سعید امینی ، کارشناسی ارشد مطالعات خاورمیانه و شمال آفریقا - همه پرسی ترکیه با ۵۱ درصد رأی آری به تغییر ۱۸ اصل قانون اساسی در ۱۶ آوریل ۲۰۱۷ جمهوری ترکیه را وارد مرحلهی تازهای در دوران زمامداری حزب عدالت و توسعه کرده است. نتیجه آن باعث شده است تا حزب عدالت و توسعه یک بار دیگر به آنچه که میخواهد در صحنهی سیاسی ترکیه برسد. همچنین این همه پرسی در مرکز توجهات بازیگران صحنه نظام بین الملل به ویژه قدرتهای منطقهی خاورمیانه بوده است.
نتیجهی این همه پرسی برای اردوغان و حزب مطبوعش نتیجه دلگرم کنندهای به حساب نمیآید، اما هر چه هم که باشد میتواند اردوغان را در اتخاذ اهداف خود در خصوص سیاست داخلی ترکیه و همچنین نحوهی تعاملش با بازیگران قدرتمند خاورمیانه و جهت گیری آن پیرامون بحران های منطقهای یاری رساند.
اردوغان به پشتوانه موفقیتی که در این همه پرسی به دست آورده است، احتمال اینکه در صدد کسب اقتدار و نفوذ بیشتر در خاورمیانه و تحولات جاری در این منطقه باشد وجود دارد. در واقع قدرتمندترین شخصیت سیاسی امروز ترکیه، به رهبری تبدیل شده است که برای ادامه سیاستهای پیشین خود در قبال تحولات منطقه و همسایگانش نسبت به گذشته مصممتر میباشد. و به تبع آن از تنش و رویارویی بیشتر با کشورهایی که مخالف سیاستهای منطقهای او میباشند به ویژه سیاستهای او در قبال بحرانهای منطقهای باکی نخواهد داشت.
قانون اساسی جدید ترکیه، قدرت رئیس جمهور را به طور چشمگیری افزایش داده است. به ویژه اینکه بر اساس قانون اساسی اصلاح شده توسط همهپرسی ۱۶ آوریل، اردوغان پس از اتمام دروان ریاست جمهوری فعلیاش میتواند پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۹ بر اساس قانون اساسی جدید، تا دو دورهی پنج ساله دیگر یعنی تا سال ۲۰۲۹ در مسند قدرت باقی بماند و بر یکهتازی خود در صحنهی سیاست خارجی ترکیه ادامه دهد.
تداوم قدرت اردوغان تا سال ۲۰۲۹ میتواند نوید دهندهی قدرتنمایی بیشتر اردوغان در معادلات بینالمللی و منطقهای ترکیه باشد. در این دوره انتظار میرود رفتار ترکیه در قبال تحولات داخلی عراق و سوریه خصمانهتر شود. یعنی اردوغان برای تضعیف دولت بشاراسد و جهتدهی به آینده سیاسی سوریه به نفع منافع ملی ترکیه تلاش خواهد کرد. و این وضعیت در مورد عراق هم قابل پیشبینی میباشد. به ویژه به دلیل تحرکات کردها در طی ماههای گذشته علیه اردوغان و مواضع منفی احزاب کرد نسبت به این همهپرسی و تشدید فضای ناامنی در صحنه داخلی ترکیه از جانب پ.ک.ک، اردوغان را برای مهار تهدیدات سیاسی و نظامی از طرف کردها راغب ساخته است تا از هرگونه اقدامات قهرآمیز و سخت علیه شورشیان کرد و رهبران آنها مضایقه نکند.
اردوغان برای تحقق یافتن اهدافی که برای آیندهی ترکیه در منطقه پس از همهپرسی ترسیم کرده است، مسیر را هموار نخواهد دید. در واقع او برای محقق ساختن اهداف و برنامههای ترسیمی خود برای رساندن ترکیه به جایگاه واقعیاش که از تفکرات نوعثمانیگرایی الهام گرفته است، باید با رقیبان منطقهای ترکیه به رقابت شدید بپردازد.
یکی دیگر از اهداف اردوغان در راستای نمایش قدرت خود در منطقه پس از همهپرسی قانون اساسی، ادامهی همان سیات مقابله با نفوذ ایران در منطقه میباشد. انتظار میرود اردوغان در آینده موضع جدیتر در قبال ایران بگیرد. و برای محدود ساختن نقش ایران در منطقه از طرق مختلف به تقابل با این بازیگر مهم منطقهای بپردازد. در واقع جهتگیریهای رجب طیب اردوغان در زمینه مسایل داخلی ترکیه و همچنین سیاست خارجی چه در دوران نخستوزیری و هم در دوران ریاست جمهوریاش، او را به رهبری اقتدار طلب در قبال کشورهای منطقه تبدیل کرده است. که روابط ترکیه با ایران در طی سالهای گذشته گواه این واقعیت است. اما در حقیقت جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک بازیگر مهم و قدرتمند در منطقه در مقابل زیادهخواهیها و تحرکات ترکیه علیه ایران مقاومت نشان داده و نتیجه تحولات سوریه و عراق تا به امروز به نفع ایران و به ضرر ترکیه بوده است. اما اردوغان که خود را در حالحاضر و حداقل تا سالهای آینده به واسطه این همهپرسی، بیرقیب و بیهمتا میپندارد، در آینده نزدیک باید این اتظار را داشته باشیم به سمت تشدید رقابتهای منطقهای و مهار ایران وگروههای وابسته به ایران در منطقهی خاورمیانه سوق پیدا کند که آن را میتوانیم به عنوان قدرتنمایی اردوغان برای بازیگران معارض منطقهای تعبیر کنیم.