علي شفائي
ali.shafaee@jahaneghtesad.com
تغيير تيم مذاکرهکننده و سياست ايران در مواجهه با کشورهاي 1+5، از همان روزهاي ابتدايي، پيامهاي مثبتي براي اقتصاد ايران و کشورهاي علاقمند به تجارت با ايران داشت.
به گزارش خبرنگار جهان اقتصاد، اولين خبرهاي مخابره شده پس از حضور مذاکرهکنندگان جديد ايران بر سر ميز مذاکره، نشانههايي از حل مشکل و تحريم 12 ساله داشت.
به گزارش خبرنگار جهان اقتصاد، اگرچه لوزان آخرين ايستگاه مذاکرات سياسي نبود، اما نتايج آن، براي بسياري از فعالان اقتصادي در ايران و يا کشورهاي ديگر به اندازهاي شفاف بود که ايشان آماده از سرگيري تعاملات اقتصادي دو سويه شوند.
پايان مذاکرات سنگين و طولاني وين در تيرماه گذشته، به فعالان اقتصادي اطمينان داد که در آيندهاي نه چندان دور، اقتصاد ايران به تعاملات بينالمللي بازخواهد گشت، اما بسياري از کشورها و بنگاهها که سالها از امتياز حضور و تجارت با ايران محروم مانده بودند، بازگشت مقامات سياسي از وين را به عنوان مبناي زماني از سرگيري رابطه اقتصادي با ايران قرارداده و در حاليکه ازپايان مذاکرات يک ماه نگذشته، تعداد قابل توجهي از هياتهاي تجاري به ايران سفر کرده و يا بليط در دست در حال بستن چمدانهايشان هستند.
مشکلات فراگير اقتصادي که تقريبا سراسر اروپا را درگير کرده از يک سو و مشکل دسترسي به برخي بازارهاي منطقه خصوصا عراق و سوريه به دليل گرفتار شدن در جنگهاي فرسايشي، بازگشت به بازار ايران را براي بسياري کشورها و بنگاهها تبديل به رويايي شيرين کردهبود.
اما در طرف مقابل اين روياي شيرين با اندکي خطا و سهلانگاري به کابوسي وحشتناک تبديل کرده و فرصتي که ميتواند ايران را به يکي از قطبهاي اقتصادي منطقه و حتي جهان تبديل کند به عاملي براي سقوط اقتصاد ايران به دره نابودي تبديل خواهدشد.
در نگاهي واقع بينانه مردم ايران مصرفگرا و شديدا تحت تاثير تبليغات هستند و متاسفانه برخي اشتباهات تاريخي در اقتصاد کشور موجب شده تا کالاي خارجي محبوبيت بيشتري نسبت به آنچه بر روي آن ساخت ايران درج شده داشته باشد و تلاش براي رد اين واقعيت از همان اشتباهاتي است که تا کنون مانع از برنامهريزي درست و اثرگذار براي حمايت از محصول خارجي شدهاست.
در واقع وقتي برنامهريزان و سياستگذاران اقتصادي کشور به اين موضوع باور نداشته و در نگاهي آرمانگرايانه مصرفکننده را مجذوب و شيفته توليد داخلي بدانند، قطعا براي در برنامهريزيهاي خود مسيري اشتباه را انتخاب کرده که ايشان را به مقصد نرسانده و نه تنها توليد داخلي را مورد حمايت قرارنميدهد، که موجب خواهد شد تا تجارت کشور نيز آسيبهايي جدي ببيند.
يکي از اين مسيرهاي اشتباه توليد انواع مختلف کالا بدون توجه به پيشنيازها و ظرفيتهاي لازم است. ورود به چرخه توليد محصولاتي که تامين مواد اوليه آنها هزينهبر بوده و با توليد آنها با ظرفيتهاي تعريف شده مقرون به صرفه نيست.
سرمايهگذاري در صنايع آببر در مناطق خشک، ورود به توليد محصولات مختلف بدون در نظر گرفتن مزيتها و همچنين ورود به عرصههايي که نيازمند استفاده از تکنولوژيهاي روز و البته دور از دسترس هست، نمونههايي از اين اشتباهات است.
مورد ديگر تاکيد برحمايت تعرفهاي از همه محصولات توليد داخل است، که متاسفانه به الگويي تغييرناپذير تبديل شده و هرگاه اشارهاي به حمايت از توليد داخل ميشود، افزايش تعرفه واردات به عنوان تنها راهکار پيش رو مطرح ميشود.
اگرچه ابزار تعرفه در بسياري موارد ميتواند موثر باشد، اما در مواردي هم نه تنها نتيجه مثبت نداشته که عواقب منفي آن صدمات جبران ناپذيري را متوجه اقنصاد کشور ميکند.
آنچه مسلم است، در مورد محصولاتي که به هر دليلي نمونههاي وارداتي آن از کيفيت ياقيمت مناسبتري نسبت به توليدات داخلي برخوردار هستند و يا با هم برابر ميکنند، استفاده از ابزار تعرفه به منزله ورود کالا از مسير قاچاق است.
درحاليکه اين اشتباه بارها تکرارشده همچنان سياستگذاران عرصه تجارت خارجي بر تداوم بهرهگيري از آن تاکيد دارند، بيتوجه به اينکه هرگاه براي کالايي مسير تجارت غيرقانوني و قاچاق ايجاد شده، بازگرداندن تعرفه و يا حتي کاهش آن به عددي کمتر از قبل موجب متوقف شدن مسير واردات غيرقانوني نشده است، که اين به منزله تيرخلاص برپيشاني توليد داخل است.
در شرايط کنوني که کشورها و شرکتها براي بازگشت و ورود به بازار ايران رقابتي جدي شروع کردهاند، سياستگذاران تجارت کشور ميتوانند با اتخاذ تصميمات منطقي و ورود به انعقاد تفاهمنامههاي تجارت ترجيحي و يا انواع ديگر ضمن حمايت از توليد داخل، فراهم نمودن شرايط انتقال سرمايه و تکنولوژي به داخل کشور و همچنين تعريف محدوديتها و حمايتهاي تجاري متقابل شرايط را براي حمايت از توليد و البته بازار داخل فراهم آورند.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه