صنعت نفت و گاز دراین چند سال بسیار تحت فشار قرار گرفتهاست و باید به افرادی که مدیریت این صنعت را عهده دارد بودند، دست مریزاد گفت زیرا آنها توانستند با چنگ و دندان تا به امروز این صنعت را حفظ کنند و این مقاومت را از خودشان نشان دهند.
محمود خاقانی، کارشناس حوزه انرژی، در گفتگو با خبرنگار جهان اقتصاد اظهار کرد: اگر امروز کشورهای حاضر در مذاکرات۱+۴ سعی در ورود آمریکا به برجام دارند نشان از موضع بسیار قوی ایران و مقاومتی است که توانسته در سه سال اخیر از خود نشان دهد در همین حال باید توجه داشت که چه کسانی مایل هستند برجام نافرجام نشود و همچنان پابرجا باقی بماند.
وی تاکید کرد: اکنون شرایط ایران شرایط ویژهای در دنیا محسوب میشود و باید بپذیریم که شیوع کرونا ساختار اقتصاد نظام جهانی دنیا را برهم زده است تا حدی که مصرف نفت وفرآوردههای آن را به شدت کاهش داده است و موج جدید این ویروس و همهگیری آن نه تنها در ایران بلکه در هند، اروپا، برزیل وجود دارد و بر صنعت نفت فشاری را وارد ساخته و کاهش مصرف را بهدنبال داشته است .
وی تصریح کرد: حدود ۴۰۰ میلیارد دلار باید در دنیا در دوسال اخیر در صنعت نفت سرمایهگذاری صورت میگرفت اما این مقدار در دنیا سرمایهگذاری نشد زیرا مقرون بهصرفه نبود و دعوای تجاری چین و آمریکا در این عدم سرمایهگذاری نیز بیتاثیر نبود.
خاقانی با اشاره به اینکه چینیها از تحریم آمریکا علیه ایران راضی بودند گفت: در این مدت تحریم، چینیها نفت ایران را به قیمت ارزان خریداری کردند و در ذخایر استراتژیک خود بردند به طوری که نسبت به ذخیرهسازی بیش از ۱۰.۵میلیارد بشکه نفت ارزان اقدام کردند؛ یعنی در دوران کرونا هنگامی که چین نفت ارزان را از بازارخریداری کرد کارشناسان براین عقیده بودند که چین با این کار روزانه بین ۲۰۰الی ۴۰۰میلیون دلار سود عایدش شده است و چینیها صنعت فرآوری و پالایش نفت خام خود را در این مدت توسعه دادند.
وی خاطرنشان کرد: چین به عنوان یک مصرف کننده عمده در مقابل تولیدکنندگان بزرگ مانند اوپک و اوپک پلاس یک بازار بزرگ مصرف در آسیا را در اختیار دارد و یک گروهی را نیز در میان مصرفکنندگان ساخته است که آنها با عرضه فرآورده نفتی به بازار، قیمت نفت خام را کنترل میکنند و اجازه بالا رفتن قیمت را نمی دهند و قیمت نفت ۶۰دلار در بازار به عقیده کارشناسان یک قیمت واقعی نیست بلکه قیمت دستکاری شده توسط موسسات مالی و اعتباری و دلالان فعال در این بازار است.
خاقانی گفت: از سوی دیگر سیاست انرژی بایدن با ترامپ هماهنگ نیست، یعنی سیاست بایدن به سیاست اوباما باز میگردد به طوری که سیاست انرژی اوباما حرکت به سمت استفاده از انرژی گاز طبیعی به عنوان یک انرژی عبوری از انرژیهای فسیلی به انرژیهای تجدیدپذیر بود بنابراین دولت آقای بایدن همین سیاست را در پیش می گیرد.
وی افزود: با نگاه به سیاست دولت بایدن مبنی بر روی آوردن به انرژی گاز، ایران با برخورداری از ذخایر عظیم گازی مجدد خود به یک فاکتور قابل توجه در بازار تبدیل می شود و اسراییل به دلیل اکتشاف گاز گران در اعماق دریای مدیترانه علاقهمند است که هدف کاسبان تحریم در ایران به نتیجه برسد، برجام نافرجام شود و تحریم ها به ویژه در صنعت نفت و گاز ایران تداوم پیدا کند که در صورت عدم توسعه صنعت گاز ایران قیمت ها می تواند روند افزایشی را طی کند در نتیجه تولید گاز در عمق ۲هزار متری دریای مدیترانه با صرفه اقتصادی همراه شود .
وی اظهار کرد: از سوی دیگر اکنون می توان طرحی را تحتعنوان انرژی برای صلح یا دیپلماسی انرژی تعریف کرد زیرا در شرایط کنونی تکنولوژی به دلیل شیوع ویروس کرونا در مدت زمان کوتاه به قدری پیشرفت کرده است که تولید انرژی از منابع تجدیدپذیر، ارزانتر از انرژی برق از تولید هستهای است و بههمین دلیل در آلمان و بسیاری از کشورهای اروپایی بسیاری از پروژههای نیروگاههای هستهای را بایگانی کردند و به سمت انرژیهای تجدیدپذیر سوق پیدا کردند و می توانند به آسانی نیروگاههای هسته ای و تجدید پذیر با یکدیگر به رقابت بپردازند.
وی افزود: گاز تا این مرحله به صورت یک انرژی پاک در مسایل زیست محیطی و معاهدهی پاریس می تواند نقش مهمی ایفا کند، بنابراین ایران می تواند نقش خیلی جدی داشته باشد. نباید فراموش کرد که روسیه، ایران و قطر ۶۰ درصد از ذخایر گازی دنیا را دارا هستند و باید در منطقه آرامش برقرار باشد چرا که چین و روسیه به دنبال تنش زدایی در منطقه هستند و در حال متقاعد کردن آمریکا نیز هستند.
خاقانی گفت: انرژی برای صلح اولین بار در دولت هفتم و هشتم در ایران پس از فروپاشی شوروی سابق در کشور تشکیل شد و برای برقراری آشتی و ایفای نقش ایران در آن طرح و جنگ اول قرهباغ، از ایران به نخجوان گاز صادر شد و در ازای آن از طریق آستارا و جمهوری آذربایجان گاز وارد شد و نقش دلار در معاملات انرژی کمرنگ شد.
خاقانی تصریح کرد: از هماکنون میتوان برای برنامهریزی کلان اقدام کرد تا کنون برنامهریزی چندانی دراین حوزه نداشتهایم و نمیدانیم چند درصد انرژی قرار است از تجدیدپذیرها باشد.
به گفته وی، اکنون با امضای سند بیست و پنج ساله با چین ما نیز به عنوان تولیدکننده عمده نفت با یک مصرفکننده نفت به طور مستقیم وصل می شویم اما به جای فروش نفت به چین بهتر است بگوییم که نفت را به چین میدهیم و به جای دریافت پول با چین شریک می شویم یعنی اگر نفت در پالایشگاه چین تصفیه می شود و فرآورده آن در بازار فروخته می شود، ایران مالک فرآورده باقی می ماند یعنی نفت با همکاری چین پالایش می شود و فرآورده آن را باهم در بازار به فروش میرسانیم و بهنحوی شریک می شویم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: از این فرصت پیش آمده باید برنامه کلان بلند مدت برای انرژی تعریف شود و مقطعی نمی توان فکر کرد و زمان آن فرا رسیده که در سیاست داخلی به ثبات دست پیدا کنیم !.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه