از شعار تا عمل
دکتر هاشم اورعی
استاد دانشگاه صنعتی شریف
برای چندمین سال متوالی، مهمترین چالشهای اقتصادی کشور یعنی رشد اقتصادی کم و تورم زیاد در قالب مهار تورم و رشد تولید بعنوان شعار سال اعلام شد. همچنین ضمن تاکید بر لزوم رشد اقتصادی مستمر و سریع به مسئولین توصیه گردید که راههای مشارکت مردم در اقتصاد را پیدا کنند. از آنجا که طبق تجربه سالهای قبل تعبیر مسئولین کشور از شعار سال همان شعار است و نه ذرهای بیشتر، فرهنگ ماست مالی که اتفاقاً این روزها سخت مورد توجه قرار گرفته و قرار است به کمک آن مساله حجاب حل شود، به میدان آمده و وزیر کابینه یعنی عضو ارشد قوه مجریه اعلام میکند که فرهنگ و هنر باید مردمی شود ;و در آن سوی دیگر از قوه مقننه، عضو هیات رئیسه مجلس بانگ بر میآورد که باید تصدیگری در عرصههای اقتصاد کاهش پیدا کند و بدینترتیب تنها مساله باقیمانده آن است که چه کسی باید دست به کار شده و پا را از شعار فراتر نهد. ظاهراً مسئولین ارشد بنا دارند مطابق معمول بلافاصله پس از اعلام شعار سال چند دقیقهای به صورت شفاهی بر آن تاکید نموده و تا سال بعد و شعار جدید به اربابگری ادامه دهند که خدای ناکرده آب خوش از گلوی رعیت پایین نرود. از دیگر تاکیدات رهبری این بود که باید نقشه ورود به حوزه اقتصادی را به مردم نشان داد. در این مورد مسئولین کشور از سالها قبل نشانی کامل فعالیتهای اقتصادی مولد را به مردم نشان دادهاند بطوریکه طبق اعلام مراجع رسمی سود خرید سکه گرمی در سال گذشته 5/179 درصد بوده است و بدینترتیب سیاستهای اعمال شده از سوی نخبگان اقتصادی دولت این پیام آشکار را به ملت داده است که بهترین و پرسودترین کار، کار نکردن است! در 50 سال اخیر در حالیکه قیمت سکه 128 هزار برابر و ملک 100 هزار برابر شده، شاخص قیمتها 3500 برابر رشد داشته است یعنی سیاستهای اقتصادی همواره در جهت هدایت نقدینگی به بخش غیرمولد اقتصاد بوده است.
طبق اعلام بانک مرکزی سال گذشته نرخ تورم به 5/46 درصد و تورم نقطه به نقطه به 9/63 درصد رسیده که گویا در یک قرن اخیر بیسابقه بوده است. در کوتاهمدت تنها یک راه برای کنترل تورم در اقتصاد ایران وجود دارد و آن کاهش هزینههای دولتی و حکومتی است. ناکارآمدی و بیبندوباری مالی نظام حکمرانی به استقراض و خلق پول ختم شده و در نهایت منجر به تورم و کاهش ارزش پولی ملّی میشود. لذا در حالیکه حکومت مسبب اصلی بالا رفتن نرخ تورم است این ملت است که تمام هزینههای آن را میپردازد. مادامی که دولت و مجلس اراده و شهامت کافی برای کاهش هزینهها را نداشته باشند مهار تورم مطابق معمول در حد شعار باقی خواهد ماند. متاسفانه کوچکترین نشانهای از چنین اراده و شهامتی
در بودجه امسال هم مشاهده نمیشود. به همین دلیل است که در نظرسنجی انجام شده از 50 اقتصاددان در مورد نرخ تورم در سال جاری، 56 درصد انتظار دارند در حدود سال قبل مانده و 33 درصد معتقدند بیش از آن خواهد بود، یعنی حدود 90% اقتصاددانان شعار سال را غیرعملی ارزیابی میکنند! در بخش تولید هم علیرغم تاکیدات مکرر، هر روز دیوان سالاری عریض و طویل فعلی عرصه را به ویژه بر بخش خصوصی تنگتر میکند. مادامی که علیرغم گرفتن ژست حمایت از تولید، دولت سازمان تعزیرات حکومتی راه انداخته و با نشاندن عوامل خود بر مسند قضاوت، ناجوانمردانه پای خود را بر گلوی آن دسته از فعالان اقتصادی که از حمایت قدرت سیاسی بیبهرهاند، بفشارد، مادامی که به شبکه بانکی کشور اجازه داده شود که با تکیه بر پیوند نامیمون زر و زور در اقداماتی غیرقانونی بخش خصوصی را سلاخی کرده و با فرمان آتش به اختیار به اقتصاد چپاول و غارت ادامه دهد، مادامی که کوتولههای مدیریتی بر پشت میزهای بزرگ دولتی نشسته و به خود اجازه دهند که با فشردن یک دکمه مدیر بخش خصوصی را ممنوع الخروج، ممنوع المعامله و عملاً ممنوع التولید کرده و یا حسابهای شرکت را مسدود کنند و بسیاری اقدامات مخرب دیگر بدون اینکه قادر به درک عواقب وخیم آن باشند، مادامی که در مواجهه با اعتراضات مردمی راه کار را ایجاد محدودیت در شبکه اینترنت دیده و ضرر و زیان هنگفتی به اقتصاد ملّی وارد کنند، نمیتوان انتظار تحول در تولید داشت و مطابق معمول شعار سال تنها در حد شعار باقی خواهد ماند. با اطمینان میتوان گفت که در حال حاضر در اقتصاد کشور همه چیز بر تولید اولویت دارد و سیاست اصلی تشویق مصرف و کنار نهادن تولید است. این چنین است که میبینیم در آخرین روز سال قبل مصرف بنزین از رقم خیرهکننده 144 میلیون لیتر فراتر رفته و نسبت به روز مشابه سال قبل از آن 7/27 درصد افزایش مییابد. آیا تولید هم در این دوره به همین مقدار افزایش یافته است؟ سیاست قیمتگذاری انواع حاملهای انرژی از جمله بنزین بگونهای است که مردم هیچ محدودیتی در مصرف آن احساس نمیکنند. شعار افزایش تولید وقتی معنی پیدا میکند که کار در اولویت اول قرار گرفته و حتی تقدس پیدا کند، نه اینکه به هر بهانهای اولین کار تعطیلی کشور باشد، وقتی که در مواجهه با کمبود برق و گاز به مردم گفته شود که باید با سرما و گرما کنار بیایند چون چرخ صنعت باید بچرخد، نه اینکه در اولین گام بخش مولد اقتصاد به تعطیلی کشانده شده و نام مدیریت مصرف بر آن نهاده شود. مخلص کلام اینکه شعارهای سال راه به جایی نبرده و نخواهد برد. بیایید آنها را کنار بگذاریم و بجای آن ملت ایران همدل و همصدا بدون توجه به گرایشات سیاسی، مذهبی و نوع پوشش با هم پیمان ببندند که ارزش هر فرد به اندازه سهم و نقشش در تولید ناخالص داخلی است. تنها در این صورت هم تولیدکنندگان به جایگاه واقعی خود دست خواهند یافت و تولید رونق خواهد گرفت و هم مداحان و بسیاری همکیشانشان که هیچ نقشی در اقتصاد ملّی نداشته و تنها هنرشان ارتزاق از سفره انقلاب است، بر جای خود خواهند نشست.