”رویکرد خوشهای“ به توسعه, نگرش بهنسبه جدیدی است که سیاستگذاران و برنامهریزان توسعه در کشورهای مختلف بکار میگیرند. نگاه کلنگرانه و منسجم به مسایل و کل فضای مربوط به یک مقوله, مدیران را در اجرای برنامههای توسعه با موفقیت بیشتری همراه میسازد. توسعه روستاها برمبنای توسعه خوشههای صنعتی, خوشههای فناوری و خوشههای دانشیِ روستایی, راهکار مناسبی برای توسعه روستاها و توسعه کسبوکارهای روستایی است. ۱۶٫ اکثر کشورهای جهان (بالاخص کشورهای پیشرفته) درحال حرکت به سمت ایجاد جامعه دانشبنیان, جامعه یادگیرنده و جامعه اطلاعاتی هستند. جامعه دانشبنیان و جامعه یادگیرنده دو روی یک سکه هستند که از مسیر تشکیل و تکامل یک جامعه اطلاعاتی میگذرند. اقتصادهای دانشی و اطلاعاتی دارای الزامات و ساختاری هستند که اگر از آنها غفلت شود اقشار روستایی از جمله آسیبپذیرترین گروه در آن خواهند بود. بدین جهت, اکثر کشورها برنامههایی برای تقویت زیرساختهای اطلاعاتی جوامع روستایی خود (و ارتقای سواد اطلاعاتی آنان) و مدیریت اثربخش دانش در این مناطق (در تعامل با مناطق شهری) دارند. دولت میتواند با برنامهریزی, طراحی و اجرای طرحهای مختلف برای ارایه خدمات دولتی در مناطق روستایی, زمینه اشتغالزایی و کارآفرینی فوقالعادهای را در روستاها ایجاد نماید.توسعه فناوریهای مناسب و اشاعه آنها در مناطق روستایی نقش بسزایی در توسعه کسبوکارها دارد. توسعه فناوریهای زیستی (بیوتکنولوژی) و فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی باعث افزایش توانمندیهای نوآوران و کارآفرینان روستایی و شهری (برای فعالیت در روستاها) خواهد شد. اشاعه این فناوریها به روستاها, موجی عظیم از فرصتهای اشتغال را به این مناطق سرازیر مینماید. بهویژه امروز توسعه فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی در مناطق روستایی علاوه بر اینکه باعث تسهیل و بهبود امکانات و شرایط روستاییان میشود, فرصتهای کاری خوبی را نیز در اختیار قشر بهنسبه تحصیلکرده روستا میگذارد. ادغام فناوریهای سنتی موجود در مناطق روستایی کشور با فناوریهای نوین و پیشرفته راهکار مناسبی برای پیشرفت و روزآمدشدن محصولات و کالاهای ساخت روستا است. بسیاری از محصولات سنتی را میتوان با ابزارها و تجهیزات نوین تولید نمود یا آنان را با فناوریهای جدید آغشته نمود. این امر باعث بقای صنایع سنتی فعلی و بعضاً توسعه بازار (روبهاضمحلال) آنان خواهد شد.
توسعه فناوری رویکرد مناسبی برای ارتقای کیفیت و زندگی روستاییان است. این مفهوم که اولین بار توسط راشمی مایر (اندیشمند و آیندهپژوه هندی) مطرح گردید, تصریح میدارد که الزاماً توسعه کشورهای درحالتوسعه (و ورود به عصر فراصنعتی) از مسیر صنعتیشدن و الگوهای توسعه کلاسیکِ تجویزیِ غربی نمیگذرد. بسیاری از کشورهای توسعهنیافته (بالاخص در مناطق روستایی) میتوانند با بکارگیری مجموعهای از فناوریهای نرم و اثربخش که هزینه سرانه اندکی دارند, دردسترس میباشند و باعث آلودگی محیط زیست نمیشوند, یک مسیر ”توسعه اقتصادی نرم“ را بپیمایند و جوامع خود را از فقر و فلاکت برهانند. از جمله این فناوریها میتوان منابع انرژی تجدیدپذیر (همچون سلولهای خورشیدی و بیوگازها), فناوریهای ارتباطی ارزانقیمت (تلفنهای رادیویی) و فناوریهای مالی و اقتصادی اشاره کرد. استفاده از این فناوریها ارزان و نیازمند دانش تخصصی سطح بالایی نیست.
فرهنگسازی از مهمترین و زیربناییترین اموری است که باید برای توسعه روستاها و توسعه کارآفرینی در آنها صورت گیرد. کارآفرینی نیازمند فرهنگ خاصی است که پرورش آن بسیار سخت و نیازمند تلاشی طولانیمدت است. توانایی درک تغییرات و کشف فرصتها, مشارکت و کار گروهی, خلاقیت و نوآوری, روحیه استقلالطلبی و مسؤولیتپذیری, مخاطرهپذیری و مخاطرهجویی, همگی از عناصر اصلی سازنده این فرهنگ هستند که نمیتوان صرفاً با انجام برنامههای کوتاهمدت و ضربتی به آنها دست یافت. بهترین راهکارهای توسعه فرهنگ کارآفرینی در روستاها, ارتقای ”سواد کارآفرینیِ“ روستانشینان از طریق برنامههای آموزشی و ترویجی مختلف است. بعلاوه تدوین ساختار و معماری مشاغل روستایی و آموزش ماژولار عناصر سازنده آنها یکی از رویکردهای آموزشی نوین و اثربخش میباشد. بطور کلی سه استراتژی اساسی برای توسعه کارآفرینی روستایی وجود دارد: یکی جذب کسبوکارها از دیگر مناطق (بهخصوص مناطق شهری) به روستاها, که در مجموع و از نگاه ملی چندان مفید نیست. دوم حفظ و توسعه کسبوکارهای موجود از طریق سیاستها حمایتی, که عموماً سیاستگذاران و مدیران کشور به آن توجهی نمیکنند. سوم حمایت از ایجاد و تولد کسبوکارهای جدید از دل خود مناطق روستایی, که معمولاً مدنظر میباشد اما نیازمند برنامهریزی منسجم و بلندمدت میباشد.
به نظر نمیرسد هیچ گروهی مستعدتر از فارغالتحصیلان روستازاده برای امر کارآفرینی روستایی باشند. ایجاد شرایطی مناسب برای فعالیت و جذب این افراد به فضاهای روستایی از مهمترین مسایل پیش روی مدیران توسعه روستایی است: ایجاد شهرکهای کسبوکاری, ایجاد مراکز رشد (انکوباتور) روستایی و پارکهای کارآفرینی, اعطای تسهیلات و امکانات به آنها, ارایه آموزشهای کارآفرینی به آنها, ایجاد آموزشگاههای مختلف (که به آموزش کارآفرینی نیز بپردازند) در مناطق روستایی و نقاط واسط, ایجاد مراکز آموزشی, تحقیقاتی و علمی در مناطق روستایی مستعد و تقویت ارتباطات اینگونه مراکز با روستاها, تحریک و انگیزش آنان به توسعه و آبادانی زادگاههای خود از طریق مدیران و رهبران کشور. ایجاد فضای مدیریت مشارکتی در روستاها و همراهنمودن آنان در تصمیمگیریهای انجامشونده در مورد خود آنان از جمله مهمترین سازوکارهای توسعه روستایی و بسط کارآفرینی است. روحیه مشارکتجویی در توسعه منطقه خود, از مهمترین الزامات و پیشرانهای کارآفرینی روستایی محسوب میشود که از طریق بسط مردمسالاری در سطح روستاها ناشی میشود. شوراها از مهمترین سازوکارهای این امر هستند. کمک به ایجاد تعاونیها و مشارکت در فرآیند تکامل و موفقیت آنان از مهمترین اقدامات دولتها محسوب میشود.
حجت الله مهدیان رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل بانک توسعه تعاون