سیدرضا قنبری- فعال سیاسی- بازار ارز و طلا ایران در چند روز منتهی به سخنرانی ترامپ درباره برجام ملتهب شده بود. در واقع دلالانی که در دولت دوم احمدینژاد با نوسان قیمت دلار به سودهای نجومی دست یافته بودند پس از سالها رکود، دوباره وارد بازار شدند. اما چند ساعت پس از سخنرانی آشفتهی ترامپ، در عوض جهش قیمت دلار، این شاخص بورس تهران بود که با بیاعتنایی به عوامل خارجی روند رو به رشد به خود گرفت. روندی که با تجربه نوسانهای بازار کشورمان در یک دهه اخیر اتفاق تازهای محسوب میشود و این یادداشت قصد دارد به برخی از عوامل این تغییر بپردازد.
-سیاست داخلی: با نگاهی به ادبیات و منطق سخنان حسن روحانی در پاسخ به ترامپ و میلیونها کامنت کاربران ایرانی درصفحه اینستاگرام ریس جمهور آمریکا در خواهیم یافت که رابطه دولت-ملت به شکل بیسابقه ای به یکدیگر نزدیک شده است. رابطهای که در دولت پیشین چنان آشفته بود که با ورود و اظهار نظررسانهای وزرای احمدی نژاد در جهت آرامش بازار بهسرعت برخی از کالاها درکشور نایاب میگشت!! ودرسالهای اخیر با رفتار شفاف دولتمردان در سیاستگزاریها سیاسی-اقتصادی در حال ترمیم است. سرمایه اجتماعی که چند ماه قبل در دفاع ازحسن روحانی نام ریس جمهور را به ترند اول جهان در توییتر بدل کرد و امروز ازحقوق هستهای کشورمان در فضای بینالمللی پاسداری میکند. سرمایهای که محصول اعتماد بلوکهای قدرت به یکدیگر است و با افزایش مشارکت سلایق مختلف در سپهر سیاست امکان بالندگی بیشتر را دارد.
-سیاست خارجی: با نگاهی به رفتار محمد جواد ظریف در پنج سال گذشته در خواهیم یافت که روش او همواره براساس دفاع منطقی، سازنده و قانونمدار از حقوق هستهای بوده و براساس اصول مترقی حکمت، عزت و مصلحت بهجای کری خوانی و مخالف پروری سعی بر نمایش وجه عقلانی نظام در ویترینهای جهانی دارد. سیاستی که چنان ساختار برجام را شکل داده که حتی مخالفان جمهوری اسلامی در چهار گوشه عالم-با تمام قدرت اقتصادی و رسانه ای- قادر به خروج از آن نیستند. اتفاقی که در زمان مدیریت سعید جلیلی بر پرونده هستهای با مواضع و سخنان نسنجیده چنان به بیراهه رفت که حتی روسیه و چین –بهعنوان شریکهای استراتژیک جمهوری اسلامی- به قطعنامههای شورای امنیت بر علیه ایران رای مثبت دادند. موضعی که اکنون در برابر تهدیدهای ترامپ به خروج از توافق هستهای به همراهی قدرتهای اروپایی، روسیه، سازمان انرژی اتمی و دبیرکل سازمان ملل از برجام مبدل شده است.
-اقتصاد: "چرخ کارخانه و چرخ سانتریفورژها با هم بچرخد" این جمله جان کلام حسن روحانی در مناظره های انتخابات نود و دو بود که سعی داشت اصول جمهوری اسلامی در سیاست خارجی را به زندگی روزمره مردم گره بزند. راهبردی که در سالهای اخیر با جدیت در تمام سطوح مدیریتی دولت دنبال شده و نشان آن را میتوان در قراردادهای بزرگ پسا برجام یافت. در واقع حسن روحانی با عبور از پوپولیسم در سیاست خارجی، حق مسلم هستهای را نه فقط در شعارهای دهان پرکن پشت تریبون و نامههای بیپاسخ بلکه در جهت ارتقای سطح زندگی و رفاه ایرانیان به کار گرفته است. چه آنکه امروز مردم کشورمان از برجام بیش از همه به دلیل افزایش آرامش و ثبات در ساختار سیاسی-اقتصادی کشور دفاع کرده و البته این توافق نیز توانسته علاوه بر تامین نظر بزرگان نظام چرخهای توسعه در جمهوری اسلامی را به حرکت درآورد.
در پایان ذکر این نکته ضروری است که یکی از نقاط ضعف عمده گروهها و احزاب سیاسی در ایران، قدسی کردن امر سیاست است. چه آنکه هر راهبردی در مدیریت کشور موافقان و مخالفانی دارد و مفاهیمی چون کاسبان تحریم و کاسبان برجام که این روزها رسانههای اصلاحطلب و اصولگرا در جهت تحقیر رقیب بکار میبرند نتیجه ای جز قطبی کردن فضای تصمیمگیری و مانعتراشی در راه تشکیل ائتلافهای موثر و حداکثری نخواهد داشت. بنابراین گشودن فضای نقد و نظر برای همه گروههای سیاسی درباره برجام بیش از همه نشان از قدرت و تدبیر تیم مذاکره کننده در نحوه شکلدهی این توافق و راهی برای بهبود عملکرد دولتمردان است.توافقی که بنظر می رسد با مدیریت حسن روحانی و همکارانش از چنان ساختار استواری در قوانین بین المللی و افکار عمومی بهره مند شده که از این به بعد حتی دلالان خیابان استانبول هم تهدیدهای ریس جمهور ایالات متحده را جدی نخواهند گرفت!!