دکتر افسانه شفیعی
رئیس پژوهشکده توسعه صنعتی و معدنی موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی
قسمت دوم
در قسمت اول این مقاله پس از تأکید بر اهمیت جایگاه بنگاههای کوچک و متوسط بر ضرورتهای سازماندهی و توانمندسازی آنها تأکید شد و در ادامه پس از بررسی اجمالی روند تحول تولید در این بخش چالشهای بینالمللیشدن این گروه از بنگاهها مورد توجه قرارگرفت.
مقایسه تطبقی عملکرد رقابتپذیری SMEها در مناطق مختلف جهان
به توسعهیافته لحاظ مقایسه تطبیقی میان کشورهای درحال توسعه و توسـعـه یافـته بررسیهـا حاکی از آناست که ۶۴درصد از بـنـگـاههـای کـوچـک و ۸۶درصد از بنگـاههـای متوسط درکشورهای از قدرت ایجاد پیوند با بنگاههای بزرگ برخوردار هستند. این رقم در کشورهای در حال توسعه به ترتیب ۲۲ و ۵۴درصد میباشد. در ایـن ارتباط شـرق آسیا و اقیانوسیه، منطقه آفریقایی(واقع در جنـوب صحـرای بزرگ آفریقا) و آسیای جنوبی بیشترین شکاف پیوند میان بنگاههای کوچک و بزرگ را دارند(به عبارت دیگر، کمترین اتصال وجوددارد). در آسیای جنوبی ظرفیت رقابتی بنگاههای کوچک بهواسطه مشکلات در تامین الزامات گواهیهای کیفی بهشدت محدوداست. بهعبارت دیگر، بهطور دقیقتر بنگاههای کوچک در آسیای جنوبی به نسبت آمریکای لاتین، اروپا و آسیای مرکزی تحت فشار بالاتری جهت تامین و ارائه در بخش گواهیهای کیفی قراردارند. درکشورهای آمریکای لاتین، اروپا و آسیای مرکزی بنگاههای متوسط مقیاس، عملکرد قدرتمندتری نسبت به سایر مناطق دارند. از طرف دیگر، بنگاههای کوچک در اروپا و آسیای مرکزی و آمریکای لاتین توانمندبوده و در مقابل همین بنگاهها در آسیای جنوبی و جنوب صحرای آفریقا ضعیف عمل مینمایند.
در نهایت میتوان گفت بنگاههای کوچک و متوسط در آمریکای لاتین کارآفرینان قدرتمندی هستند وعملکردی به مراتب قدرتمندتر از آسیا، اقیانوسیه و منطقه خاورمیانه وشمال آفریقا (منا) دارند و حتی در برخی موارد به لحاظ قدرت تغییر از اروپا و آسیای مرکزی نیز پیشیگرفتهاند.
مشکلات بنگاههای کوچک و متوسط در ایران
درایران مجموعاً حدود ۳میلیون واحدصنفی(بیش از۲میلیون واحدصنفی دارای پروانه کسب و حدود یک میلیون واحدصنفی بدون پروانه کسب) در۱۸۵۰ عنوان و رستهصنفی و۸۱هزار واحدصنعتی کوچک دارای پروانه بهرهبـرداری از وزارت صنعت فعالیتدارند. به لحاظ سهم از اقتصاد، بنگاههای کوچک و متوسط در اقتصاد ایران با برخورداری از سهم ۹۲درصدی از تعداد بنگاهها، سهم ۱۶٫۸درصدی از ارزش افزوده و نهایتا سهم ۲۷درصدی از اشتغال بخش مهمیاز اقتصاد ایران به شمار میروند، اما درهنگام محاسبه ارقام عملکرد صادرات رقم ناچیز ۹٫۸درصدی اعلام میگردد. این واحدها با مشکلات متعددی مواجـه هستنـد که ازجمله مهمترین آنـها میتوان به کمبود نقدینگی(۷۱درصد)، کمبود بازار(۱۷درصد)، گرانی مواداولیه(۵درصد)، نقصان ماشینآلات(۲درصد) و برخی دیگر از موارد اشارهداشت. بدون شک، صادراتیشدن بنگاهها میتواند با افزایش بازار فروش و همچنین ایجاد منابع مازاد، از مشکلات برشمرده بکاهد.
صادراتگراشدن بنگاههای کوچک و متوسط و نقش خوشهسازی
یک چالش اصلی در حوزه ورود بنگـاههای کوچـک و متوسط به بازارهای جهانی، مربوط بـه سهم پایین این واحدها از درآمد صادراتیاست که بحش عمده آن در نتیجه بیانگیزگـی یا عدم توانایی بسیاری از بنگاههای کوچک و متـوسط جهت بیـنالمللیسـازی عملکرد این نوع واحدها میباشد. بـهطور دقیـقتر، چالـشهای کلیدی این واحدها را میتوان در۲گروه«عدمتوانایی در بینالمللیسازی فعالیت این بنگاههـا»و«فقدان انگیزه برای ورود به بازارهای جهانی»طبقهبندی نمود. در این ارتباط، یکی از روشهای توانمندسازی این واحدها برای ورود به بازارهای جهانی، ساماندهی آنها در قالب توسعه خوشههای صادراتیاست. در این ارتباط، آمارها حاکی از آناست که تا پایان خرداد ۱۳۹۵ بالغ بر ۳۸۸ خوشه صنعتی در کشور شناساییشدهاست، اما تنها ۲درصد از بازار فروش خوشهها به بازارهای جهانی اختصاصدارد و مابقی محصولات در سطح ملی(۳۴درصد) و محلی(۶۴درصد)عرضه میشود. آمار فوق به خوبی نمایان میسازد که هنوز راه زیادی با اهداف شکلگیری این زیرساخت مهم صادراتی وجوددارد. درتبیین دلیل وقوع چنین رویدادی میتوان به موارد زیر اشارهداشت:
الف. هزینه بالای تدارک عوامل تولید در خوشهها. با وجودی که انتظار میرود یکی از دلایل مهم شکلگیری و توسعه خوشهها دسترسی به مواد اولیه باشد، بررسیهای سازمان صنایع کوچک و شهرکهـای صنعـتی حاکـی از آناست که تنها ۳۰درصد از خوشههای فعال در کشور قادر به تامین مواد اولیه از داخل منطقه خوشه هستند و مابقی با هزینه بالاتر اقدام به تامین مواد اولیه از خارج از منطقه خوشه مینمایند. بدیهیاست تاثیر مستقیم این مساله بر هزینه تمامشده محصولات این واحدها و بنابراین کاهش توان رقابتپذیری در بازارهای صادراتی نمود مییابد.
ب. سطح پایین بهرهوری نیروی کار. اگرچه طبق برآوردهای بهعمل آمده از سوی سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی، حدود ۲۴درصد از خوشههای صنعتی صرفا به واسطه مزیت نیروی انسانی ارزان شکلگرفتهاست، در مقام بررسی عملکرد با سطح پایین بهرهوری عوامل تولید مواجه میشویم. دلیل اصلی این امر نیز آناست که اولا، سهم نیروی کار ماهر شاغل در خوشهها(دارای آموزش رسمیو سه سال سابقه کار مرتبط یا بدون آموزش رسمیو پنج سال سابقه کار مرتبط)بسیار پایین و معادل ۵درصداست. ضمن اینکه به واسطه سهم بالای اشتغال فصلی در خوشهها(۳۸درصد)انگیزه کمیبرای آموزش نیروها وجوددارد. در کنار این دو مورد، سطح پایین(۵درصدی)مکانیزاسیون یا به عبارتیاستفاده از ماشین آلات صنعتی درفرآیند تولیدات نیز عامل دیگریبودهاست که منجر به کاهش سطح بهرهوری نیروی کـار در این واحدها شدهاست.
ج. کیفیت پایین محصولات تولیدی. کـیفیت تولیدات خوشه براساس مقایسه با کیـفیت محصولات رقبای اصلی داخـلی و خارجـی خوشه تعیین مـیشود. درصورتـیکه کیفیت تولیـدات خـوشه نسبـت به بیشـتر رقـبا ضعیـفتر باشد، سطـح کیفی پایین برای خوشه در نظرگرفته میشود. دراین ارتباط، برآوردهای سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی حاکی از آناست که تنها ۱۲درصد تولیدات خوشههـای صنعتی بهعنوان تولیدات باکیفیت محسوب میشود. یکی از دلایل مهم این مساله جهتگیری واحدها در تعیین گستره بازار هدف میباشد و دلیل دیگر آن نوع فناوری مورداستفاده و قابلیت خروجیهای آن جهت عرضه در بازارهای جهانیاست. در توضیح بیشتر باید عنوانداشت که در مجموع ۳۸۸ خوشه شناساییشده، حدود ۳۷درصد بااستفاده از فناوری محلی محصولی را تولید میکنند که قابلیت عرضه در بازار محلی را داراست. درمقابل، تنها ۰٫۵درصد از واحدها هستند که بااستفاده از فناوریهای بینالمللی به تولید محصولاتی میپردازند که قابلیت عرضه در بازارهای جهانی را داراست. به نظر میرسد از میان دو عامل برشمرده، نقش«گستره بازار هدف»به نسبت«فناوری»قویتر باشد. چراکه از میان واحدهای مجهز به فناوریهای سطح جهانی، معادل۴۰درصد محصولاتی را تولید میکنند که در سطح محلی خریـداری میشود و ۵۰درصد نیز اقدام به توزیع محصول خود در سطح ملی مینمایند. لذا، تنهادرصد محدودی از این واحدها باقی میماند که محصولات خود را روانه بازارهای صادراتی مینمایند. با این توصیف، بهخوبی مشخص میشود که بحث محدودیتهای فناورانه فرع بر انگیزه بنگاههای کوچک و متوسط ایران در ارائه محصولات باکیفیت و ورود به بازارهای جهانیاست.
د.استفاده محدود از قابلیتهای همافـزایی در خوشـهها. نکته مهـم در رابطه با کـارکرد صادراتی خوشـههـای شناساییشده درکشور به نحوه عملکرد ذینفعان خوشهها در تعامل با یکدیگر بازمیگردد. دراین ارتباط، بحث تخصصیافتگی واحدها در داخل خوشه و همچنین انواع ارتباطات بین واحدها موضوع مهمیاست که میباید مورد توجه قرارگیرد. در رابطه با مورد اول، آمـارهـای ارائهشده از سـوی سازمـان صنایـع کوچک و شهرکهای صنعتی مبین سـهم بسیـار پایین(۸درصدی)خوشههای تخصصیـافته(دارای تقسـیمکار مشخص بین اعضا)درمجموع خوشههای فعال میباشد. همچنین، به لحاظ انواع ارتباطات عمودی، افقی و مورب نیز آمارها حاکی از آناست که تنها ۱۴درصد از خوشهها دارای ارتباط خوب ذینفعان با تامینکنندگان و مشتریان میباشند(روابط عمودی). عملکرد فوق در بخش روابط افقی بسیار ضعیفتر و معادل ۶درصداست. در بخـش روابط مورب یـا به عبارتی مبادلات ماشینآلات و ابزارهای تولیدی بین ذینفعان نیز تنها در ۲درصد از خوشهها ارتباط خوب به چشم میخورد. مجموع این موارد آناست که خوشهسازی در بخش واحدهای کوچک و متوسط صرفا با هدف ایجاد اجتماعی از واحدهای فعال صورتگرفتهاست که به دنبال دسترسی به مواد اولیه، نیروی انسانی یا بازار محلی مشخصیبودهاند. لذا کمترین بهره را از مواهب حضور در خوشه کسب کردهاند.
با این توصیف، نمیتوان انتظارداشت که صرفا با شناسایی خوشههای جدید گام موثری در راستای صادراتی کردن واحدهای کوچک و متوسط زیرمجموعه برداشت. در واقع، شاید حتی بتوان گفت تعداد خوشههای موجود بسیار بیشتر از حد نیازاست؛ به ویژه آنکه دریابیم که بالغ بر ۷۰درصد آنها در مرحله شکلگیری و جنینی قرارداشته و مابقی در شرایط رو به توسعهاست. اما هیچ خوشهای به مرحله بلوغ نرسیدهاست.
لازماست به منظور کمک به بینالمللی سازی واحدهای کوچک و متوسط، ضمن تکمیل مراحل توسعه خوشهها به سمـت بلوغیافتگی و ساماندهی آنها برحسب ملاحظات آمایشی، نسبت به اجرای موارد زیر نیز اقدام گردد: اجرای برنامههای ترویجی و آموزشی جهت تقویت تمایل بنگاهها برای افزایش گستره بازار هدف در سطح صادراتی. تشکیل هلدینگهای تامین مواد اولیه و بازاریابی صادراتی محصولات بنگاههای کوچک و متوسط. ایجاد شبکههای پیمانکاری فرعی میان بنگاههای کوچک و متوسط برای آمادگی جهت حضور در زنجیرههای ارزش جهانی. برنامهریزی(انعقاد تفاهمنامههای مقتضی)جهت ایجاد پیوند عمودی میان خوشههای تولیدی داخلی و خارجی جهت انجام تولید مشترک و نتیجتا عرضه در بازارهای جهانی.