قصه داراییهای آب شده
علیرضا توکلی کارشناس اقتصادی

نوسانات ارزی برای برخی کالاها مانند لوازم خانگی الکترونیکی با فاصله کمتر و برای برخی دیگر از کالاها مانند خوراکیها، مواد پروتئینی، گوسفند زنده و... با فاصله زمانی چند ماههای بروز و ظهور دارد. بنابراین ارز متغیر مهمی در اقتصادهاست، به همین دلیل اغلب کشورها تلاش میکنند بازارهای فعالی را برای ارز راهاندازی کنند و از ابزارهای مالی مانند قراردادهای آتی و مشتقات بهره ببرند تا حد امکان نوسانات ارزی را به نسبت سایر گزارههای خارجی در حداقل نوسان ممکن خود قرار دهند. در یک چنین مکانیسمی حتی اگر به واسطه تورم، قرار باشد تغییری در بازار ارز رخ دهد، این تغییرات به صورت بطئی و با فاصله زمانی طولانیتر رخ دهد. در ایران چون بازار فعالی برای ارز وجود ندارد و دولت برای کنترل قیمتها برای خود چند بازار متفاوت ایجاد میکند، قیمت بازار آزاد به شدت دچار نوسان شده و گرانی ایجاد میکند. هم وقایع سیاسی در این تحولات اثرگذار است و هم تغییر مقررات داخلی، اثرات خاص خود را روی آن دارد. پیشنهادی این است که دولتها سازوکاری بیندیشند که ایران مانند سایر بازارهای جهانی، یک بازار ارز مشخص داشته باشد.
در این بازار دولت منبع ارزی ناشی از فروش نفت خود، صادرکنندگان و وارداتیها و ارز مورد نیاز مردم را عرضه و تامین کند. اگر چنین بازاری ایجاد شود، نوسان کاهش یافته و اثرات سوءنوسان در سایر بازارها از میان میرود. اخیرا برخی این ایده را مطرح میکنند که دولت باید از ایده راهاندازی بازار ارز توافقی عقبنشینی و ارز نیمایی را برای کنترل بازار احیا کند. این در حالی است که دلیل راهاندازی بازار ارز نیمایی این بود که اشکالات ارز نیمایی به گونهای است که باید بازار دیگری شکل بگیرد تا یک بازار برای وجود داشته باشد تا به همه نیازها پاسخ دهد. در همان مقطع هم گفتم اگر اینگونه باشد و بازار ارزی واحدی ایجاد شود که به همه نیازهای موجود بدون استثنا پاسخ دهد، ایران را وارد سیستم تک نرخی میکند و قیمت ارز را کاهش میدهد، چراکه قیمت تعادلی بین قیمت دولتی و قیمت آزاد قرار گرفته و بازار را ساماندهی میکند. اما باز هم همان اشتباهات قبلی تکرار شد و برای بازار ارز توافقی مقرراتی گذاشته شد که تنها بخشی از نیازهای ارزی را پاسخ میداد. طبیعتا بخشی که نیاز آن پاسخ داده نمیشد، باعث شکلگیری بازار دومی تحت عنوان بازار آزاد تحت عناوینی چون بازار هرات، استانبول، تتر و... شد تا به نیازها پاسخ دهد. عملا این نرخهای موجود در بازار آزاد به شدت به هم نزدیکند. ضمن اینکه قیمتی که در بازار ارز توافقی وجود دارد با نرخ آزاد تفاوت حداقل ۳۰درصدی دارد. اگر دولت از این بازار عقبنشینی کند و به سامانه نیمایی بازگردد، بیشک اوضاع بدتر میشود. اگر نرخ ارز دولتی کاهش یابد، نرخ بازار آزاد بیشتر میشود. تنها نسخه موفق در جهان، پاسخ دادن به همه نیازهاست. این الگویی است که در همه جهان اجرایی میشود. ایران هم باید به سمت آن حرکت کند.
پس از حمله روسیه به اوکراین،روسیه تحریم شد اما بازار تکنرخی خود را حفظ کرد، شوک ناگهانی و موقت یک ماهه به بازار ارز روسیه وارد شد، سپس نرخ ارز به یک نقطه تعادلی جدید ورود کرد و در همان نقطه ثابت شد. تردیدی وجود ندارد که تکانههایی از جنس تحریمها، مشکلاتی را برای کشور ایجاد میکند، نرخ ارز هم بالا میرود اما اگر بازارهایی دلبخواهی، سلیقهای و جداگانه شکل بگیرند، قیمت ارز قطعا بیشتر میشود. بنابراین یک اثر تحریمی وجود دارد که نرخ ارز را بالا میبرد، در عین حال یک اثر ثانویهای در کنار آن وجود دارد که به دلیل مقررات ارزی اشتباه داخل کشور شکل میگیرد. این اثرات ثانویه نرخ ارز را بیشتر بالا میبرد، بنابراین معتقدم تک نرخی شدن قیمت ارز را از عدد بیسر و سامان فعلی بهبود میبخشد. البته معنی این رویکردها این نیست نرخ دلار کاهش مییابد و به محدود ۲۰ تا ۳۰ هزار تومانی بازمیگردد. به هر حال ایران هم تحریم است و هم تورم دارد و هم با تنگناهای بسیار روبهرو است. همه اینها باعث افزایش نرخ ارز میشود اما این افزایشها با افزایش ولنگاری مقرراتی که از درون و نظام تصمیمسازیهای کشور ایجاد میشود، متفاوت است.