اکبر صداقت - پژوهشگر فنی تحقیق و توسعه صنایع و معادن برای عدم توسعه کشورها و جوامعی که نظم نوین جهانی را در دهکده جهانی، با حفظ استقلال ملی و شعار انسجام ملی در حال برنامهریزی دارند؛ خودتحقیری شهروندان اولین گام جهت تضعیف آن جامعه است!
گام دوم، عوام فریبی جامعه نسبت به هنجارهایی که نسبت به فرهنگ و تاریخ پیشینیان سینه به سینه منتقل شده است؛ مدعیان عرصه فرهنگی ( سلبریتیها ) را وقتی به پرتگاه جلب رضایت اجتماع هدایت کنید و جامعه آرمانی آنها دچار بیتوجهی عموم، آنهم همسو با سقوط جایگاه اجتماعی در بطن جامعه، از تحلیلهای شوک آمیز و نمایشی با موضوع آستانه رویداد همراه با بداهه نوازی نتیجه ای جز، بروز هیجان احساسی لحظهای درجامعهی کوچک شان، دچار مرز خودناباوری یا خلسه میشود و آنگاه ارکان اجتماع شهروندان را متزلزل مشاهده میکند؛ شروع به اجرا رفتارهای نابهنجار با تعاریف احساسی (رومانتیک ) و آماده ایجاد امواج برای مقابله با صدر اجتماع و بینندگان یا اصلاح به شیوهی رادیکال محور است.
گام سوم که نارضایتی عمومی ساکنان را بعنوان کاتالیزور به فوران میل میدهد؛ عدم شفافیت متولیان جامعه با استفاده از دستورسازی با رمزی مانند به صلاح یا مصلحت اجتماع است؛ که چالش و بحران بروز کرده به عمد پنهان سازی میدارد، توجیه نظریه پردازان برای جلوگیری از شفافیت در اطلاع رسانی، خویشتنداری جوامع برای تاب آوری گروهی است، تا جهت عدم چند قطبی شدن یا گسستگی در مجموعه شهروندان، افکارعمومی آمادگی پذیرش معضل ملی شوند! که برایشان با نام واکسن ایمنی تئوریزه شدهاند و باید شهروندان جامعه از سوی دولتها پذیرا باشند و در غیر اینصورت ممکن است حق شهروندی از آنها به شیوههای مرسوم سلب شود .
آزادی اجتماعی در مجموعههای انسانی یا حیوانات طبیعت وحشی، دارای تعاریف است؛ که این تعاریف بعنوان قوانین یا باید و نبایدها برای استفاده از امکانات و وسایل زندگی استفاده میشود!
مالیات از روشهای کاربردی برای ایجاد شفافیت در بین تبعیت کنندگان جوامع برای افزایش رضایت از نهادهای حکومتی، که عدالت اجتماعی و مدنی را بدنبال دارد؛ اطلاع رسانی نسبت به اتفاقات رخ داده در بین ساکنان کشور، البته بصورت شفاف و فارغ از هر گونه تصویرسازی مدیریتی که تاب آوری مردمان را بصورت غیرآگاهانه جهت پذیرش آن رویداد مدیریت کند، مطرود است؛ زیرا ناخودآگاه جوامع بشری به سوی افکار منفی گام میگذارد بنابراین کاهش اعتماد عمومی به مسئولین شهری با نقطه عطفی بعنوان شفافیت که رابطهای معین ( فرمول ) دارد، باید ثبت داشت .
عملکرد مدیران در اجتماع کوچک خانوادگی و جامعه بزرگ شهروندی، رضایت عمومی جامعه از حضور جمعی یا انفرادی شهروندان در عرصههای اجتماعی با افزایش مشارکت را به نمایش میگذارد، تابآوری شهروندان در این گونه فراز و فرودها تفسیر پدیده پیوستگی به چسبندگی که ضریب ایمنی را در برابر سیاستهای جامعه گریزی کاهش میدهد، این شرایط برای ترمیم لایههای متفاوت آسیب دیده جامعه بسیار کاربردی است .
سقوط جایگاه ارزشهای اجتماع، همگام با بیتفاوتی انسانی در شان مسولیت های مدنی و مشارکت گونه، آنگاه چاله فضایی است که جامعه با عامل به وجودآورنده خود به مخالفت می ایستد، این محیط عامل رشد نمایی گونهای از تفکرات غیرانسانی با تحلیلی عوام فریبانه و ترویج آزادیهای جامعه گریز که بنیان خانواده و روابط موجود را ضابطه مدار به نمایش میگذارد، پاسخ ضابطه مدار یعنی پایان !!
کانونهای قدرت در کره زمین، الیگارشیهایی هستند که با استراتژی برای کاهش نیروهای پیوند دهنده بین اعضا انسجام ملی، ابزاری با موضوع سند توسعه آموزشی را پیشنهاد میدهند، آنگاه پس از شناسایی نقطه ضعف اجرایی در جامعه هدف، برای آن عدم شفافیت برنامهریزی میکنند تا در حافظه تاریخی افکار عمومی بعنوان عامل ویروسی یا مداخله کننده در چالشهای داخلی حضور نداشته باشند، بنابراین با حرکاتی عوام فریبانه ( ژست ) حقوق بشری، اهداف و امتیازاتی را بدست میآورند ( استعمار مدرن )؛ عوامل مهندسی و علمی برای عدم تسریع این گونه استعمار، 1) اقتصاد 2)صنعت 3) فرهنگ با جایگاه شفافیت، بعنوان راهکار میتوان تحلیل و ارایه داشت .
بنابراین این 3 شیوه پیشرفته و کاربردی نیروهای بین انسانی را تقویت و بهینه سازی می کند، این چاره اندیشی حتی حال همسایگان فعلی این فلات که در عصر گذشته جزو اصلی اعضا خانواده ایران سرشماری میگشتند و بدلیل مدیران نالایق عصرزندگی شان که ساختار مناسبات کشورداری یا فرآیند سیاسی عملکرد دولتهای استعماری را نمیشناختند با عنوانی بنام توسعه جوامع، جنگ مذهبی یا صلیبی و ضعف عملکردی بنام استقلال طبی ( خودمختاری ) با تغییر اقامت از دامان پرعطوفت و سرزمینیشان کوچ کردند، مجاب به ایجاد پیوند دوباره خواهد داشت .
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه