کدخبر: 38139
18:01
1395/05/25
علیرضا صادق-حال و روز غینا وادی، دخترک مجروح سوری در شهر مدایا در حومه دمشق به وضعیت کشورش میماند. دختر ۱۰ ساله برای خرید دارو برای مادرش از خانه بیرون رفته بود که مورد اصابت یک گلوله قرار گرفت. گلولهای که استخوان پایش را شکست و آسیبهایی جدی به آن وارد کرد. غینا حالا روی تخت بیمارستان شهر محاصره شده است، با دردی هولناک و خطر کمین کرده فلج دائمی. با مسکنهایی که هر بار تنها برای ۱۵ دقیقه درد او را آرام میکند. امکانات پزشکی برای درمان او کافی نیست. صدای فریاد سازمانهای بینالمللی و فعالان حقوق بشر برای انتقال او به بیمارستانی با امکانات کافی به هوا بلند شده است، با این حال هیچ کس مسئولیتی نمیپذیرد. غینا روزها و شبها زمینگیر و رنجور است، با امیدی به روزنهای از نور در پایان این دالان تیره درد!
شش سال بعد از آغاز درگیریها در سوریه، هنوز هیچ روزنه امیدی برای میلیونها جنگزده و آواره در این کشور دیده نمیشود. سرزمینی که به عرصه جنگ نیابتی قدرتهای منطقهای، درگیری کشورهای غربی با بنیادگرایان اسلامی و حتی قدرت نمایی روسیه و غرب در مقابل هم مبدل شده است. کلافی سردرگم از ملاحظات سیاسی و استراتژیک که در هم تنیده شدهاند و حاصل آن تنها جنگ است و تداوم جنگ...
تحولات در عرصه میدانی
تحولات میدانی در روزهای گذشته به صورت عمده حول دو شهر در شمال سوریه بوده است. حلب پایتخت تجاری سابق ترکیه و دومین شهر مهم این کشور سالهاست میان نیروهای دولت سوریه و شورشیان تقسیم شده است. در حالی که در هفتههای گذشته نیروهای ارتش سوریه توانسته بودند محاصره بخش شرقی شهر را کامل کنند، شورشیان در یک نبرد سنگین نه تنها محاصره را شکستند، که با تکیه بر این پیروزی سخن از پیشروی بیشتر برای تسلط برای کل شهر به میان آوردند. عملیات برای شکستن محاصره توسط ائتلافی از جریانهای مختلف شورشی صورت گرفت که البته در آن جبهه النصره شاخه القاعده در سوریه نقش جدی داشت. گروهی که در هفتههای اخیر نام خود را به فتح الشام تغییر داده است و اعلام کرده که روابط خود را با القاعده قطع میکند. اقدامی که از سوی بسیاری از ناظران تاکتیکی برای دور زدن فشارهایی است که از سوی کشورهای غربی به این گروه تحمیل شده است و مانع از رسیدن امکانات به آنها شده است. نبرد حلب روزگاری از سوی بشار اسد ام المعارک یا مادر جنگها لقب گرفته بود. اشارهای به نقش راهبردی این نبرد در تعیین سرنوشت آینده سوریه. با این حال مادر جنگها حالا سالهاست که به درازا کشیده شده است.
نبرد برای کنترل حلب نه تنها جنگی بر سر آبرو و اعتبار است، بلکه از نظر راهبردی اهمیت بسیاری دارد. حلب در نزدیکی مرزهای ترکیه قرار دارد و در خط تدارکاتی شورشیان سوریه یک نقطه بسیار مهم به شمار میرود. از سوی دیگر هزاران شهروند سوری هنوز در مناطق مختلف این شهر زندگی میکنند. بخش مهمی از گروههای شورشی به خصوص افراطگرایان اسلامی هم در این شهر متمرکز شدهاند. با در نظر داشتن این وضعیت است که کنترل کامل حلب به احتمال زیاد یک برگ برنده بسیار مهم در پشت میز مذاکره است. به خصوص در شرایطی که با طولانی شدن عملیات نظامی روسیه در سوریه بیم فرسایشی شدن این جنگ روسها را بیشتر به مصالحه وادار میکند. شورشیان با در هم شکستن محاصره محلات شرقی حلب توانستند گسستی در روند پیشروی نیروهای بشار اسد ایجاد کنند. روندی که از بعد از مداخله ارتش روسیه در سوریه با شتاب ادامه داشته است. در روزهای اخیر اخباری از کاربرد سلاحهای شیمیایی در این شهر وجود داشت که البته به صورت مستقل تایید نشده است.
دومین شهری که این روزهای نامش بر سر زبانهاست منبیج است. در شمال سوریه. بر سر راه رقه پایتخت خودخوانده داعش. شهری که بعد از روزهای طولانی نبرد توسط نیروهای مورد حمایت غرب سرانجام از داعش باز پس گرفته شد. قطع ارتباط پایتخت خلافت وحشت یک پیروزی راهبردی بسیار مهم به شمار میرود. برای نیروهایی که با پشتیبانی کشورهای غربی و به خصوص ایالات متحده با داعش مبارزه میکنند. ائتلافی از نیروهای کرد و عرب. نیرویی که احتمالا غرب از آن برای پیشروی بیشتر در سرزمینهای داعش بهره خواهند برد. روشی که تا به حال به ظاهر موفق میرسد. غرب به این ترتیب نیروهای میانهرو مورد حمایت خود را دور از دست بشار اسد تقویت میکند، همزمان با داعش مبارزه میکند و با این اقدام حمایت بینالمللی بیشتری هم کسب میکند. اوضاع اما به این سادگیها نیست. بسیاری از تحلیلگران شکاف میان کرده با مخالفان به اصطلاح میانهروی اسد را هم بسیار میدانند و اساسا کردها را به دولت فعلی سوریه نزدیکتر ارزیابی میکنند.
برای قضاوت در مورد موفقیت این راهبرد غرب به نظر باز هم باید صبر کرد. اما دست به نقد صحنه آزاد شدن ۲۰۰۰ گروگانی که داعش به عنوان سپر انسانی با خود از منبیج خارج کرده بود این روزها یکی از تکان دهندهترین صحنهها در رسانههای جهان است. لختی شادی و آرامش برای سرزمینی که یکسره در رنج مدام است.