روز گذشته خبر رد صلاحیت گروهی از نامزدهای انتخابات مجلس شورای اسلامی منتشر شد، خبری که حاشیه آن رد صلاحیت برخی از نمایندگان کنونی مجلس شورای اسلامی بود.
نمایندگان رد صلاحیت شدهای که در میان آنها چهرههای مطرح سیاسی و اجتماعی شناخته شده و مطرحی دیده میشود که باید اعتراف کرد که برخی از ایشان سرمایههای اجتماعی کشور هستند که حضورشان در مجلس علاوه بر اثر گذاری موجب افزایش وزن سیاسی و کارشناسی شده و نفوذ سیاسی و اجتماعیشان میتواند در مدیریت کشور مجریان و در پاسخگویی به مردم اذهان عمومی را مدیریت کند.
در نگاهی به اتفاقات اخیر، که حوزه اجرایی کشور دچار چالشهایی جدی شده و هزینههای زیادی به کشور تحمیل شده، حفظ سرمایههای اجتماعی و افراد توانمد و اثرگذار، اهمیت بیشتری پیدا میکند، چراکه با بررسی جزئیات اتفاقات اخیر و حواشی آنها مشخص میشود که ضعف در مدیریت عامل اصلی این اتفاقات بودهاست.
چالش دیگری کشور امروز با آن روبرو است، ضعف در مدیریت اذهان عمومی نه به معنای فریب یا تحکیم است که ناتوانی در همراه کردن اذهان عمومی در زمان اتخاذ تصمیات سخت و سرنوشت ساز، التیام افکار عمومی در زمان بروز مشکلاتی که باعث جریحه دار شدن افکار عمومی میشود.
در چنین شرایطی رد صلاحیت برخی نمایندگان که در ترازوی مقایسه، چه در حوزه اثرگذاری، توان کارشناسی و محبوبیت در میان افکار عمومی، کارنامه پررنگتر و جایگاه متمایزتری از دیگر نمایندگان دارند، علامت سوال بزرگی است و اگر مشخص شود که این حذف شدن به دلیل داشتن نگاه منتقدانه بوده قطعا علامت تعجب بزرگی در کنار آن قرار خواهد گرفت.
آنچه مسلم است، برای تایید یا رد صلاحیت نامزدهای نمایندگی مجلس پارامترها و معیارهایی مد نظر است که باتوجه به شرایط حداقل و حداکثر میشود، شاید بهتر باشد در شرایط کنونی که بسیاری مشکلات و چالشها و ضعف و سوء مدیریتها حداکثر شده، که نشان دهنده تقلیل رفتن توان مدیریتی است، با حفظ سرمایههای اجتماعی به احیاء و بازسازی خلاءهای پیش آمده کمک کنیم.