جمعه 07 اردیبهشت، 1403

کدخبر: 136208 17:49 1399/12/17
روند حرکت منابع مالی و نقش بازار سرمایه

روند حرکت منابع مالی و نقش بازار سرمایه

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
روند حرکت منابع مالی و نقش بازار سرمایه

روند حرکت منابع مالی و نقش بازار سرمایه

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

علی زنداکبری، تحلیل‌گر اقتصادی

گردش منابع مالی در هر کشور بر اساس روند اقتصادی موجود در آن به حوزه های مختلف تولیدی، خدماتی و... هدایت می گردد کما اینکه در کشورمان نیز هر از چندگاهی با اقبال بازار به سمت یک یا چند محصول تولیدی و یا خدماتی و یا شرایط غیر قابل پیش بینی بین المللی، منابع مالی، به سوی محصولات مختلف متمایل می گردد که از جمله می توان به رونق صنعت گردشگری، خودروسازی، کشاورزی و ... در مقاطع مختلف زمانی اشاره نمود که در نتیجه، درآمد منابع مالی حاصل از آن نیز عمدتا و به صورت سنتی از طریق بانکهای کشور ذخیره و سرمایه گذاری می گردید.

 در سالهای سازندگی و پس از جنگ، رویه استفاده از منابع زیرزمینی، معدنی و صنعتی از مسیر برنامه ریزی و مدیریت پیش رونده، منجر به تاسیس زیرساختهای نیروگاهی، تولید مواد اولیه، میعانات گازی وگسترش صنایع مادر به طرق مختلف گردید. از اینرو مراودات صادراتی و وارداتی نیز بالطبع گسترش صنایع مختلف در کنار فعالیتهای گمرکی، بنادر، فرودگاه ها، خطوط راه آهن و ... افزایش قابل توجهی پیدا نمود که این مهم مسبب توجه بیشتر به ارزهای مختلف خصوصا دلار شد، اقتصاد نوپای جدید در کشور، افزایش سانتیمانتالیسم اجتماعی، افزایش سطح علمی دانشجویان و پذیرش آنان توسط کشورهای دیگر، بالا رفتن توان آموزشی کشور و جذب دانشجویان خارجی، افزایش تعاملات بین المللی و سرمایه گذاریهای خارجی به خصوص در صنعت انرژی کشور، کشف ذخائر قابل توجه گازی و نفتی و افزایش درآمد کشور، بالا رفتن توان مالی خانواده های متوسط و افزایش سفرهای تفریحی به کشورهای دیگر، همه و همه دست به دست هم دادند تا ارز در کشور بخودی خود تبدیل به کالایی با ارزش گردد. سیاستگذاریهای غلط، عدم کنترل نقدینگی و تورم، نوسانات سیاسی بین المللی، افزایش رقبای منطقه ای و کالایی، دلایل دیگری شد برای ایجاد بازار کاذب ارز .

از سوی دیگر افزایش جمعیت و تمایل جامعه به سمت رفاه و تجمل گرایی بیشتر، منجر به سرمایه گذاری در بخش ساخت و ساز، خرید و فروش ملک، ساخت خانه های ارزان قیمت جهت قشر آسیب پذیر و ساخت خانه های ویلایی برای قشر مرفه شد که این امر منجر به افزایش ناگهانی و حبابی قیمت در بخش مسکن گردید، که به فراخور نوسانات در بازار مسکن، صنایع مرتبط با آن را به شکل قابل توجهی تحت تاثیر خود قرار داد و موجبات گسترش آن را پدید آورد، این مهم، خود به وجود آورنده کسب و کارهای جدیدی مانند طراحی و دکوراسیون داخلی، صنایع تزئینی خاص، صنایع بهداشتی نوین، مصالح ساختمانی ویژه و شاید از همه مهمتر در بخش اجتماعی، ظهور قشر پردرآمدی گردید که منحصر به هیچ طبقه اجتماعی خاصی نبود، این قشر بعدها با نام «بساز بفروش» شهره گشتند و با فعالیتهای اقتصادی دیگر، فرهنگ درآمدزایی برای کسب منفعت بیشتر را رواج دادند که بر تیغ دو لبه منفی و مثبت بازار کار جامعه (کسب مال از راه دلالی و کسب مال از راه نوآوری و تولید) در تعلیق بود این فرهنگ رفته رفته با گسترش کسب منفعت براساس راحت طلبی و پیشرفت به بیراهه ای گام نهاد که نتیجه آن نابودی کسب وکارها و بر باد رفتن سرمایه های خرد قشر کم درآمد جامعه و از دست رفتن سرمایه های کلان قشر پردرآمد، اما فاقد علم سرمایه گذاری جامعه گردید.

هجوم سرمایه گذاران به بخش مسکن و درآمدزائی های مختلف مبتنی بر پیوند ساختاری/مالی با صنایع مرتبط، زنجیره مالی در گردش و بزرگی را پدید آورد که موجبات ورود بازار مالی به این عرصه شد، بانکها به خرید و سرمایه گذاری در بخش مسکن روی آوردند و در نتیجه برای پوشش حجم نقدینگی بازار، موسسات مالی با همان بی برنامه گی بازار ارز شروع به رشد نموده و با در دست گرفتن بازار سکه و ذخائر طلا، به رشد دلالی به جای تولید و تکمیل زیر ساختها کمک نمودند. این روند، کسب و کارهای کوچک، کارگاههای صنعتی و سنتی را متمایل به بازارهای کاذب درآمدی نموده، با شروع تحریمها و شدت گرفتن آنها در دو بازه زمانی مختلف، کوچک شدن اقتصاد، فرار سرمایه گذاران و به اصطلاح رونق بازار دلالی به جای تولید را موجب شدند.

با تکمیل ظرفیتهای مالی در بخش مسکن و بانکها و نوسانات کاذب در آنها و ریسک بالای سرمایه گذاری در بازارهای ارز و طلا، نگاهها این بار به سوی بازاری چرخید که نزدیک نیم قرن ازظهور آن سپری می شد، اما هیچگاه توجه جدی در حوزه سیاستهای اقتصادی به خود جذب نکرد: «بازارسرمایه».

اما بازارسرمایه چیست ؟

 بازار سرمایه یکی از بازارهای مالی است که با نام بازار بورس اوراق بهادار نیز شناخته شده است، وظیفه اصلی بازار سرمایه ساخت جاده ایست ارتباطی بین متقاضیان سرمایه مثل شرکتها و تامین کنندگان سرمایه های خرد و کلان (چه حقیقی و چه حقوقی). این بازار در واقع فرآیند خرید و فروش ابزارهای مالی همچون اوراق تجاری و گواهی سپرده و یا اسناد خزانه را آسان می نماید. معروفترین ابزار مالی بازار سرمایه اوراق مالکیت یا همان سهام و اوراق قرضه یا مشارکت است. به بیانی ساده تر کار اصلی بورس اوراق بهادار این است که شرایطی را فراهم نماید تا دو گروه از مردم، به صورت قانونی، در یک فعالیت اقتصادی شراکت نموده و علاوه بر تأمین نیازهای یکدیگر، از منفعت و سود متقابل از یکدیگر نیز بهره مند گردند. این دو گروه شامل سرمایه گذاران و سرمایه پذیران هستند.

اما مزایای سرمایه گذاری دربورس چیست و چرا بهترین محل برای سرمایه گذاری است؟

 سرمایه گذاری در بورس با سرمایه گذاری در بنگاههای اقتصادی کوچک و بزرگ باعث رشد تولید و در نتیجه اقتصاد شده و با بوجود آوردن گستره کاری متنوع، موجبات تشکیل بازار کاری پویا و چابک را می نماید، این اشتغال از سرمایه گذاری، روند عملیاتی و نحوه سرمایه گذاری، تا محاسبات مالی، برنامه ریزیهای اجرائی و استرا تژیک، تعریف و به کاربری عملیات بهره وری، خود تنوع  و گردش کاری فعال و تخصصی و غیرتخصصی را ایجاد می نماید که به دنبال آن صنایع مرتبط دیگر همچون ساخت و ساز، حمل ونقل و... را نیز به صورت زنجیره ای گسترش می بخشد؛ جدا از بهره‌برداری‌های زیرساختی و تولیدی و گذشته از کسب درآمد قابل توجه، حفظ سرمایه در برابر تورم، امنیت و شفافیت در سرمایه گذاری و قابلیت نقدشوندگی، از مهمترین مزایای سرمایه گذاری در بازار بورس است.

از سوی دیگر همه گیری استفاده از تکنولوژی و به وجود آمدن بازارهای نوظهور و جدید که از بازارهای سنتی الگوبرداری نموده اند بازارهایی همچون بازار فارکس و بازارهای آتی را به وجود آورده اند. روند رو به رشد و به وجود آمدن ارزهای دیجیتالی، حاکی از پدید آمدن معاملاتی در دنیاست که موجب ایجاد روند رو به رشد بازارهایی می گردد که با ایده گیری از بازار سرمایه، شرایط ارتقاء و تعدد بازارهای مختلف بر مبنای بازارسرمایه را منجر می گردند. از سوی دیگر تولیدات و محصولات صنعتی و کشاورزی بازتعریف شده در مختصات تکنولوژی پرورش، ساخت و بهره وری و... نیاز به باز تعریف نوع معامله این کالاها به عنوان کالاهای تجدید شده در دنیای بازارسرمایه را می طلبد که پتانسیلهای آن براساس قدرت معامله گری در این بازار شکل گرفته وارائه می گردد. شاخه های وابسته به روند تولید و عرضه و تقاضا و بهره گیری نظام کارمزد و داده پردازی خود منجر به شبکه پردازش درخت واره ای می گردد که نیاز به ارزیابی و نظارت مستمر بر بازار سرمایه و مالی را منجر شده و ایجاد تعادل مالی اقتصاد هر کشور را بر اساس تغییرات نظام بازارسرمایه هر کشور اجتناب ناپذیر می نماید. از این روست که نقش بازارسرمایه به عنوان کلیدی ترین نقطه حیاتی اقتصاد هر کشوری جلوه نموده و حرکت در مسیر رشد و تعالی آن، شاکله اقتصاد هر کشور را به دنبال خواد داشت.



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |