به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمنماه ۱۳۵۷ منجر به تحولاتی اساسی در تمام ساختارهای کشور و از جمله در اقتصاد ایران شد. اقتصاد ایران از فردای پس از انقلاب اسلامی، تحولاتی جدی را پشت سر گذاشته است که از جمله مهمترین این موارد، تحریمهای بینالمللی و هشت سال جنگ تحمیلی بودهاند اما با وجود همه این مشکلات، در عرصه اقتصادی شاهد تحولاتی اساسی بودهایم که بررسی این مسائل ضروری به نظر میرسد. درباره وضعیت اقتصاد ایران و دستاوردهای آن در ۳۷ سال گذشته تحلیلهای مختلفی ارائه میشود که از جمله موفقیت در عرصه صنایع کوچک و دفاعی و ادامه وابستگی به درآمدهای نفتی است. این انقلاب برای موفقیت همه جانبه در عرصههای اقتصادی، علاوه بر دارا بودن برخی منابع با موانع بسیاری هم مواجه بوده است که بعضا مانع از موفقیت برنامهریزیهای اقتصادی شده است، اما با همه این اوصاف، لازم است دستاوردهای اقتصادی این انقلاب که برای مدتها تحت شدیدترین تحریمهای اقتصادی قرار داشته است مورد بررسی بیشتر قرار گیرد. در ایام دهه مبارک فجر بنا داریم در قالب سلسله مصاحبهها و گزارشهایی به بررسی دستاوردهای اقتصادی انقلاب اسلامی ایران بپردازیم. امروز سراغ اللهوردی دهقانی، عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس نهم رفتیم که متن مصاحبه با این نماینده سابق مجلس در ادامه میآید: ابتدا بفرمائید انقلاب اسلامی در سطح اقتصادی چه دستاوردهای مهمی را در پی داشته است؟ انقلاب اسلامی دستاوردهای بزرگی در زمینههای مختلف از جمله در زمینه مسائل اقتصادی، اجماعی، سیاسی و سایر عرصهها، به ویژه در مسائل علمی داشته است و با توجه به این دستاوردها، نوعی ایدئولوژی و حکومت جدید را در دنیا مطرح کرد؛ بنابراین از ابتدای شروع این حکومت، مشکلات بسیار بزرگی در سطح جهانی توسط ایادی استکبار برای این جامعه نوپا ایجاد شد. در این مورد میتوان به جنگ تحمیلی هشت ساله اشاره کرد که اگر از لحاظ اقتصادی حساب کنیم، این جنگ معادل ۳۵ سال نفت صادراتی و درآمد حاصل از نفت ما را بلعید و هزینههای بسیاری را برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرد و بعد از آن نیز مشکلات دیگری همانند تحریمهای شدید اقتصادی را برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد کردند که از نظر اقتصادی برای ما هزینهآور بود. ما قبل از انقلاب اسلامی، کشوری تکمحصولی بودیم و بعد هم جنگ و مسائل مختلفی پیش پای ما گذاشتند که به یاری خداوند متعال با موفقیت از این فشارها عبور کردیم و در آخر هم موفقیتهای هستهای و برجام حاصل شد. ما قبل از انقلاب، سی میلیون جمعیت داشتیم و اکنون حدود هشتاد میلیون جمعیت داریم و به تناسب افزایش این جمعیت، نیاز اقتصادی کشور هم بیشتر شده است اما در زمینههای مختلف کشاورزی، صنعت، تجارت، بازرگانی و عرصههای مختلف خدماتی و عرصههای علمی، دستاوردهای بسیار خوبی داشتهایم. آیا همه اهداف اقتصادی ما در طول این مدت ۳۷ ساله محقق شده است؟ هدف اصلی ما که اقتصاد کشور هم همانند سیاستمان مستقل از جهان شود، به صورت کامل محقق نشده است و از این رهگذر آسیبهایی هم داشتهایم و با توجه به پیچیدگی فعالیتهای اقتصادی و مراودات اقتصادی در سطح جهان که امروزه هیچ کشوری نمیتواند بدون تعامل و مراودات با دنیا، اقتصاد کشور را اداره کند اما در ۳۷ سال گذشته علیرغم انواع تحریمها و محدودیتها توانستیم اقتصاد کشور را سرپا نگه داریم و نیازهای اقتصادی مردم را هم تأمین کنیم. این مسئلهای بسیار سخت است که با وجود همه این فشارها بتوان نیازهای اقتصادی داخل را تأمین کرد. البته باید اقدامات مؤثرتری هم انجام میشد و در این راستا مقام معظم رهبری، مسئله اقتصاد مقاومتی را پیش کشیدند و همین اقتصاد مقاومتی میتواند راهگشای اقتصاد کشور باشد. علیرغم اینکه منابع مادی بسیاری را در اختیار داریم و با توجه به اینکه تحریمهای بینالمللی هنوز به طور کامل برداشته نشده و تأثیرات گستردهای که در اقتصاد ما گذاشته است، تنها راهی که میتوانیم با پیمودن آن در عرصه اقتصادی هم مانند عرصههای سیاسی و اجتماعی، روی پای خود بایستیم، همین مسئله اقتصاد مقاومتی است که مقام معظم رهبری بر آن تأکید کردهاند. بنده به یاد دارم که در چند سال گذشته درآمد ارزی ما تقریبا با درآمد حاصل از فروش نفت نزدیک شده بود و علیرغم اینکه در یکی دو سال گذشته صادرات نفت ما بیشتر شده است اما اقتصاد ما حدود یک سوم به نفت وابسته است و هرچه این وابستگی به نفت را کمتر کرده و اقتصاد را به سمت چندمحصولی شدن ببریم، به نحو بهتری میتوانیم در مقابل تهاجمات اقتصادی بیگانگان مقاومتر باشیم.
اتفاقا یکی از مشکلات اقتصاد ایران را همین وابستگی به نفت و خامفروشی میدانند. چرا هنوز نتوانستهایم اقتصاد کشور را از وابستگی به درآمدهای نفتی نجات دهیم؟ همانگونه که عرض کردم، از یک طرف افزایش جمعیت و افزایش نیازهای اقتصادی کنونی نسبت به ۳۵ سال پیش را شاهد هستیم که بیش از دو برابر شده است و هم اینکه کیفیت زندگی بهبود پیدا کرده است؛ بنابراین نیازمند منابع متعددی هستیم اما تاکنون بنای اقتصاد ما بر روی صادرات نفت خام بوده است. از سوی دیگر اگر میخواستیم اقتصادی چندمحصولی و متنوع داشته باشیم لازمه چنین اتفاقی این بود که باید میزان زیادی از سرمایهگذاری را جذب کنیم اما نه قبل و نه بعد از انقلاب، به دلیل مشکلاتی همانند جنگ تحمیلی و عوامل ناشی از آن، عدم وجود منابع کافی برای توسعه این صنایع و نو کردن صنایع کشاورزی، خدمات، بازرگانی و معادن هنوز این موفقیت حاصل نشده است. ما امکانات بسیاری برای چندبُعدی کردن اقتصاد کشور در اختیار داریم اما همه این موارد نیازمند سرمایه است اما چون تاکنون سرمایهگذاران خارجی هم جذب نشدهاند و از سوی دیگر این فرصت پیش نیامده است که از روزمرگی در عرصه اقتصاد رهایی پیدا کنیم، هنوز نتوانستهایم از وابستگی به درآمدهای نفتی رهایی پیدا کنم. ما در صنایع دفاعی و تأمین مایحتاج اولیه کشور و مخصوصا عمران و آبادانی و رساندن آب و برق به همه کشور که قبل از انقلاب انجام نشده بود، موفقیتهای بسیاری حاصل کردهایم اما توان مردم به معنای واقعی کلمه به کار گرفته نشد که بقیه مشکلات را به نحو احسن برطرف کنیم. ما نیازمند آن هستیم که اقتصاد کشور را مردمی کنیم، دولت را کوچک کرده و مردم سیاستگذار و مشارکتکننده اصلی در اقتصاد باشند. ما باید اقتصاد را به مردم واگذار کرده و حجم زیادی از نقدینگی که در جامعه ما وجود دارد را در راه بهبود وضعیت اقتصادی هدایت کنیم. همچنین لازم است در آن قسمت از اقتصاد که دارای مزیت و قابل رقابت برای سرمایهگذاران است سرمایهگذاری کنیم تا بتوانیم با رقبای خارجی رقابت کرده و بازاری را در دنیا به خود اختصاص دهیم تا از این طریق ثروت خلق کرده، اشتغال ایجاد کنیم، بتوانیم تولید را افزایش دهیم و اقتصاد کشور را به سمت توسعه هدایت کنیم. به عنوان سؤال پایانی بفرمائید که آینده اقتصاد کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟ با توجه به جمیع مسائلی که به آن اشاره کردم، برای رسیدن به یک اقتصاد پویا، زنده و غیرآسیبپذیر، باید در میانمدت و دراز مدت، منابع کشور را به درستی و نه به صورت برابر به همه بخشهای اقتصاد اختصاص دهیم. امروزه دنیا در جهتی حرکت میکند که بساری از مشاغل و نیازهای جامعه در حال تغییر است. اگر قبلا محصولی در کارخانهای تولید میشد، امروزه با ارائه محصولی جدید، آن محصول سابق از رونق میافتد و ارزشافزوده کمتری را برای کشور دارد؛ بنابراین باید بهروز بوده و سیاستگذاری درستی داشته باشیم. همچنین لازم است منابعی را که برای توسعه کشور اختصاص میدهیم، برای بخشهای کلیدی و زیربنایی هزینه کرده و مردم و بخش خصوصی را هم شریک کنیم و با استفاده از توان مردمی از دلالیگری جلوگیری کنیم. همچنین لازم است به معنای واقعی کلمه در جهت رشد تولید حرکت کنیم؛ تولیداتی که هم دانشبنیان و هم دارای ارزش افزوده و مزیت بیشتر برای کشور باشد. در چنین شرایطی است که میتوانیم به اقتصادی مقاوم و پویا در آینده برسیم.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه