جریان دانش مولد در شریان تولید
فاطمه بیات-تحلیلگر و توسعه دهنده وب- جریان آموختههای دانشگاهی در شریان صنعت یکی از دغدغههای اصلی دولتمردان جهت به ثمرنشاندن سرمایهگذاری های حوزهی دانشگاه و تحصیلات دانشگاهی کشور است. همچنانکه عمل به علم، ثروت آفرینی را تسریع و تسهیل میبخشد؛ انشقاق مسیر دانشگاه و صنعت، سبب هدررفت سرمایه فکری و دانشگاهی شده و برای برونرفت از این بحران میبایست به وفاق مراکز صنعتی و خط مقدم دانشگاه اندیشید. در نگاه اول، نوک پیکان این تقاضا متوجه دانشگاهیان و تجدید نظر در تعریف رئوس دانشگاهی و بازنگری در آموزش دانشجویان است. چراکه نمیتوان از صنایع مستقل و خصوصی که دائما با کاهش هزینه و افزایش سود در حال بهینهسازی سبد سرمایهگذاری خود هستند؛ انتظار صرف سرمایه و منابع جهت کارآموزی فارغ التحصیلان داشت. از سوی دیگر توجه صنایع به محصولات دانشگاهی، عموما نمودی از رفتار نوگرایانه محسوب میگردد که اساسا الزامآور تلقی نمیشود؛ لکن در عمل شاهد رویکرد مسئولیتپذیرانه برخی واحدهای صنعتی در قبال موالید دانشی کشور هستیم که بمرور سبب تسری راهبرد کار دانشی، نیروی انسانی دانشی و سازمان دانشی خواهد شد و به دانشبنیان شدن سازمان و توسعهی صنایع وابسته، منتج خواهد شد. برخلاف آنچه تصور میشود موفقیت این قسم مطالعات صرفا در ارائهی نظریهها و تئوریها خلاصه نشده بلکه سبب ترویج تفکر «محصولگرا» در فرایندهای هر واحد صنعتی است. به این معنی که موفقیت هر پروژهی مطالعاتی بر مبنای میزان اثربخشی دستاوردهای صنایع سنجیده میشود. بنابراین از روند تبدیل شدن کشور به بازار مصرف محصولات فکری، پژوهشی و تکنولوژی کشورهای خارجی جلوگیری و با این باور که صنایع ما تنها قادر به مونتاژ مواد اولیه وارداتی هستند؛ مقابله مینماید. از یک منظر، این مهم میتواند مبنای بازمهندسی مجدد و بهبود فرایندها باشد؛ چراکه مراکز صنعتی و تولیدی بعنوان جبههی عملیاتی و سازندهی هر کشور در ارتباط مستقیم و محسوس با جامعه، بر نیاز مصرفکنندگان اشراف دارند؛ بنابراین جایگاه مناسبی برای طرح سوال در واحدهای دانشگاهی به شمار رفته و فرایند تولید علم را سمت و سو و سرعت میبخشند. از منظر دیگر استقلال دانشی و عدم وابستگی به محصولات فکری بستر بروز نبوغ و نوآوری است. این انحصار حاصله، محصول و یا خدمتی را با مزایای رقابتی پایدار ایجاد میکند که به سختی قابل رقابت و تقلید است و به توسعهی پایدار میانجامد. به عبارت دیگر هرچه مبدا تولید علم به محل تولید محصول نزدیکتر باشد، رقابتپذیری کاهشیافته و برای محصول هدف، مصونیت رقابتی بیشتری در بازار ایجاد میشود. لذا اعتقاد و التزام به ارتباط میان صنعت و دانشگاه، زمینهساز ایجاد و توسعهی صنایع مستقل بوده و این ارتباط در سطح اقتصاد کلان به اشتغال مولد و پایدار میانجامد. چراکه تولید محصولاتی که خط تولید و فکر اولیه آن درگرو اخذ انواع لیسانس و نمایندگیهای خارجی باشد؛ استقلال آن صنعت را به مخاطره انداخته و همواره معلول علل غیرقابل پیشبینی است. هر دو دلیل فوق گواه روشنی بر اثربخشی نفوذ دانش روز در خطوط تولیدی، صنعتی و بازرگانی کشور است. با این حال سختی پذیرش این تفکر آنجاست که نتایج ارتباط صنعت و دانشگاه سریعا در شاخصهای سود خالص هر واحد صنعتی منعکس نمیگردد و با گذشت زمان، توامان با تامین اهداف صنایع متبوع و حتی رشد شاخصهای اقتصاد و اشتغال ملی نمود مییابد. لذا این توجه، صرفا یک انتزاع نبوده و با صرف سرمایه در بلندمدت، قدمی واقعی در توسعهی اقتصاد کلان محسوب میشود. برند صحت سابقهی درخشان خود را در تولید نوآورانهی محصولات شویندهی گیاهی با بهرهگیری از عناصر طبیعی بومی کشور ایران، برای اولین بار با تولید شامپو سدر صحت و سپس انتقال این فرهنگ به سایر محصولات سبد خود و حتی دیگر تولیدکنندگان کشور، ثابت نموده است. ماموریت سازمانی این برند ۶۰ ساله، فراهم آوردن امکان مصرف گیاهان و مواد طبیعی در محصولات آرایشی و بهداشتی مطمئن و با کیفیت مطلوب برای همگان است. در حال حاضر مطالعات واحد تحقیق و توسعهی این سازمان در خصوص تاثیرات گیاهان و مواد موثره ترکیبات طبیعی در محصولات شویندهی بهداشتی و ارائهی مقالات برتر در رویدادهای علمی ملی، که در عمل به بهینه سازی محصولات و توسعهی سبد این برند منجر گردیده است؛ دال بر بازمهندسی فرایند تولید محصولات گیاهی و طبیعی صحت بصورت علمی و عملی است.