جمعه 07 اردیبهشت، 1403

کدخبر: 72333 15:03 1396/08/14
سطحی‌نگری، محصول  نداشتن سواد رسانه‌ای است

سطحی‌نگری، محصول نداشتن سواد رسانه‌ای است

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
سطحی‌نگری، محصول  نداشتن سواد رسانه‌ای است

سطحی‌نگری، محصول نداشتن سواد رسانه‌ای است

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

از مرگ خاموش رسانه‌ها تا اوج گیری شبکه های اجتماعی

حمیدرضا طهماسبی پور-روزنامه نگار و کارشناس ارشد ارتباطات ویژه نامه بیست و سومین دوره نمایشگاه مطبوعات نگاهی به کیوسک های مطبوعاتی ایران، از یک واقعیت بزرگ و انکار شده خبر می‌دهد. حال و روز مطبوعات ایران و  روزنامه ها خوب نیست. تیراژها  کم شده و روزنامه‌ها‌ هر روز بیشتر برگشت می‌خورند. آمار دقیقی منتشر نمی‌شود اما مشاهدات روزمره می‌گوید که سکته مطبوعات مکتوب در ایران جدی است. با این اوضاع، چرخ اقتصاد رسانه‌ها کندتر از قبل می‌چرخد و مرگ خاموش رسانه‌های مکتوب  با  رواج یکباره شبکه‌های مجازی وخبریابی مردم از این ایزار نوین  به نتیجه ای منجر شده که ناشی از  کمبود سواد رسانه‌ای است و پدیده سطحی‌نگری را در میان مخاطبان بسط داده است. در این سالهای اخیر، مطالب در مطبوعات مکتوب نوشته و منتشرمی‌شود، اما در فضای اینترنتی دنبال مخاطب است. سهولت شهروند خبرنگاری و عدم استفاده درست از این فضا باعث شده جو خبری بر مبنای شایعات و تحلیل‌های ساده انگارانه پیش برود و سطحی نگری بسط پیدا کند؛چراکه با ظهور اینترنت و ایجاد شبکه‌های مجازی، شاهد ظهور رسانه‌های جدید و سریعی هستیم که متکی به شهروند خبرنگاران است.

شایعه‌های فراگیر و تکراری

دراین حوزه، یکی از مقوله‌های مهم، رخدادهای شایعه گونه مکرری است که در حوزه‌های مختلف خبری و اطلاع رسانی شاهد آن هستیم؛ وقایعی که‌گاه هم از سوی برخی طیف‌های جامعه پذیرفته می‌شود. ارائه اطلاعات نادرست و باز انتشار سریع آن توسط برخی از مردم (بدون تحقیق در اصل موضوع) در این دوره تازه، باعث ایجاد موج‌های خاصی شده است که کم کم برای همه عادت شده است. بدان معنی که کمتر کسی در عمق موضوعات تعمق می‌کند و این موضوع به یک اپیدمی تبدیل می‌شود که در ‌‌نهایت به ضعف بینش مردم درعصر رسانه‌های مجازی منجر می‌شود. در این حوزه، اینکه سطحی نگری آیا درشبکه‌های مجازی وجود دارد یا از جامعه به این حوزه منتقل شده است موضوعی قابل کنکاش است. همچنین اینکه چه ارتباطی میان شبکه‌های مجازی و پیام رسان‌ها با سطحی نگری وجود دارد نیز یک مسئله است. حال باید پرسید که آیا ایجاد سطحی نگری درجامعه تقصیر رسانه هاست یاخیر؟ و دو دیگر آنکه، آیا رسانه‌های تازه، تاثیری در تغییر رفتار اندیشه‌ای مردم داشته و خواهند داشت؟ به صورت خلاصه، باید به این پرسش پاسخ داده ‌شود که سطحی نگری چه ریشه‌ها و ابزارهایی دارد و خود را در کدام بخش‌های شبکه‌های مجازی نشان می‌دهد و ادامه این روند به کدام سو خواهد رفت.

 دنیای تازه شبکه ای برای مردمی بیشتر

با فراگیری شبکه‌های اجتماعی در سال‌های اخیر، دنیای تازه‌ای در ورای این شبکه‌ها در حال شکل گیری است. دنیایی با ارتباطات آسان‌تر، گا‌ها شفاف‌تر و آرمانی‌تر که در آن رابطه‌های گذشته به چالش کشیده شد. این تصور زمانی تشدید و جدی شد که پیام رسان‌ها در فضای مجازی رونمایی شدند. در دوسال گذشته با اوج گیری این شبکه‌های اجتماعی نوظهور وضعیت خبر رسانی و اطلاع یابی دست خوش تغییر‌های بزرگی شد. از همین رو روند و ساختار شکل گیری مسائل اساسی جامعه هم اندک اندک در حال تغییر است. چرا که بخش عمده‌ای از جامعه درگیر شبکه‌های مجازی شده‌اند. حال برای بسیاری از صاحب نظران رسانه این پرسش مطرح است که آیا درگیری طیف بیشتری از جامعه با این پیام رسان‌ها و ظهور پدیده شبکه‌های اجتماعی خوب است یا خیر؟ اینکه چرا درگیر این شبکه‌ها شده‌ایم و آیا این شبکه‌ها در ایجاد سطحی نگری در جامعه نقشی بازی می‌کنند یا خیر؟

سطحی نگری از قضای مجازی است؟

این روز‌ها شاهد باب شدن شایعات گا‌ها بی‌اساس از درون این شبکه‌ها ی مجازی هستیم و روند خبر‌ها و اطلاعاتی که بین مردم در این فضا دست به دست می‌شود به باور آسان و سطحی نگری در جامعه کمک کرده است. جهت دادن غلط به افکار عمومی و باور پذیر‌تر شدن جامعه برای شایعات و پذیرش آسان و سطحی مسئله امروز شبکه‌های اجتماعی و پیام رسان هاست که باید به صورت یک مسئله درباره آن پژوهش کرد. چرا که سطحی نگری مصادیق و جنبه‏‏های مختلف دارد. منظور ازسطحی نگری، همانطور که از لفظ پیداست، نگاه کردن به ظاهر و صورت آشکار ابعاد ما وقع است و اگر کسی مبتلا به این نوع از نگاه ظاهری شد، دچار نوعی جهل مرکب خواهد بود و نتیجهٔ آن غفلت از ماورای ظواهر و پی نبردن به بواطن خواهد بود. در فضای مجازی و پیام رسان‌ها، مفهوم ژرف اندیشی را باید دقیقا مخالف سطحی نگری یافت. فرد  ژرف اندیش کسی است که در خویش این ملکه را تقویت نموده، که همواره از میان ظاهر اطلاعات و محتوایی که در ارتباطات شبکه‌های مجازی در اختیار دارد بتواند، باطن را ببیند. در این شبکه‌های اجتماعی به صورت خلاصه می‌توان گفت که نتیجه طبیعی جایگزینی عنصر «به روز شدن» به جای «آگاهی»، دقیقا همین جابجایی بین «سطحی نگری» و «ژرف اندیشی» است! بحث بر سر نفی «به روز شدن» نیست اما باید تکیه مطلق به آن را رد کرد. در تعریف سطحی نگری و ارتباطش با شبکه‌های مجازی باید فرض این بررسی  را در نظر بگیریم که یکی از عوامل اصلی ایجاد سطحی نگری، تربیت نا‌صحیح نسل‌ها در نحوهٔ استفادهٔ صحیح از وسائل ارتباط جمعی است. به این نحو که اینگونه باور کرده‌ایم که آخرین دستاوردهای علمی بشر را و همچنین عمیق‌ترین مباحث علمی آگاهی بخش را می‌توانیم تمام و کمال در رسانه‌هایی مانند تلگرام، وایبر، واتس اپ، فیس بوک، لاین، توئیتر و..... پیدا کنیم. حال آنکه دنبال کردن آگاهی و ژرف اندیشی با به روز شدن تفاوت دارد و باید درباره شبکه‌های اجتماعی و سطح آن‌ها تعمق بیشتری داشت.

سرگرمی و آسیب‌ سطحی نگری

حال در ادامه بررسی پدیده‌های مرتبط با شبکه‌های مجازی اگر به آسیب‌های وارد شده اندکی تامل داشته باشیم در می‌یابیم که برخی فرهنگ‌ها و خرده فرهنگ‌ها در حال تغییر تدریجی است. مسائلی که در ‌‌نهایت به کاهش عمق نگاه‌ها و سطحی نگری منجر می‌شود. در شبکه‌های مجازی به تازگی گروه‌های تلگرامی و فیس بوکی و گروه‌های مشابه در دیگر اپلیکیشن‌های ارتباطی راه اندازی شده است که جملگی یک هدف دارند. توسعه ارتباط و انتقال پیام. نگاهی به کانال‌های ایجاد شده به خوبی گویاست که اقبال عمومی به حوزه‌های تفریحی بیشتر بوده و در قالب همین گروه‌ها پیام‌هایی در حال انتقال است که می‌تواند به سطحی نگری منجر شود. ترویج مادی نگری و رواج فرهنگ مصرفی، تقدس زدایی برخی از محورهایی است که در ورای پیام‌های تفریحی دیده می‌شود. فقر فلسفی پیرامون موضوع‌های مطرح شده باعث یکسان نگری و شبیه نگری شده و به ساده انگاری در مسائل مختلف دامن زده است. رواج موج‌های دلفینی شایعه‌ها در پی سطحی نگری، توأمان با ساده نگری یکی از دستاوردهای همین گروه‌ها شده است. زیرا در سطحی نگری به پیچیدگی روابط و اختلاف افق موضوعات و مسائل توجه نمی‌‏شود و لذا همواره تمایل به ساده سازی آن‌ها وجود دارد. در نتیجه مفاهیم پیچیده به یک سلسله معانی ساده ملموس تقلیل می‌‏یابد. در این حالت، طبیعی است که برای تحلیل مفاهیم ساده شده می‌‏توان از متناظرهای غیرعادی استفاده کرد. روزمرگی، بحث دیگر در این حوزه است که به سطحی نگری دامن می‌زند. بخش عادی زندگی‌‌ همان یکنواختی‏‏هایی است که برای انسان چندان جذابیت و لطفی ندارد و به اصطلاح جنبه روزمرگی زندگی را تشکیل می‌‏دهد و در ‌‌نهایت به کنش انفعالی افراد جامعه درباره مسائل منجر می‌شود.

ریشه‌های سطحی نگری درشبکه‌های مجازی

درخصوص ریشه‌های سطحی نگری در فضای مجازی باید ابعاد روان‌شناختی و فاکتورهای مخرب در مقابل اندیشه ورزی در شبکه‌های مجازی را بررسی کرد. موضوعاتی که بی‌توجهی به آن‌ها می‌تواند باعث ادامه این روند و عدم بهبود وضعیت شود. چرا که عمق زیاد این فضا‌ها در زندگی امروز بیشتر شد است. عمق زیاد استفاده از این شبکه‌های مجازی باعث شده تا تفکر کاهش یابد. در ادامه برخی از این فاکتور‌ها که به نوعی چرایی این کاهش تفکر (در پی استمرار استفاده) هستند، لیست می‌شود: -کاهش احساس: درخصوص ویژگی‌های روان‌شناختی فضای مجازی باید توجه داشت که کاهش احساسات به دلیل ارتباط نوشتاری بدست می‌آید. افراد با وجود امکانات ارتباطی در فضای مجازی دیگر اهمیتی به کیفیت روابط نمی‌دهند و این مسئله به کاهش بیشتر احساسات منجر می‌شودکه بخشی از عدم درک و سطحی نگری است. -متن گرایی: برخلاف امکانات چند رسانه‌ای موجود در فضای مجازی هنوز هم قسمت عمده‌ای از ارتباطات درفضای مجازی را ارتباطات متنی در قالب پیام و چت تشکیل می‌دهد. ارتباطات متنی می‌تواند شکل جدیدی از هویت مجازی را شکل دهد. - هویت غیر واقعی: افراد در شبکه‌های مجازی به دلیل کمبود راهنماهای چهره‌ای و شخصیتی می‌توانند بازنمایی‌های متفاوتی از خود ارائه دهند. -جایگاه‌ مساوی: با کمی چشم پوشی می‌توانیم مدعی شویم که جایگاه طرفین گفت‌و‌گو در ارتباطات مجازی برابر است. برخی از متخصصان به این ویژگی فضای مجازی دموکراسی شبکه می‌گویند که گاهی می‌تواند باور ما از فردی که جایگاه برتری دارد را تنزل دهد و وبه سطحی نگری ما منجر شود. -دیوار شکنی: در ارتباطات مجازی دیوار‌ها راحت‌تر شکسته می‌شودو می‌توان به حوزه خصوصی دیگران وارد شد و حرف‌هایی که حاضر نیستند در ارتباط چهره به چهره بگویید را بزنید و بشنوید. -افت آموزشی: فناوری‌های جدید ارتباطی می‌توانند منطق خود را به ما تحمیل ‏کند. فناوری‌های جدید با آوردن نرم افزارهای جدید ما را از آموختن بسیاری از هنر‌ها و حرفه‌ها بی‌نیاز می‌‏کند و در واقع جهان حرفه‌ای یک فرایند «تخلیه مهارتی» را طی می‌کند (برنستون واسترافورد ۲۰۰۱). -جدا شدن محتوا از کانال: ون دیک (۱۹۹۹) از تحولات جدید حوزه ارتباطات بنام انقلاب دوم رسانه‌ها نام می‌برد. در این انقلاب، رسانه‌های پیشین در دو صفت مهم باز تعریف می‌شوند: ۱- تعاملی شدن و ۲- دیجیتالی شدن. با اینکه دیجیتالی شدن به تحول کاملاَ فنی و غیر انسانی در حوزه ارتباطات مربوط است، اما نقش بسیار موثری در فراهم آوردن زمینه سخت افزاری برای تعاملی شدن رسانه‌ها دارد. دیجیتالی شدن در واقع تحقق رویای جدا کردن محتوا از کانال است.

علاجی به نام «سواد رسانه ای»

توسعه فناوری‌های ارتباطی باعث شده تا شبکه‌های اجتماعی به جزئی از زندگی مردم تبدیل شوند. همانطور که بررسی شد، سلطه رسانه‌ای این شبکه‌ها اجتماعی، نوعی از تسلط بر افکار عمومی را ساخته است. حال در این بین مردم هم زندگی‌های متفاوتی را در حال تجربه هستند و در پی این رویه، دچار نوعی سطحی نگری شده‌اند. ریشه‌های موضوع تشریح شد و حالا باید در تکمیل این مباحث پرسید که راه حل چیست؟ در این حوزه، ابتدا باید پذیرفت که مسئله سطحی نگری وجود دارد و نیازمند کاری جدی است. بحث فیلتر کردن شبکه‌های مجازی که گا‌هی مطرح می‌شود، نوعی پاک کردن صورت مسئله است و جز با ارائه اطلاعات فنی و پژوهشی به مسئولان تصمیم ساز نمی‌توان مانع این اتفاق شد. درسوی دیگر، مردم به عنوان بهره گیرندگان از این شبکه‌ها باید بینش و فرهنگ استفاده از ابزار‌های ارتباطی تازه را بیاموزند تا بتوانیم با این تکنولوژی‌ها کنار بیاییم. باید تفکر قالب سیاستگذاران فرهنگی و حکومتی در این بخش را اصلاح کرد و با بینش دهی توضیح داد که، شاید اگر این شبکه‌های اجتماعی وجود نداشتند هرگز متوجه وضع  نادیده اجتماعی و فرهنگی موجود در جامعه نمی‌شدیم. حال اینجا مهم این است که بحث سواد رسانه‌ای، یا‌‌ همان آموزش تشخیص اخبار درست از غلط و آموزه‌های صحیح و غیر صحیح را جدی بگیریم و از سوی سیاست گذاران حاکمیتی مد نظر قرار دهیم. چرا که جهت دهی طراحان نظام سلطه شبکه‌ای در فراسوی این شبکه‌ها، می‌تواند تبعات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی فراوانی بر آینده کشور داشته باشد. نظام سلطه‌ای که می‌تواند از جانب منفعت طلبانی در فراسوی مرزهای ایران هدایت شود و از ابزارهای مدرن شبکه‌های مجازی بهره ببرد. در این حوزه پیشنهاد می‌شود آموزش‌های جامع و کاربردی در سطوح مختلف نهادینه شود و حتی کتب درسی تاره‌ای در مقاطع مختلف در باب سواد رسانه‌ای طراحی شود. با فراگیری شبکه‌های اجتماعی در سال‌های اخیر، دنیای تازه‌ای در ورای این شبکه‌ها در حال شکل گیری است. دنیایی با ارتباطات آسان‌تر، گا‌ها شفاف‌تر و آرمانی‌تر که در آن رابطه‌های گذشته به چالش کشیده شد. این تصور زمانی تشدید و جدی شد که پیام رسان‌ها در فضای مجازی رونمایی شدند. در دوسال گذشته با اوج گیری این شبکه‌های اجتماعی نوظهور وضعیت خبر رسانی و اطلاع یابی دست خوش تغییر‌های بزرگی شد.


  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |