سالها پیش بزرگی درباره توسعه مناسبات بینالمللی ایران سخن میگفت. تأکید او بر این بود که در مناسبات بینالمللی تنها به مناسبات رسمی دیپلماتیک و سیاسی نباید اکتفا کرد و در توضیح دیدگاه خود خاطرهای از سفرش به چین را نقل کرد.
ایشان در سفری به چین به منطقهای میروند که مسلمانان چینی در آن منطقه سکونت داشتهاند و از لحاظ جغرافیایی بیشترین فاصله را از مناطق مسلمان نشین چین داشتهاند. اما از حیث فرهنگ و مناسبات اجتماعی از فرهنگ غالب چین فاصله داشته و تحت تأثیر فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی قرار داشتهاند. در بازدید از این منطقه به مسجدی برخورد میکنند که از حیث معماری به معابد چینیها و بوداییها شبیه بود، اما مسجدی قدیمی و پر ارزش و مهم برای اهالی منطقه به شمار میآمد. دیدیم که مسلمانان هنگام ورود به مسجد ابتدا به مقابل ستونی درکنار سمت راست درب ورودی میروند و ادای احترام میکنند و سپس به سمت چپ دروازه ورودی مسجد میروند و ادای احترام کرده و بعد وارد مسجد میشوند. با کنجکاوی به بررسی پرداختیم و مشاهده کردیم که در روی ستونهای کنار دروازه مسجد دو نقشه تاریخی نصب شده است که در یکی نقشه راه از شهر یاد شده تا مدینه منوره ترسیم شده و در نقشه دیگر مسیر رسیدن به مکه مکرمه از طریق مدینه منوره به تصویر کشیده شده است. نکته بسیار حائز اهمیت از دیدگاه سخنران محترم این بود که هردو نقشه مورد اشاره با خط و زبان فارسی نگاشته شدهاند و این نشانهای از توسعه تاریخی فرهنگ و تمدن ایرانی تا مرزهای چین تلقی میشود. ایشان با عاریت گرفتن از این تأثیرگذاری تاریخی نتیجه گرفت که تمام مناسبات بینالمللی کشور نبایستی در روابط سیاسی و یا دیپلماتیک و یا حتی اقتصادی صرف باشد و زمینه مبادلات و مناسبات گسترده فرهنگی و اجتماعی و حتی تأثیرگذاری هنری در حوزه تمدنی ایران بزرگ میتواند به عنوان سرمایه ارزشمندی باشد که در تحکیم موقعیت ایران در منطقه خاورمیانه و آسیای مرکزی تلقی شود و از این سرمایه برای ارتقای منافع ملی و امنیت منطقهای برای ایران و دیگر کشورها بهرهگیری کرد.
امروز که در شرایط گشایش چشمگیر در عرصه مناسبات بینالمللی قرار گرفتهایم و گروه گروه بازرگانان خارجی با مقامات عالیرتبه خودشان در راه سفر به ایران هستند تا از نمد عطش بازار ایران برای خودشان کلاهی فراهم کنند و قراردادی ببندند، اگر فرض کنیم که ایران این بار با گشایش در شرایط اقتصادی خود بار دیگر به دنبال مسیر اشتباه دولت پیشین نخواهد رفت و درآمدهای ارزی خود را برای خرید ذغال آمازون و دسته بیل مالزی صرف نخواهد کرد، و یا حتی در شرایط بسیار بدبینانه وضعیت اقتصادی کشور دوباره به شرایط دشوار پیشین بازگردد، آیا گسترش مناسبات اقتصادی با کشورهای اروپایی و یا شرکای آسیایی آنان که برای قرارداد بستن به ایران میآیند، درستترین و بهترین کاری است که میتوانیم انجام دهیم؟
خوب است با مروری بر خاطره و دیدگاه یادشده بالا، به این مطلب بیاندیشیم که چرا از توسعه مناسبات بینالمللی برای عمق بخشیدن به روابط میان ملتهای منطقه و پیرامون خودمان بهره نگیریم و امروز که سوء تفاهم نسبت به انگیزههای ایران در مناسبات بینالمللی کمرنگ شده است، برای ایجاد روابطی عمیق با ملتهای منطقه گام برداریم و به افقهایی بیاندیشیم که در آن مردم منطقه برای تجارت با ایران، سفر به ایران و یا فروش کالا و متاع خود به ایرانیان اشتیاق داشتهباشند. این رفتار را فراتر از یک معامله تجاری و یا گردش معمولی بدانند. آنان که به نقشهای با خط فارسی ادای احترام میکنند، احتمالاً کالای ایرانی را بر هر کالای مشابه دیگر ترجیح میدهند و رفت و آمد با بازرگانان ایرانی را که مناسباتشان در کتاب سعدی و مولانا به زبان شیرین پارسی به و به شعر به رشته تحریر درآمده است، به همنشینی با چشم آبیهای موبور ترجیح خواهند داد.
این فرصتی است که فشار مضاعف بر مردم ایران در دوره تحریم برای اقتصاد ایران پسانداز کرده است و به مثابه فرصتی تکرار نشدنی است که مدیران اقتصادی و فرهنگی کشور بایستی با کمک همدیگر آن را به دستآورد عظیمی از نتایج غلبه بر تحریم و عبور از شرایط فشار و مقاومت برای مردم ایران تبدیل کنند.
مردم همیشه برای فتح چنین قلههایی آمادهاند فقط باید تجهیز و تحریکشان کرد.
منتظر اقدامات مقامهای مسئول و ذیربط میمانیم.