احسان کرمانشاهی-گروه سیاسی
شورای عالی سیاستگذاری نهادی عالی است که با تصویب شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در انتخابات مجلس، ریاست جمهوری و شورای شهر دستاوردهای زیادی را برای مجموعه اصلاحات به ارمغان آورد. دبیرانکلان احزاب سیاسی اصلاحطلب همراه با شخصیتهای ملی که توسط رئیس دولت اصلاحات به این مجموعه افزوده شدهاند، هدایت این شورا را برعهده دارند. مکانیزمهای مختلفی برای انتخاباتهای گوناگون در این مجموعه به ریاست محمدرضا عارف تصویب و اجرایی شده است. در انتخابات اخیر نیز لیست شورای شهر مورد آماج حملات بسیاری از موافقان و مخالفان شورای عالی سیاستگذاری قرار گرفت. اکنون نیز برخی از مخالفین تشکیل و تصمیم سازی شورای عالی مرتبا اعلام میکنند که شورایعالی تصمیمات و مکانیزمی دیکتاتورگونه دارد و باید منحل شود. در حالی که این شورا از روندی دموکراتیک بر اساس خواست جمیع احزاب قدرتمند حرکت کرده و هر لحضه آمادگی پذیرش نقد منتقدان را دارد.
نقد به شورای عالی پذیرفته شد
هرچند مردم بدون توجه به نقد منتقدین به لیست شورای عالی سیاستگذاری رای دادند. اما، هنوز هستند افرادی که به جای استقبال از مکانیزم اصلاح یه عملیات انتحاری و خراب کردن کلیه دستاوردهای چند سال اخیر شورای عالی اعتقاد دارند این اشخاص با کمی تامل به نتایج انتخابات سال۸۴ به این نکته خواهند رسید که تنها این مجموعه بوده که توانسته اصلاحطلبان را متحد و آرای بدنه اجتماعی اصلاحات را به سوی تصمیمگیریهای خود هدایت کند در نتیجه اگر ایرادی به ش.رای عالی اصلاحات وجود دارد باید در نقد آن کوشید و تغییراتی را در این مجموعه ایجاد کرد نه اینکه تیشه به ریشه وحذت اصلاحطلبان زده شود.
شورای عالی دیکتاوری است
از جمله منتقدان شورای عالی سیاستگذاری دو شخصیت شناخته شده جریان اصلاحات یعنی رسول منتجب نیا، رهامی هستند. محسن رهامی که بعد از پیروزی قاطع اصلاحطلبان نقد به شورای عالی را پایه ریزی کرد میگوید: «زمانی که ما فعالیت سیاسی میکردیم، برخی دوستان اصلاح طلب دانشآموز بودند. حالا توقع دارند هر کاری اصلاحطلبان انجام میدهند اول با آنها هماهنگ کنند. برخی دوستان فکر میکنند سند کل جریان اصلاحات به نام آنها زده شده است او معتقد است. اصلاحات یک گفتمانی است که تعداد زیادی از دوستان از قبل مجلس اول در جریان خط امام دنبال می کردند و بعد به عنوان اصلاح طلب معروف شدند. من، آقای هادی خامنهای و آقای منتجب نیا از ۸۰، ۹۰ درصد دوستانی که در شورای عالی سیاستگذاری هستند و این مباحث را طرح می کنند، سابقه فعالیت سیاسی مان در قبل و بعد از انقلاب بیشتر است. وی ادامه داد: در فضای بسته بعد از ۸۸ و ۸۹ کسی که توانست در انتخابات شوراهای چهارم برای اصلاح طلبان لیست ببندد و دوباره اصلاحطلبان را دعوت کند من بودم. لیست شورای شهر چهارم را من بستم. او افزود: شورای هماهنگی احزاب اصلاح طلب، تشکل هایی هستند که عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و شورای عالی سیاستگذاری نیستند. این حرف که شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان می گوید هر مجموعه ای خارج از این شورا برای انتخابات لیست بدهد تقلبی، بدلی و غضنفر است، به لحاظ مبنایی مشکل دارد چون دیکتاتوری محسوب می شود. ۱۸ حزب تقاضای عضویت در شورای هماهنگی احزاب اصلاح طلب را داشتند اما این شورا تقاضای آنها را تاکنون نپذیرفته است بنابراین در شورای عالی سیاستگذاری نیز حضور ندارند، خود این ۱۸ حزب مجموعه ای را تحت عنوان شورای هماهنگی احزاب اصلاح طلب تشکیل دادند و من را هم برای هماهنگی و ساماندهی امور انتخاباتی شان دعوت کردند، منتها خودشان قرار بود لیست بدهند، نه من. » لیستی که رهامی رسما مسئولیت بسته شدن آن را برعهده گرفته مجموعهای است که اولامورد وثوق مردم ایران قرار نگرفت وثانیا از دل آن الهه راستگو متولد شد که تصمیمات او منجر به شکست کامل مجموعه اصلاحطلب شورا در انتخاب شهردار و باقی ماندن ۴ ساله قالیباف به عنوان شهردار تهران شد. اما در مقابل تصمیمات شورای عالی سیاسات گذاری منجر به ورود ۲۱ اصلاح طلب به شورای شهر و حذف مدیرات قالیباف در شهرداری تهران شد.
شورای شهر و حق سهم خواهی احزاب
این منتقد شورای عالی سیاستگذاری اعلام کرده است«حالا هم باید دید چه کسی میتواند مشکلات شهر تهران را حل کند نه اینکه چون شخصیتی نزدیک به فلان حزب است شهردار شود تا منافع آن حزب تأمین شود. الان دعوا بین احزاب است که نیروی کدام حزب شهردار شود تا بعد منافع حزب را در بحث تراکم حل کند. حال آنکه اصل و معیار در انتخاب شهردار اینها نیست. معتقدم باید شهرداری انتخاب کرد که بتواند مشکل آلودگی هوا، ترافیک، حاشیه نشینی و پارازیتها را حل کند. شهردار باید برود با نهادها و دستگاه هایی که پارازیت میاندازند رایزنی و مذاکره کند تا درصد پارازیت ها کاهش پیدا کند.» اظهارات سطحی رهامی در مورد رابطه احزاب و تامین منافع آنها از فروش تراکم مطرح میشود که احزاب اصلاحطلب پیروز میدان رقابت با اصولگرایان در انتخابات شوراها بودند و حق مسلم اخلاقی و عرفی آنها است که شهردار تهران را معرفی کرده و به منظور ایجاد شفافیت در ساختار شهرداری تهران از مدیران ارشد اصلاحطلب استفاده کنند. شاید شهرداری تهران بهترین مکان برای اجرای طرحهای اصلاح طلبانه باشد تا توسعه این شهر در مسیر پایدار قرار بگیرد. ضمن اینکه آنها در آینده پاسخگوی عملکرد خود در انتخاب شهردار و مدیرت شهرداری تهران خواهند بود و مردمی که امروز به آنها رای دادند از آنها بازخوایت خواهند کرد. در نتیجه فروکاستن مدیرت شهردار تهران به سهم خواهی احزاب از بحث فروش تراکم در حالی که اعضای شورای شهر قصد دارند با ایجاد در آمدهای پایداری جلو تراکم فروشی را بگیرند. بدعتی آشکار از سوی این شخصیت اصلاحطلب در حق احزاب شناخته شده و مجوعه اصلاحطلبان است.