خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) نوشت: هفته دوم شهریورماه با عنوان هفته بانکداری اسلامی نامگذاری شده است تا توجهات بیشتری را از جانب مردم و مسئولان به این مسئله مهم جلب کند. در همین ایام است که همایشها و نشستهای متعددی با موضوع بانکداری اسلامی برگزار میشود و ابعاد مختلف و وضعیت کنونی بانکداری اسلامی در کشور مورد ارزیابی و آسیبشناسی قرار میگیرد که یکی از این موارد، همایش «بانکداری اسلامی» است که فردا برای بیست و هشتمین بار برگزار میشود. در کشور ما بعد از انقلاب اسلامی تلاشهای گستردهای برای تحقق کامل بانکداری اسلامی در کشور صورت گرفته که جای تقدیر دارد اما همچنان انتقاداتی به عملکرد نظام بانکی وجود دارد که مسائل شرعی به طور کامل در آن رعایت نمیشود و تطابق کاملی با احکام شریعت در عملکرد این سیستم وجود ندارد و به همین دلیل است که دولت و مجلس در چند سال اخیر تلاشهای زیادی برای اصلاح نظام بانکی انجام داده و اکنون باید منتظر تصویب و طرح و لوایح اصلاح نظام بانکی باشیم و ببینیم آیا موانع تحقق بانکداری اسلامی در کشور برداشته خواهد شد یا خیر.
برای بررسی بیشتر مفهوم بانکداری اسلامی، وضعیت کنونی آن در ایران و موانع تحقق بانکداری اسلامی، با حجتالاسلام والمسلمین محمود عیسوی، عضو هیئتعلمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی گفتوگویی انجام دادهایم که متن این مصاحبه در ادامه میآید: ابتدا بفرمائید منظور از بانکداری اسلامی چیست و چنین روشی از بانکداری چه تفاوتهایی با سیستم بانکداری متعارف دارد؟ بانک پدیده جدیدی است که در ایران تلاش شده با اجرای قوانینی، ماهیت آن را که به طور معمول براساس ربا عمل میکند را تغییر دهند و به صورت بانکداری اسلامی دربیاورند. با این توضیح، منظور از بانک اسلامی، بانکی است که عنصر ربا را از معاملات پولی جامعه حذف میکند. حال اگر بخواهیم وضعیت کنونی بانکداری اسلامی در ایران را ارزیابی کنیم، تحلیل شما از این نظام بانکی چگونه است؟ اگر منظور از بانکداری اسلامی، چیزی است که الان در ایران اجراء میشود، تفاوت چندانی با بانکداری متعارف ندارد و آنچه در عمل حاصل شده، مشکلات بسیاری در نظام بانکی کشور وجود دارد و متأسفانه نتوانستهاند عنصر ربا را از معاملات پولی حذف کنند و این مسئله دارای علل مختلفی است که در جای خودش مورد بحث و بررسی قرار گرفته است اما مهمترین مسئله این است که طراحی صورت گرفته برای نظام بانکی کشور دچار چالشهایی اساسی است. ما نیازمند طرحی جدید برای نظام بانکی کشور هستیم تا شاهد تحقق کامل بانکداری اسلامی در کشور باشیم و بتوانیم مشکلات موجود را برطرف کنیم. یقینا جامعه نیازمند بانک است و یقینا باید این بانک براساس قوانین و ضوابط شرعی عمل کند. بانکی که براساس قوانین شرعی عمل نکند، مشکلات عدیدهای برای جامعه ایجاد خواهد کرد که از جمله این مشکلات، آلوده کردن معاملات مردم به ربا و همچنین ناسالم کردن این معاملات و آثار نامناسب فرهنگی و اخلاقی آن بر جامعه است بنابراین به دلایل مختلف، اگر مسئولان کشور دغدغه اجرای احکام اسلامی در کشور در زمینه پولی و بانکی را دارند بنابراین ناچارند که طرحی جدید را برای نظام بانکی کشور پیاده کنند. منظور از این طرح جدید چیست و چه اقداماتی باید برای اسلامی سازی نظام بانکی صورت بگیرد؟ آنچه تاکنون اتفاق افتاده اینگونه است که معاملاتی که در بانکها صورت میگیرد، علیالظاهر براساس قوانین و عقود شرعی است که اما کمتر شاهد هستیم که با احکام شریعت منطبق باشد بلکه در بیشتر اوقات، معاملاتی که انجام میشود، معاملاتی هستند که جنبه صوری دارند. مضافا بر اینکه قراردادهایی که در بانک مورد اجرا قرار میگیرد، به تجربه ثابت شده است که همه قراردادها در بانک قابلیت اجرا را ندارند و یا باید تفکیکی به لحاظ تخصصی بودن بانکها انجام داد یا محدودیتی در جهت به کار گیری قراردادهای شرعی در بانکها ایجاد کرد تا عملکرد بانکها را تا حد زیادی بتوانیم اصلاح کنیم. در عین حال نیازمند آموزش جدی به کارکنان بانکها و هم به مردم در زمینه بانکداری اسلامی هستیم تا با ضوابط اجرایی کار آشنا باشند و کمک کنند تا نظام بانکی کشور، یک نظام بانکی سالم، بدون عیب و کارآمد باشد. در برخی کشورها همانند مالزی مشاهده میکنیم که بانکداری اسلامی موفقیت بیشتری داشته و تبدیل به الگویی برای سایر کشورها شده است. علت این مسئله را چه میدانید؟ ابتدا باید بررسی کنیم که منظور از موفقیت چیست و آیا فقط حجم معاملات مورد نظر است. اگر آنجا را هم بررسی کنیم، مشکلات عدیدهای را مشاهده خواهیم کرد و آنها هم نتوانستهاند ربا را از معاملات بانکی خود حذف کنند. همچنین عدالت در اجرای قوانین بانکی و پخش تسهیلات را نتوانستهاند به طور دقیق حل کنند. حال اگر نظام بانکی مالزی کارکرد فعالی در سیستم اقتصادی آن کشور داشته است را نباید با موفقیت بانکداری اسلامی در آن کشور یکی دانست؛ چراکه در زمینه بانکداری اسلامی هم، مشکلات خاص خود را دارند. الان مهمترین بخش اقتصادی ما هم بانکها هستند که قدرت اقتصادی و پول در اختیار آنهاست بنابراین اگر یک نفر بگوید بانکها در جمهوری اسلامی ایران نقشآفرینی زیادی دارند و کار زیادی میکنند، بدین معنی نیست که این عملکرد، عملکرد مثبتی از لحاظ اقتصادی یا شرعی است.
در مالزی هم وضعیت به همین شکل است. در کشورهای دیگر هم کم و بیش با این مشکل مواجه هستیم. عنصر ربا، موضوعی نیست که با تعریف کردنها حل بشود بلکه باید به گونهای عمل کرد که قراردادهایی که در بانکداری اسلامی مورد استفاده قرار میگیرد، نه به صورت اسمی و یا واقعی مبتنی بر قرض باشد. هر قراردادی که به صورت صوری عمل بشود، عملا تبدیل به قرارداد قرض خواهد شد و سودی که در آن معامله وجود دارد، در واقع امر به صورت ربا خواهد بود، نه به صورت نرخ سود مشارکتی یا چیزی شبیه آن. یعنی شما معتقدید بانکداری اسلامی، مسئلهای نسبی است و به طور مطلق نمیتوانیم بگوئیم در کدام کشور دنیا بانکداری اسلامی وجود دارد یا ندارد و یا کدام بانک اسلامی است یا نیست؟ این یک بخشی از بحث است. به عنوان مثال اگر شما به موفقیت بانکداری اسلامی در مالزی اشاره میکنید، این نکته را هم بیان کنید که شاخص این موفقیت چیست در حالیکه مشکلاتی که ما در کشور خودمان به آن مواجه هستیم، در کشور آنها هم وجود دارد و مهمترین مسئلهای که در تحلیل بانکداری اسلامی در کشور وجود دارد، یکی بحث ربا و دیگری عدالت در دسترسی به منابع بانکی است که البته تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است. در عمل، اقشار ضعیف جامعه با زحمت و مشقت بیشتری به منابع بانکی دسترسی دارند یا اساسا دسترسی ندارند و این دو مسئله، بخصوص در شرایط فعلی مسئله مهمی است. ممکن است بانکداری در کشور دیگری، مشکل دسترسی مردم به منابع بانکی را تا حدودی برطرف کرده باشد اما در مورد مشکل ربا به جرأت میتوانم بگویم که در فعالیت بانکها در کشورهای مختلف نتوانستهایم آنها را حل کنیم و همچنان به عنوان یکی از مسائل اصلی بانکداری اسلامی در سراسر دنیا مطرح است. این دو مسئله که به آن اشاره کردید، نشئت گرفته از خود قانون عملیات بانکی بدون رباست یا بعدا توسط خود نظام بانکی ایجاد شده است؟ بخشی از این مشکل مربوط به قانون عملیات بانکی بدون رباست که بنده به اختصار به آن اشاره کردم. دست کم در ایران اینگونه است که همه عقود را بدون ملاحظه اینکه آیا قابلیت بکارگیری در نظام بانکی را دارند، وارد سیستم بانکی کشور کردهاند و عقود عملا مورد اجرا قرار نمیگیرند. برخی از عقودی هم که اجرا میشوند به صورت صوری اجرایی شدهاند بنابراین بخشی مربوط به قانون است و بخشی دیگر به این مسئله مربوط است که در عمل نظام بانکی ما قانون را دور میزند و هم تلقی بانکها و هم تلقی مردم این است که دارند از بانک قرض میگیرند و پولی که پرداخت میشود، بهره و ربا است و این تلقی، دور از واقعیت نیست. اکنون دولت و مجلس در حال اصلاح نظام بانکی کشور هستند. این مسئله را تا چه اندازه در رفع مشکلات موجود و حرکت به سمت بانکداری اسلامی مؤثر میدانید؟ هر گامی که برای اصلاح برداشته شود حتما مفید و مؤثر خواهد بود اما برای ارائه نظر قطعی باید دید که طرحی که از طرف مجلس یا لایحهای که توسط دولت آماده شده تا چه اندازه در عمل مشکلات را برطرف خواهد کرد اما باید دانست آن طرحی که در مجلس قبل آماده شد، هرچند گامی به جلو بود اما همچنان برخی مشکلات موجود را در خود حفظ کرده بود و مشکل چندانی را از نظام بانکی کشور برطرف نخواهد کرد. اگر اصلاحات جدی و جلسات نقد و بررسی طرح انجام شود و اشکالات وارد و برطرف شود، میتوانیم خوشبین باشیم که تغییرات انجام شده، تغییرات مثبتی باشد. اما اصل اینکه به این جمعبندی رسیدهاند که بعد از چند دهه باید تجدید نظری در قانون پولی و بانکی کشور صورت گیرد، اقدام مثبتی است اما ما نگرانیم از اینکه این قدم مثبت به درستی برداشته نشود.
ارزیابی شما از وضعیت آینده بانکداری اسلامی در ایران و جهان چگونه است؟ بنده معتقدم ظرفیتهایی که برای بانکداری اسلامی در سطح دنیا ایجاد شده، ظرفیتهای مثبتی است به شرطی که الگوی اجرایی مناسبی داشته باشند و در واقعی الگویی را به دست بیاوریم که قابلیت اجرا در کشورهای مختلف از جمله ایران را داشته باشد. اگر نتوانیم این الگو را به درستی اجرایی کنیم و در عمل با چالش مواجه شویم و کارایی لازم نداشته باشد یقینا بانکداری اسلامی شکست خواهد خورد. نکته مهم این است که طراحی عقلایی صورت گیرد اما مبتنی بر اصول و ارزشهای مورد پذیرش دین مبین اسلام باشد. وقتی در اسلام به طور قاطع آمده است که ربا به هر شکلی حرام است، هر الگویی که نتواند این اصل را به درستی رعایت کند محکوم به شکست است و هر الگویی که بتواند این اصل را در نظام پولی و بانکی کشور عملیاتی کند، الگوی موفقی خواهد بود؛ در هر جای دنیا که عملیاتی شود. اما در کشورهای دیگر، چون به طور کامل اسلامی نیستند، تک بانکهای اسلامی ایجاد کردهاند و بانکها ربوی هم در کنار بانکهای اسلامی فعالیت میکنند. برخی معتقدند بهتر است در ایران هم بانکهای ویژه اسلامی تأسیس شده و قانون عملیات بانکی بدون ربا را به همه نظام بانکی حکم نکنیم. دیدگاه شما درباره این مسئله چیست؟ کسانیکه چنین طرحی را ارائه میدهند در واقع اصل اشکال را پذیرفتهاند. اصل اشکال هم این است که نمیتوانیم الگوی مناسبی برای بانکداری اسلامی و بدون ربا داشته باشیم بنابراین بهتر است هر دو سیستم را داشته باشیم و هر کس هرگونه مایل است عمل کند. در واقع این امر، حل مسئله نیست بلکه پاک کردن صورت مسئله است و تفاوتی هم ندارد اما اگر بخواهیم بخشی از سیستم را به صورت بدون ربا و بخشی هم به صورت اسلامی عمل کند، باز هم نیازمند الگویی هستیم که آن الگو کارایی داشته و مبتنی بر موازین شرعی باشد. اگر این مسئله در آن بخش اسلامی هم این اتفاق نیفتد، باز دچار مشکل خواهیم شد. علت اینکه در دنیا به سمت بانکداری اسلامی آمدهاند ولو اینکه غیر مسلمان باشند، چند علت دارد. یک علت آن به این مسئله مربوط است که میخواهند منابع مالی مسلمانانی که دغدغه شرعی دارند را جذب کنند و یک علت دیگر این است که بانکداری متعارف دچار مشکلات ساختاری است و احتمالا عقلای آنها به این فکر هستند که شاید این تجربه بانکداری بدون ربا در اسلام مطرح شده است، بتواند مشکلات آنها را برطرف کند. بنابراین هم بحث تئوریک و هم عملی برای غیرمسلمانان طرح است که هم مشکلات خود را برطرف کرده و هم منابع مالی بیشتری را جذب سیستم اقتصادی خود کنند و با این اوصاف، اینکه آنها به سمت بانکداری اسلامی آمدهاند، به خودی خود، امری مثبت یا منفی نیست بلکه باید اهداف آنها از حرکت به سمت بانکداری اسلامی را بررسی کرد.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه