جمعه 07 اردیبهشت، 1403

کدخبر: 59128 18:24 1396/02/11
ماموریت نخبگان در برابر پوپولیست ها

ماموریت نخبگان در برابر پوپولیست ها

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
ماموریت نخبگان در برابر پوپولیست ها

ماموریت نخبگان در برابر پوپولیست ها

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

مهدی حبیب بیگی، پژوهشگر - گوبلز وزیر تبلیغات آلمان نازی معتقد بود یک دروغ را آنقدر تکرار کن تا برای همه یک پدیده پذیرفته شده  و واقعی جلوه کند. این گفتار گوبلز متاثر از فضای یک بعدی و تزریقی رسانه‌ای بود که در آن اخبار و اطلاعات به صورت رگبار به مخاطبان القاء می‌شد و مخاطبان چاره‌ای جز پذیرش نداشتند. بعدها با گسترش رسانه‌ها و نقش آفرینی نخبگان سیاسی در جریان تصمیم گیری ها نه تنها مدل گوبلز دیگر جوابگو نبود بلکه مخاطبان نسبت به آن مواضعی نیز اتخاذ می‌کردند. با پیشرفت و توسعه رسانه ها، مهندسی اخبار و اطلاعات بدینگونه صورت می‌گرفت که مخاطبان اطلاعات را دیگر به صورت خام دریافت نمی‌کردند، بلکه اخبار و اطلاعات ابتدا توسط نخبگان مورد تحلیل و ارزیابی قرار می‌گرفت و سپس به مخاطبان منتقل می‌گردید. این مدل همچنان به عنوان یک مدل موفق در بسیاری از کشورها کاربرد دارد و مردم از کارشناسان مورد وثوق خود در دریافت و قبول واقعیت ها بهره می‌برند. تفاوت عمده این دو مدل، ارزشی است که فرستنده پیام برای شعور مخاطبان خود قائل است. در مدل مهندسی اطلاعات نوع اول اساسا کنش‌گران سیاسی برای درک مفهوم مخاطبان ارزشی قائل نیستند و معتقدند مخاطب قدرت تحلیل اطلاعات را نداشته  و به همین دلیل در ارائه پیام‌ها توجهی به صحت و سقم آن ندارند. متاسفانه با گذشت دهه‌ها از این مدل ناموفق شاهد آن هستیم که بعضا فعالان سیاسی از این روش برای امتناع و ترغیب جامعه هدف خود بهره می‌برند. در کشور ما نیز شاهدیم با نزدیک شدن به هر نوع تصمیم گیری سیاسی ( انتخابات مجلس – دولت – شوراها ) برخی جریان‌ها برای جبران عقب ماندگی‌های خود در جریان نظرسنجی‌ها و آگاهی از اقبال مردم از روش‌هایی استفاده می‌کنند که تداعی همان روش شکست خورده «گوبلز» در جریان جنگ جهانی دوم است. آنها برای انجام چنین روش‌ ناپسندی معمولا با برجسته کردن دغدغه‌های مردم، تحریف، دروغ پراکنی، زیر سوال بردن موفقیت‌‌ها، وعده‌های نجومی و ... سعی در جلب نظر مخاطبانی دارند که همچنان در انتخاب خود مردد هستند و برای تحقق امیال و اهداف ناحق خود برای بکارگیری این حربه‌ها به سه روش عمل می‌کنند. ۱-ابتدا با استفاده از حربه‌های فوق آمار عملکردهای صورت گرفته ولو آنکه این آمار و شاخص ها توسط مراکز معتبر داخلی و بین‌المللی باشد را زیر سوال می‌برند! در واقع برداشت‌های نادرست و برنامه ریزی شده خود را جایگزین آمارهای نهادهای رسمی می‌کنند که شاید واژه «شکنجه اعداد» برای این عمل ناشایست واژه مناسبی باشد . به عنوان مثال در بحث اشتغال هیچگاه عملکرد تحسین برانگیز دولت در برپایی سالانه ۷۰۰ هزار شغل را عنوان نمی‌کنند و تنها به جمع کثیر بیکاران که محصول عملکرد ناموفق دولتهای گذشته است می‌پردازند و یا در بحث تورم هیچ‌گاه به آمارهای رسمی موجود و عملکرد بدست آمده توجهی نمی‌کنند بلکه مدام کلی گویی می‌کنند معیشت مردم درخطر است! همینطور در خصوص رشد اقتصادی، تولید ناخالص دهی، صادرات غیر نفتی، کاهش قاچاق و سایر شاخص‌های مهم اقتصادی. ۲-روش دوم مهم دستاوردها و عملکرد‌هایی است که معمولا نامزد مقابل برای تشریح برنامه‌های خود از آنها استفاده می‌کند. در واقع چنانچه دستاوردی وجود نداشته باشد و یا عملکرد ضعیفی از دوره فعالیت موجود باشد، آن نامزد در مصونیت است اما همین که در یک حوزه‌ای موفقیت قابل توجهی موجود باشد، آماج تند ترین ناملایمات و بی انصافی ها قرار خواهد گرفت. به عنوان مثال چه کسی است که نداند در سیاست خارجی « برجام » محصول اراده یک ملت و توانمندی تیم دیپلماسی این دولت با مدیریت شخص رئیس جمهور و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب به ثمر رسید. سندی که نه تنها دستاوردهای هسته‌ای را حفظ کرد بلکه به شکل پیشرفته تری نیز درحال انجام است و به گواه اکثر کارشناسان سیاسی و اقتصادی کشور، ما را از یک بن بست قطعی نجات داد؛ اما همین افتخار و توانمندی در تبلیغات طرف مقابل به گونه‌ای عنوان می‌شود که گمان می‌کنید، برجام رونوشتی از قرارداد ننگین ترکمنچای است! در این روش هرچه دستاوردها و عملکردها درخشان تر باشد حملات و هجمه ها نیز افزون تر است. ۳- روش سومی که این گروه برای جمع آوری آراء به هر قیمتی درحال بهره برداری هستند، وعده‌های نجومی  بدون پایه و اساس است . از آنجائیکه فرصت تبلیغات نامزدها محدود است و مکانیسم قابل قبول و کارشناسی در این ایام محدود برای راستی آزمایی شعارها  و وعده‌ها وجود ندارد، نامزدهایی که برای خود شانس کمتری قائل هستند رو به روشهای پوپولیستی با دادن وعده‌های نجومی می‌کنند. این روش با توجه به نقاط ضعفی که در جامعه معیشتی وجود دارد توسط نامزدهای پوپولیسم رواج گسترده‌ای دارد. ما در کشورمان با این روش بسیار آشنا هستیم و لطمات تبلیغات سوء آن را با گوشت و پوست خودمان لمس کردیم. نامزدهایی که با وعده اعطاء پول تحت عناوین مختلف قصد موفقیت در انتخابات را دارند، در واقع بی احترامی محض به شعور مخاطبان و به نوعی به خرید رای مبادرت می‌ورزند. جالب اینجاست این افراد هیچگاه به برنامه مدونی از مکانیسم تامین منابع، نحوه تشخیص و همینطور تبعات تورمی و آثار سوء آن در اقتصاد اشاره ای نمی‌کنند. بلکه تنها هدف آنها تحریک مخاطبان است. یا وعده‌هایی که بر اساس تحریک متقاضیان کار داده می‌شود از این هم تاسف بارتر است که به جای ارائه برنامه‌هایی که به اشتغال منتهی می‌شود نظیر تولید، گردشگری، تجارت، حمل و نقل ، کشاورزی و ... به پرداخت مستقیم پول به متقاضیان جویاتر کار وعده داده می‌شود. در تمامی این روشها یک وجه اشتراک وجود دارد و آن تمرکز بر لایه‌های پایین جمعیتی و طبقات متوسط به پایین است. آنجائیکه برخی نامزدها از سر بی‌تقوایی قصد دارند بر موج بی سوادی طبقات پایین سوار شوند از این نمد کلاهی برای سرخود دست و پا کنند و قبای ریاست جمهوری را در سایه نیازمندی ، سادگی و نا آگاهی مردم برتن کنند. اینجاست که نقش نخبگان در تعیین سرنوشت مردم و تصمیم گیری‌های سیاسی مهم و با اهمیت است. اگر در دهه های گذشته جریان ۲مرحله ای اطلاعات با وسایل ارتباطی محدود به سختی توسط نخبگان بکار گرفته می‌شد؛ امروز به مدد گسترش و توسعه فناوری‌ها و پیشرفت و تنوع وسایل ارتباط جمعی هیچ مرزی برای فعالیت وجود ندارد. در این جایگاه نخبگان و گروه ‌های مرجع وظیفه سنگینی بردوش دارند. چنانچه به هر دلیلی در فضای موجود نخبگان نقش آفرینی نکنند، به دلیل ماهیت فضای مجازی موجود و امکان انتشار گسترده آن، بازیگرانی از این وسایل بهره خواهند گرفت که در نیت خیرخواهانه آنها در این ایام جای تردید وجود خواهد داشت. بنابراین هر شهروندی با امکانات موجود یک رسانه است و چنانچه این عزیزان دغدغه ایرانی آباد، با عزت، مستقل، امن و آزاد را دارند تمام همت و تلاش خود را برای روشنگری و آگاهی بخشی و معرفت مخاطبان و مردمی که کمتر در جریان توسعه در سالهای گذشته مورد توجه قرار گرفته‌اند، بکار گیرند.      


  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |