حسین طالبی
مدیر روابط عمومی چادرملو - کارشناس علوم ارتباطات
این روزها بدلیل تنوع و تکثر رسانههای گروهی به ویژه شبکههای مجازی هر لحظه شاهد انعکاس اخبار و گزارشهای متعدد نوشتاری، شنیداری و دیداری هستیم. دیگر مرزی بین زمان و مکان رویداد با مخاطب وجود ندارد. شرایط بگونه ای است که اخبار و گزارشها به همان سرعتی که منتشر میشود به همان سرعت هم به فراموشی سپرده میشود، اما افکار عمومی هر از گاهی نسبت به برخی اخبار و گزارشها حساسیت نشان میدهد که بازخورد آن در جامعه، موجب واکنشهای متفاوتی میگردد که خود نیز سوژه خبری میشود.
نمونههای بسیاری از این نوع گزارشها میتوان نام برد از جمله (واگذاریهای غیر قانونی املاک در شهرداری تهران)، (انتشار فیشهای نجومی)، (پشت پرده قاچاق کالا)، (اسکلههای خارج از نظارت گمرک)، (اختلاسهای میلیاردی) و اخیراً گزارش تلویزیونی با عنوان(تاراج خاک فارس).
دراین گزارش خبرنگار با مستندسازی برداشت خاک صنعتی از شهرستان سپیدان وگردنه کولیکش شهرستان آباده و ارسنجان و انتقال آن به کارخانه سیمان کنگان که روزانه ۶هزار تن کلینکر تولید میکند، صادرات خاک فارس عنوان میکند و مدعی میشود این کارخانه خاک را از کشور خارج میکند، در حقیقت آنچه در فیلم گزارشگر به مخاطب میگوید و نشان داده میشود ورد کامیون خاک به این واحد صنعتی و خروج همان خاک به وسیله نوار نقاله برای بارگیری در اسکله است، در حالیکه مخاطب از فرایند تغییرات خاک در داخل واحد تولیدی بی اطلاع است و به او گفته نمیشود. در حقیقت خاک پس از ورود به کارخانه با تغییراتی فرآوری میشود و به محصولی جدید، تحت عنوان کلینکر تبدیل و صادر میشود.
کلینکر همان سیمان پودرنشده است که بدلایلی چون، رطوبت دریا آخرین مرحله تولید آن در محل مورد مصرف انجام میشود.
خیلی قصد توضیح فنی در این خصوص و یا اینکه به لحاظ قانونی و حقوقی چه نوع برخوردی باید با مسئول و خالق
(خبرنگار) گزارش مستندسازی شده که بخشی از حقایق را دستخوش تحریف و یا قلب قرار داده نیست. بلکه بهانهای است برای طرح این موضوع که یک خبرنگار و گزارشگر برای انعکاس یک رویداد چگونه باید عمل کند.
انسان معاصر برای ادامه زندگی در جامعه نوین نیازهای تازه ای پیدا کرده و ناچار است خود را با شرایط جدید سازگار کند. بنا بر این انسان امروزی نمیتواند در برابر حوادث اتفاقات و رخدادهای جهانی بی تفاوت باشد چرا که میداند هر رویدادی حتی در دورترین مناطق جهان نسبت به موقعیت مکانی اش میتواند بطور غیرمستقیم و یا مستقیم در زندگی او تاثیر گذار باشد. به این ترتیب انسان امروزی برای ادامه زندگی و موفقیت، نیازمند کسب اطلاعات از جهان پیرامون خود است.
در این عرصه ارتباطات بین انسانها که از طریق ابزارهای ارتباطی و به صورت غیرمستقیم انجام میگیرد، در کنار سایر عوامل تاثیرگذار، فرد گزارشگر نیز وجود دارد که نقش بسیاری در انتقال نیازهای اطلاعاتی مخاطب بر عهده دارد.
وقتی بیننده تلویزیون اخبار و اطلاعات مربوط به رویدادی خاص را از زبان خبرنگار (گزارشگر)، که در صحنه رویداد و یا حادثه حضور دارد و از نزدیک شاهد ماجرا است بشنود یا ببیند ضریب باور پذیری و به دنبال آن اقناع وی بالاتر میرود.
گزارشگر در فرایند خبر رسانی بعنوان مهمترین و تاثیر گذارترین عامل شناخته میشود و توانایهای او میتواند موجب تقویت گزارش و افزایش میزان باور پذیری مخاطب و در کل موجب استحکام و تقویت جایگاه رسانه محل فعالیت او در بین صدها رسانه دیگر و انبوه مخاطبان میگردد. و ناتوانیهای او موجب بی اعتمادی، ضعیف شدن رسانه و از دست رفتن مخاطبان خواهد شد.
فراموش نکنیم قدرت یک رسانه بستگی مستقیم به میزان مخاطبانش دارد حتی در جوامع ارزشی،
یکی از نقاط ضعف برخی از رسانههای گروهی به ویژه در سالهای اخیر که هر روز رسانه ای جدید پا به عرصه اطلاع رسانی میگذارد، استفاده از نیروهای کم تجربه و کم سواد رسانه ای برای جمع آوری و انعکاس اخبار است. متاسفانه این ضعف آشکار موجب بروز نوعی آشفتگی در امر اطلاع رسانی در فضای رسانه ای گردیده و مخاطبان هر روز بیشتر و بیشتر به اخبار بی اعتماد میشوند.
وظایف و مسئولیتها
در جریان تهیه یک گزارش خبری، گزارشگر نقش اصلی را بر عهده دارد این گزارشگر است که میتواند حاصل تلاش و کوشش گروه همراه یا دست اندر کاران رسانه محل فعالیتش را با بهترین و جذابترین شکل و محتوا به مخاطب ارائه کند.
همه اساتید و خبرگان رسانه، متفق القول هستند که: گزارشگر فعال در یک رسانه گروهی باید فردی باشد که با استفاده از اطلاعات اولیه یک رویداد و آموختههای علمیتخصصی و تجربی خود و شناخت لازم از شرایط اجتماعی و فرهنگی و نگرشهای سیاسی و اقتصادی حاکم برمحیط فعالیت خود، با به کار گیری ابزارهای خاص رسانه و تلفیق آن با مهارتهای فردی و در کمال امانت داری و بدون پیش داوری و قضاوت و موضع گیری شخصی یا جناحی، از یک رویداد گزارش تهیه کند.
بنا بر این گزارشگر مرحله بالایی در رسانه دارد و کسی میتواند این مسئولیت را بر عهده بگیرد که علاوه بر داشتن توانائیهای ذاتی و شخصیتی از تجربه و آموزههای علمینیز برخوردار باشد.
از دیگر وظایف یک گزارشگر؛ پرس و جو کردن، جمع آوری اطلاعات، حضور در مجامع گوناگون و بسط دادن اطلاعات برای تهیه یک گزارش است.گزارشگر باید با درک صحیح از شرایط اجتماعی جامعه در مواقع ضروری آنچه را که ممکن است در آینده افکار عمومیرا تحت تاثیر خود قرار دهد پیش بینی کند و برای جلو گیری از بروز شایعات و انحراف در برداشت مخاطب اطلاعات صحیح و دقیق را به مخاطب ارائه کند به عبارتی در برابر مسائل مبتلابه افکار عمومیجامعه، فعالانه برخورد کند نه منفعل، در این شرایط است که میتواند قبل از آنکه برداشتهای متعدد در مورد یک خبر در ذهن کنجکاو مخاطب رسوخ کند، افکار عمومیرا هدایت کند. نه به سمت و سویی که خود میخواهد بلکه به سمت واقعیت.
در بین دست اندر کاران ارتباطات و خبر یک نظریه وجود دارد که میگوید. " اولین خبر در ذهن مخاطب صحیح ترین خبر است حتی اگر دروغ باشد " با کمیتامل میتوان به صحت این گفته پی برد که معمولاً افکار عمومییک جامعه این گونه عمل میکند و باشنیدن یک خبر حتی اگر صحت نداشته باشد اما با پس زمینه ذهنی و تفکرات او سازگار باشد، او را باور و در برابر سایر خبرها و اطلاعات صحیح و دقیق موضع میگیرد و آن را توجیه تلقی میکند.
پس خبرنگاران رسانههای گروهی دو وظیفه اصلی بر عهده دارند یکی انتشار دقیق و صحیح خبر و دیگری پیشگری از بروز شایعات با انتشار سریع و به موقع اخبار و رویدادها، موضوعی که معمولاً در رسانههای گروهی پر مخاطب از جمله صدا و سیما کمتر به آن توجه میشود بطوریکه پس از انتشار برخی خبرها از طریق رسانههای متعدد داخلی و خارجی و شبکههای اجتماعی، منفعلانه در مقام پاسخگویی قرار میگیرد. در حالیکه اولین خبر، تاثیر مثبت و منفی خود را در افکار عمومیبجا گذاشته است.
از دیگر ویژگیهای خبرنگار و رسانههای جمعی به زعم بسیاری از کارشناسان این فن؛ توانایی استدلال استقرایی برای ترکیب اطلاعات به منظور حصول نتیجه.
نظام بندی اطلاعات طبق قوانین خاص. دقیق بینی برای مشاهده جزئیات از فاصله نزدیک. بیان شفاهی طوری که مخاطب به خوبی مطلب را درک کند. درک شفاهی برای خوب گوش دادن و درک مطلب و عقاید دیگران. درک سریع مشکلات و موانع موجود. شیوایی بیان قدرت انتقال قابل فهم در رسانههای دیداری و شنیداری. بازشناسی گفتار توانایی شناسائی و بازشناسی گفتار دیگران.
درک مطلب نگاشته شده توانایی خواندن و فهم مطالب نوشتاری. بیان مطالب به صورت نوشتاری توانایی برقراری ارتباط نوشتاری با دیگران طور یکه مخاطب مطلب نوشتاری را درک کند.
اینکه چرا برخی رسانهها از افراد غیر حرفه ای و کم سواد رسانه ای استفاده میکنند موضوعی است که مجالی دیگر میطلبد اما آنچه که اهمیت آن کمتر مورد نظر رسانههای داخلی قرار میگیرد. نداشتن شناخت کافی از مخاطب و تولید و انتشار اخبار و گزارشهایی با اهداف و سلایق خاص است.
مانند اینکه پزشکی بدون شناخت کافی از بیماران و مشکلاتشان برای همه نسخه ای مشابه تجویز کند.