی به آب فراوان و پایدار اقیانوس هند به خصوص برای سیستم سرمایشی صنایع که این چنین آبی در داخل سرزمین ایران برای صنایع آب‌ بَر وجود ندارد، ثالثاً وجود انرژی در پهنه سواحل ایران در خلیج فارس است و مضافا قرار شد که سالانه در سواحل مکران ۱۰۰ میلیون تن محصول کشاورزی ، صنعتی تولید شود.

در طرح آمایش سرزمین، همچنین گفته شده بود که ۲۵ سال بعد از سال ۱۳۷۸ و در صورت تحقق اهداف، می توان ۲۵ میلیون نفر دیگر را در این سواحل مستقر کرد و کلا ۵۰ میلیون نفر را در این سواحل استقرار داد.در حال حاضر جمعیت کل مناطق ساحلی خلیج فارس به ۲ میلیون نفر هم نمی رسد شرکت ستیران فرانسه معتقد بود همه فعالیت‌های صنعتی باید در این سواحل مستقر شوند، خودروسازی‌ها در کنار ساحل استقرار یابند و حدوداً ۱۰۰ میلیون تن ظرفیت تولید در این منطقه پیش‌ بینی کرده بودند که ۱۵ میلیون تن آن در شعاع ۲۵ کیلومتری بندرعباس مستقر می شد.

۲ میلیون تن از آن ۱۵ میلیون تن، همان فولاد بندرعباس بود که بعد از انقلاب، سیاستمداران مختلف، اجرای این طرح را احداث آن در منطقه مبارکه اصفهان موکول کردند. بسیاری از صنایع سنگین دیگر نیز به مناطق کویری منتقل شدند که تأمین منابع آبی مورد نیاز آن‌ها با چالش جدی مواجه بود.هر نوع فعالیت صنعتی که تصور کنید، در آن منطقه دیده شده بود؛ این طرح علاوه بر این که به دنبال استقرار فعالیت‌های صنعتی در آن منطقه بود، بنا داشت که استقرار جمعیت هم اگر محقق شده بود شهرهای جنوب ایران وضعیت به مراتب بهتر از امارات می داشتند و بزرگترین سرمایه گذاری خارجی در کل منطقه خلیج فارس صورت می گرفت و تمام استان‌های جنوبی ایران در خدمات مولد، صنایع پیشرفته، کشاورزی مدرن و گلخانه‌ای رکورد دار جهان می شدند.طرح آمایش سرزمین ستیران در واقع طرح محرومیت‌ زدایی از کشور و به‌ ویژه مناطق جنوبی ایران بود ولی شوربختانه سرمایه گذاری های انجام شده همه و همه به دست فراموشی سپرده شد و یک توسعه کاملا نامتوازن در کشور شکل داده شد و آب‌بَرترین صنایع، در خشک‌ترین استان‌ها مانند اصفهان، یزد، کرمان، خراسان رضوی، سمنان و ... احداث شد.توسعه نامتوازن موجب شد تاکنون بیش از ۵۰ درصد وسعت جنگل‌های هیرکانی شمال ایران نابود شوند.

طی ۲۵ سال اخیر ۴ میلیون هکتار از اراضی مستعد کشاورزی ایران دچار تغییر کاربری شده اند و غالبا تبدیل به ویلاسازی و منبع درآمد شده اند. کشاورزی در ایران رو به نابودی رفت و همین توسعه نامتوازن (رشدکشاورزی و سدهای ضروری آن بجای رشد صنعت در سواحل) موجب شد دریاچه ارومیه کلا خشک شود و تالاب گاوخونی تبدیل به کانون ریزگرد شود. وضعیت در سایر آبخوان‌های کشور نیز، بهتر از دریاچه ارومیه و گاوخونی نیست!

ارسال نظر