
هفته گذشته تجمع گروهی از کارکنان سازمان حفاظت محیط زیست در داخل محوطه سازمان به منظور بیان برخی خواستههای صنفی به شکل گستردهای توسط برخی نشریات مخالف دولت پوشش خبری دادهشد. حتی خبرنگار رسانه ملی که معلوم نبود چگونه با این سرعت در جریان برگزاری تجمع در داخل محوطه یک سازمان قرار گرفتهبود، این حق را به خود داد که با شکستن حریم محوطه سازمان و بدون نگرانی از هرگونه عتاب و خطاب، این تجمع اعتراضی را رسانهای کند و آن را نمونهای از اعتراضات میلیونی(!) به دولت بنمایاند.(۱)
اشتیاق زایدالوصف این رسانهها به بهرهبرداری تبلیغاتی از این واقعه نشان داد که مخالفان دولت بعد از شکست سنگین خود در مقابل مدافعان برجام، سعی دارند، جبهه جدیدی برعلیه دولت بگشایند و تا جایی که میتوانند پروژه جدایی ملت از دولت را دنبال کنند؛ و در این مسیر از پوشش دادن کوچکترین اتفاقات خاص و تفسیر دلخواه آن نیز فروگذار نمیکنند.
این مخالفان کمانصاف که معمولاً هزینه تبلیغات جناحی خود را از جیب عموم مردم و از محل بودجه دولتی یا داراییهای عمومی تأمین میکنند، در مقابله با دولت منتخب مردم رفتار سیاسی خاصی را نشان میدهند که کاملاً معرف پایبندی آنان به “معیارهای دوگانه” است. به بیان دیگر همان ایرادی که ما به سیاستهای استکباری قدرتهای بزرگ جهانی میگیریم که مثلاً برخی تروریستها را خوب و برخی دیگر را بد میدانند، و یا از “حقوق بشر” استفاده ابزاری میکنند، به این مخالفان و حامیانشان نیز وارد است. در زیر به چند مورد اشاره میکنم:
۱ – رسانههایی که تجمع صنفی موردبحث را مشتاقانه پوشش دادند، آیا حاضر به پوشش دادن هرگونه تجمع دیگری هم هستند؟ آیا اعتراضات صنفی دیگری که لزوماً برعلیه چهرههای شاخص دولت قابل بهرهبرداری سیاسی نباشد، هم مجاز و دارای ارزش خبری است؟ یا این که میتوان سازماندهندگان تجمعهای مشابه را متهم به خط گرفتن از بیگانگان کرد تا نتوانند برعلیه مدیرانی که عضو تیم خودی هستند، اعتراضی بکنند؟
اتفاقات و اخبار زیادی را میتوان مثال زد که این رسانهها هرگز ابتدا به ساکن حاضر به اطلاعرسانی درباب آن نبودند. اما با انتشار اخبار آن، ناگزیر از انتشار یا پاسخگویی شدهاند. آیا اتفاقی مهمتر از تجمع تعدادی از کارکنان فلان سازمان در کشور پیش نیامده که احتمالاً این رسانهها اطلاعرسانی درباب آن را “مصلحت” ندانند؟
در دوران دولت دهم که “خودی” بود، فعالان محیط زیست نباید در اعتراض به بیتوجهی سازمان حفاظت محیط زیست به انهدام دریاچه ارومیه حرفی میزدند، و اگر فعالیتی میکردند، ارزش خبری نداشت. اما امروزه، کارکنان سازمان میتوانند تجمع برگزار کنند و از امتیاز پوشش تمام و کمال تلویزیونی هم برخوردار شوند. اگر این برخورد رسانه ملی مصداقی برای “معیار دوگانه” که وجه مشخصه ادبیات زورمدارانه قدرتهای بزرگ است، محسوب نمیشود، پس چه عنوانی باید برای آن انتخاب کرد؟
۲ – یکی از رسانههای تیم مقابل اخیراً با اشاره به تجمع کارکنان سازمان مذکور نوشتهبود: “بسیاری از کارکنان معترض سازمان از ترس اخراج و تنبیه حاضر به شرکت در این تجمع نشدهبودند!”(۲) این جمله کوتاه و پرمعنی را میتوان بهترین شاهد بر وجود نارضایتی گسترده مردم از شرایط دشوار معیشتی خود دانست که ماجراجوییهای دولت قبلی عامل عمده شکلگیری آن است. بهبیاندیگر این روزنامه برگزار نکردن تجمع را نشان از رضایت همهجانبه نمیداند! این دلاوران بهراحتی به خود اجازه میدهند در تریبونهایی که با روشهای آنچنانی در اختیار خود گرفتهاند، از زبان مردم و از جانب آنان سخن بگویند؛ هرجا لازم باشد، سکوت مردم نجیب را نشانه موافقت، و هرجا لازم باشد، نشان اعتراض خاموش! تلقی کنند. با این حال هرگز زیربار مراجعه آزاد و بدونکنترل به رأی مردم و نظرخواهی مهندسینشده از آنان نمیروند؛ زیرا میدانند آنچه مردم واقعاً میخواهند، هرگز با منافع جناحی آنان همسو نیست.
۳ – رسانههای منتقد چنین وانمود کردهاند که رئیس سازمان چون درگیر فعالیت سیاسی است، برای کار سازمان وقت صرف نمیکند و حتی رفتوآمد هیأتهای سیاسی کشورهای مختلف نشان از این تحرک سیاسی ایشان دارد. آنان فعالیتهای سیاسی مقامات همفکر خود را ناشی از درک و بینش بالای آنان میدانند و خردهای برآن نمیگیرند که چرا مثلاً شهردار فلان شهر بزرگ باید دغدغه سیاسی غیر از فعالیت محوله داشتهباشد. یا فلان مقام مهم کار و مسؤولیت اصلی خود را رها کرده و در قامت دبیرکل فلان حزب داد سخن بدهد. حتی درباب فعالیت سیاسی مسؤولانی که قانوناً نباید وارد کارزار سیاسی شوند، اعتراضی ندارند زیرا عضو تیم خودی هستند، اما خانم ابتکار به صرف پذیرش مسؤولیت سازمان گویی از حقوق اجتماعی خود محروم شده، و اجازه کوچکترین اظهارنظر سیاسی را هم ندارد!(۳)
۴ – یکی از رسانههای مدعی که ظاهراً نگران بار ایندنیایی و آندنیایی تهمتزدن نیست، حتی اشاره به این کردهاست که “از امکانات سازمان بهرهبرداری سیاسی میشود”.(۴) این دلاور هم اصلاً صحبتی در این باب که کدام امکانات سازمان صرف اینکار شده، نمیکند و صدالبته اگر همفکران او در فلان سازمان وابسته به فلان شهرداری با پول مردم شهر فعالیت سیاسی همسو با فلان حزب بکنند، اشکالی ندارد و نشان از درک بالا و عمق بینش سیاسی آنهاست. اینان حتی حاضر به توضیح بیشتر درباب هزینههای چندصدمیلیاردی بدون فاکتور و اسناد کافی در فلان سازمان فلان شهرداری در فلان زمان نیستند، چون آن مسؤول نیز عضو تیم خودی بود! آنان درباره توزیع سیبزمینی با اهداف خاص، تحمیل هزینههای گزاف به صندوق تأمین اجتماعی با اهداف انتخاباتی و … هیچگاه اعتراضی نکردهاند.
۵ – یکی از رسانهها سندی بسیار کلیدی از تخلفات رئیس سازمان ارائه کرده: فلان فرد دیپلمه به پستی گمارده شده که شرط احرازش را نداشتهاست.(۵) براساس همان اسناد، رئیس یکی از حوزههای سازمان با رعایت مفاد قانون از رییس سازمان خواسته با استفاده از اختیار قانونی خود، مجوز انتصاب این فرد را بدهد. رئیس سازمان هم با نظر مدیر تحت فرماندهی خود موافقت کردهاست؛ یعنی اقدامی کاملاً قانونی و مشروع. اما بد نیست بدانید، این رسانهها هرگز به استخدام و انتصاب فلهای افرادی با کمترین تجربه کاری در مدارج شغلی بالا، اعطای بورس تحصیلی بدون رعایت همان قوانین نهچندان سختگیرانه، اعطای تسهیلات بدون رعایت ضوابط و … که دوستان هزاره سومیشان با نیت خیر انجام دادند، اعتراضی نکردهاند. بهبیاندیگر، اگر “دوست”شان خطای میلیاردی بکند، صدایش را درنمیآورند. اما اگر طرف مقابل کوچکترین مورد قابلذکری درکارش باشد که تازه خطا هم نیست، داد و فریاد برمیآورند که مسلمانی از بین رفت و کمر اسلام شکست!
۶ – خطای بزرگ دیگری به سازمان حفاظت محیط زیست نسبت دادهشده، استخدام نیروی جدید است. درحالی که چنین اقدامی صورت نگرفته و فقط گروهی از شاغلان فعلی تعیین تکلیف شدهاند. اما همین مخالفان خیلی منصف، به اجرای طرح مهرآفرین در دولت دهم که مصمّم بود به یکباره تعداد کارکنان دولت را ۲۵درصد افزایش بدهد و به تماممعنی یک خیانت آشکار در حق دولت و ملت بود، هرگز اعتراضی نکردند و آن را نه تنها تهدیدی برای نظام اداری کشور ندیدند، بلکه چون فرصتی مغتنم داشتند. البته فرصتی برای استخدام دوستان و اعضای قبیله خودی و نیز از نفس انداختن دولت آینده که حتی برای پرداختن حقوق این استخدامشدگان هم بودجه نداشتهباشد.
۷ – اتهام دیگر خانم ابتکار خاصهخرجیهایی از نوع ترمیم سقف ساختمان سازمان و نصب گیت ورود و خروج است! فکرش را بکنید. این منتقدان منصف به اجرای طرح احیای ببر مازندران که علاوه بر هزینه هنگفت و سرشکستگی و لطمه به حیثیت کارشناسی کشور، چیزی برایمان نداشت، اعتراض نکردند. اصلاً سازمان مگر بودجهای دارد که بشود خاصه خرجی کرد؟ البته در این عرصهها مخالفان دولت گرفتار معیارهای دوگانه هستند: اگر طرف خودی باشد، حق دارد هزینه کند و خاصه خرجی محسوب نمیشود. اما طرف غیرخودی حتی گیت هم نباید نصب کند که مانع ورود و خروج مخفیانه کارمندان نورچشمی مدیریت قبلی شود.
۸ – یکی از خطاهای بزرگ خانم ابتکار از دید منتقدان، اشارات او به عملکرد نادرست دولت قبل است. از دید مخالفان، کسی نباید از بیتدبیری مسؤولان قبلی و بدهیهایی که بار آورده و برای دولت یازدهم به ارث گذاشتهاند، بگوید. اما خودشان مجازند درباره عملکرد مثبت و ارزشمند دولتهای قبلی درباب پرونده هستهای مستند بسازند و با انواع تهمت و توهین دستاورد آنان را زیر سؤال ببرند. به بیان دیگر راست گفتن درباره عملکرد مخرب دولت نهم و دهم مجاز نیست، اما دروغ و تهمت درباره دستاورد مثبت دولتهای قبل از آن اشکالی ندارد، چون به نفع فلان گروه است.
بهراستی چرا نباید یک مسؤول از وضعیتی که تحویل گرفتهاست، و از مشکلات موجود حرف بزند؟ چرا وقتی که دولت دهم علاوه بر جارو کردن خزانه و تحویل دادن زمین سوخته به تیم بعدی، در آخرین لحظه به دانشگاه درحال تأسیس و فاقد مجوز کمک ۱۶ میلیارد تومانی می کند، نباید صدایش را درآورد؟ چرا وقتی معلوم میشود، ارزهای آزادشده بعد از امضای توافق وین، پیشاپیش توسط دولت دهم هزینه شدهاند، نباید به مردم گفت؟ این چه توقع بیجایی است؟
به نظر میرسد مخالفان دولت در فرصت اندکی که تا پایان مجلس نهم دارند، تا جایی که بتوانند برای چهرههای شاخص دولت دردسر و زحمت درست خواهندکرد، و برنامه تخریب موقعیت مردمی دولت را حتی اگر نفعی عایدشان نکند، ادامه خواهندداد. تنها عاملی که میتواند این تخریب پرهزینه آنهم با خرج مردم را متوقف کند، صندوق شفاف انتخابات مجلس دهم است.
———————————————————————
۱ –
مصاحبه خانم ابتکار با روزنامه ایران
۲ –
گزارش طولانی یکی از سایتهای مخالف دولت
۳ – در این باب میتوان مطالعهای درباب حضور رسانهای برخی چهرههای سرشناس و فعالان سیاسی ترتیب داد، تا معلوم شود فردی مثل خانم ابتکار چقدر از توان خود را صرف سازمان تحت مدیریت خود می کند و چقدر در رسانهها و در قامت یک فعال سیاسی حضور دارد، و اساساً آیا این حضور مخل امور سازمان است یا نه. همچنین حضور رسانهای فلان مقام همسو با مخالفان دولت را نیز میتوان بررسی و سپس مقایسه کرد.
۴ – همان گزارش طولانی
۵ –
گزارش دیگر همان سایت مخالف دولت