عقبماندگی طرحهای توسعهای صنعت نفت در حوزه بالادستی، مهمترین چالش صنعت نفت در حال حاضر است و دلیل اصلی عقبماندگی مفرط طرحهای توسعهای، رکود سرمایهگذاری در این صنعت عنوان میشود. براساس برنامهریزی صورتگرفته در سال 92، صنعت نفت برای ادامه حیات و حفظ جایگاه خود در بازار جهانی نفت نیازمند سرمایهگذاری 200میلیارددلاری در حوزه بالادستی در یک بازه زمانی پنجساله بود.
علیرضا سلطانی،کارشناس حوزه انرژی،در گفتوگو با خبرنگار جهان اقتصاد ضمن بیان مطلب فوق اظهار کرد: به عبارت دیگر باید تا پایان سال 97 هر سال 20میلیارد دلار برای توسعه، پایداری و پویایی نفت و گاز در حوزه بالادستی سرمایهگذاری صورت میگرفت.
وی تصریح کرد: با بررسی دوره هشت سال گذشته، به دلیل شرایط تحریمی، در خوشبینانهترین حالت، سرمایهگذاری صورتگرفته در این حوزه حدود 10 میلیارد دلار به صورت اسمی آن هم در یک بازه زمانی هشتساله و نه پنجساله است که عمدتا توسط شرکتهای داخلی و با بهرهگیری از منابع داخلی صورت گرفته است.
وی بابیان اینکه این رقم در واقع، تحقق پنج درصد برنامه زمانی پنجساله است بیان کرد: این شدت عقبماندگی در حوزه سرمایهگذاری مالی، بیانگر عمق عقبماندگی در حوزه فناوری، مدیریت اجرای طرحهای توسعهای و پایینبودن سطح اشتغالآفرینی صنعت نفت در حوزه بالادستی است و نتیجه این شرایط، پیری و فرسودگی چاهها و میادین نفتی، بهرهبرداری غیرصیانتی از میادین نفتی و ضریب برداشت پایین و غیراستاندارد نفت از این میادین است، شرایطی که به طور محسوس در میزان تولید نفت کشور و جایگاه ایران در بازار جهانی نفت میتواند تأثیرات منفی داشته باشد.
**فرسودگی تأسیسات و تجهیزات تولید و انتقال فراوردههای نفتی
وی بیان کرد: چالش جدی دیگر فرسودگی بیش از حد و خارج از استاندارد تأسیسات و تجهیزات صنعت نفت در حوزه تولید و انتقال فرآوردههای نفت و گاز در کشور است و اکثر پالایشگاهها، برخی از مجتمعهای پتروشیمی باسابقه و خطوط لوله انتقال فراورده در سالهای اخیر در نتیجه عدم بهسازی و نوسازی ناشی از تحریمها، بهشدت دچار مشکل هستند و هزینههای سنگینی همچون حوادث و تلفات جانی، بالارفتن هزینه تولید، هدررفت منابع اولیه و تولیدی، تولید محصولات بیکیفیت و ضد محیط زیست و مواردی از این دست را موجب شدهاند.
وی در ادامه افزود: نوسازی و بهسازی این تأسیسات متناسب با فناوریهای روز و استانداردهای جهانی برای حضور در بازارهای بینالمللی و در چارچوب افزایش ظرفیتهای پتروپالایشی و جلوگیری از خامفروشی بیرویه، امری ضروری و اجتنابناپذیر است.
سلطانی خاطرنشان کرد: بالابودن شدت مصرف انرژی از چالشهای جدی دیگر در حوزه صنعت نفت است که عملا نفس و توان این صنعت را برای رقابتیشدن در سطح جهانی و نقشآفرینی در جایگاه پیشرانی توسعه کشور گرفته است.
این کارشناس حوزه انرژی گفت: این چالش البته مسئله جدیدی نیست اما واقعیت این است که در سالهای اخیر تحت تأثیر تحریمها و فشارهای اقتصادی و معیشتی، آهنگی رو به رشد و خطرناک یافته است.
قیمتگذاری نادرست، فقدان سازوکارهای مناسب برای توزیع عادلانه و توسعهمحور حاملهای انرژی و پرداخت یارانههای ناعادلانه و پنهان، صنعت نفت را در باب تجاری و توسعهای بهشدت دچار چالش کرده است؛ هرچند در سالهای اخیر با تغییر برخی سیستمهای مصرف یعنی جایگزینی برخی حاملها مانند نفت سیاه، مازوت و گازوئیل در مصرف خانگی، صنعتی و نیروگاهی، بخشی از ظرفیت پالایشگاهی و صادراتی کشور در حوزه فراوردههای نفتی آزاد شده اما این اقدامات در مقابل شدت بالای مصرف انرژی کشور، چشمگیر نیست.
**بازگشت ایران به بازارهای جهانی نفت
وی با اشاره به اینکه چالش مهم دیگر صنعت نفت، رفع تحریمها و بازگشت ایران به بازار جهانی نفت است مطرح کرد: در یک دهه اخیر تحت تأثیر تحریمها، جایگاه ایران در بازار جهانی نفت به عنوان یک تولیدکننده سنتی و ریشهدار، دچار نوسان و آسیب شده است. طولانیشدن این شرایط به طور طبیعی بسیاری از مشتریان سنتی ایران را از گردونه تجاری نفت با ایران خارج کرده است.
وی افزود: ایران در مسیر بازگشت به بازار جهانی نفت از یک سو با رقبای نفتی که عمدا و برنامهریزیشده، نفت ایران را جایگزین کردهاند و از سوی دیگر مشتریانی که احتمالا ذائقه نفتی خود را به لحاظ فنی تغییر داده و مهمتر از آن اعتماد و اطمینان خود را به ایران از دست دادهاند، مواجه است.
وی تاکید کرد: اگرچه ایران در یک برهه یعنی بعد از اجرای برجام در سالهای 94 تا 96، تجربه بازگشت به بازار جهانی نفت آنهم در شکل سریع را دارد اما بازگشت دوباره تحریمها و تشدید آنها، به طور خاص اعتماد و اطمینان خریداران نفت به ایران را نسبت به تکرار این شرایط تحریمی و ناپایداری دریافت نفت از ایران و ایجاد هزینههای اقتصادی و فنی برای خریداران کاهش داده است.
سلطانی عنوان کرد: در شرایط فعلی بازیابی مشتریان نفتی از مسئله رقابت با رقبا برای بازگشت به بازار نفت برای ایران اهمیت بیشتری دارد که این باید از هماکنون مورد توجه دستگاه دیپلماسی سیاسی و نفتی قرار گیرد.
وی ادامه داد: چالشهای بالا در کنار دهها چالش خرد دیگر، صنعت نفت ایران به عنوان صنعت پیشران توسعه را فراگرفته است. بیتوجهی به این چالشها یا رهاکردن آنها به گذر زمان، آسیبهای اقتصادی و اجتماعی بزرگی را به کشور وارد میکند که جبران آن سخت و حتی غیرممکن است.
وی بیان کرد: این چالشها به طور طبیعی با برنامهریزی و تدبیر در بخشهای بالادستی سیاستگذاری و همچنین بخشهای تخصصی و با تکیه بر فرصتهای موجود قابل کنترل است.
سلطانی تاکید کرد: صنعت نفت ایران با شاخص قدمت و سابقه دیرین، عقبماندگیهای مفرط در بخشهای اقتصادی، فنی و مدیریتی دارد. تحریمهای اقتصادی یک دهه اخیر، این شرایط را برای صنعت نفت که در خط مقدم جنگ اقتصادی قرار داشته، تشدید کرده است. تحریمها هرچند به لحاظ کمی، صنعت نفت را در موضوع تولید و صادرات نفت خام و همچنین سرمایهگذاری در بخشهای بالادستی و پاییندستی، تحت تأثیر قرار داد اما منشأ اثرات مثبتی به لحاظ کیفی در صنعت نفت شد که باید از این اثرات مثبت به عنوان فرصتسازیهای نفتی یک دهه اخیر نام برد.
وی در پایان با بیان اینکه فرصتسازیهایی که بعضا در صنعت نفت بیسابقه یا کمسابقه است؛ فرصتهایی که پیش از این تابویی برای صنعت نفت و اقتصاد ایران محسوب میشد اظهار داشت: به طور طبیعی این فرصتسازیها که هنوز به نقطه تکامل و تثبیت نرسیده و نهادینه نشده است و در واقع در چارچوب روند تعریف میشود، در ابتدای راه است و باید برای اثرگذاری در صنعت نفت و تبدیلشدن آن به قوای محرکه در این صنعت، برنامهریزی کرد تا فرایند رشد آن تکمیل شود و تداوم این فرصتسازیها، میتواند در آینده، صنعت نفت را مولد، پیشران توسعه و مقاوم در مقابل آسیبها و فشارهای خارجی قرار دهد.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه