کشف فرصتهای کارآفرینی عاملی برای پیشرفت اقتصادی
افزایش بیکاری، جهانی سازی و کوچک سازی، سبب شده است که در سراسر جهـان میلیون ها نفر بسوی کارآفرینی و شناخت فرصـت هـا بـرای کـسب و کارهـای جدیـد حرکت کنند. محیط کسب وکاری که یک کارآفرین می خواهد کسب وکار خود را در آن راه اندازی کند معمولا قادر به تغییر قابل توجهی نیست. با وجود مفروضاتی که افراد در مورد سازمانها و نهادی اجتماعی و غیر انتفاعی دارند، آنها بیش از اندازه در معرض نیروهای بازار و محدودیت های اقتصادی قرار می گیرند.به عنوان مثال آیا یک سازمان یا نهاد اجتماعی اگر تمام تلاش خود را روی ماموریت اجتماعیش متمرکز کند آیا از سود اقتصادی غفلت کرده است؟ به طور واضح، ارتباط با تامین کنندگان، هزینه های تولید، نیروی کار و توزیع برای حفظ و بقا این سازمانها (نهادهای) بزرگ اجتماعی مهم و حیاتی هستند. بنابراین سازمانهای اجتماعی و غیر انتفاعی تنها بر یک جریان نقدینگی مثبت و تولید کافی متمرکز هستند، حتی اگر نوع عملیات آنها با سازمان های انتفاعی متفاوت باشد.کسب و کارهای غیر انتفاعی در یک سیستم آزاد تجاری با مالکیت خصوصی و سود آوری مشخص می شود. در یک سیستم تجارت آزاد، فرصت ها زمانی که شرایط تغییر می کنند ایجاد می شوند.هرج و مرج، تناقضات، دانش و شکاف اطلاعاتی و انواع دیگری از خلاء های صنعت جز تغییرات شرایط هستند.تغییرات در محیط کسب وکار و پیش بینی تغییرات در محیط کسب وکار خیلی مهم است که هوشیاری نسبت به تغییرات ارزشمند است. این درحالی است که یک کارآفرین با اعتبار به خود و خلاقیت و قاطعیت می تواند فرصت را غنمیت شمارد و از آن استفاده کند در حالی که دیگران آن فرصت را مطالعه می کنند. فرصتها موقعیتی هستند. برخی شرایط تحت فرصتهایی که هستند کاملا منحصر به فردند در حالی که دربرخی زمانهای دیگر آنها قابل تعمیم هستند و می توانند در صنعت های دیگر، محصولات و خدمات به کار روند. سایر تغییرات نظارتی و تکنولوژیکی اساساً می تواند طرز تفکر شما در مورد فرصت ها را تغییر دهد.به خاطر اقتصادی بودن فرایند توزیع و فروش بسیاری از محصولات به مشتری از ماهیگیری تا کتابها و لوازم آرایشی و بهداشتی و نیز کالاهای ورزشی؛ در واقع تغییرات تکنولوژی در این محصولات می تواند فرصت های دیگری را برای افراد ایجاد کند. باکسب و کار های با پتانسیل بالا می توان بازارهایی برای یک محصول یا خدمات را شناسایی کرد که در آنها نیازهای مهم مشتریان برطرف می شود وهمچنین این بازارها می توانند باعث ایجاد ارزش افزوده و مزایا برای مشتریان شوند. این امر خود باعث بهبود سرمایه گزاری و سود می شود و شرکت از این طریق قادر به گسترش وارائه بیش از یک محصول می باشد. فرصت های بالقوه درباره نیاز های مشتریان غیر متمرکز هستند. باز پرداخت های بیش از سه سال به مشتریان باعث غیر جذاب شدن فرصت ها می شود در حال حاضر حتی فرصت ها با پتانسیل پایین باعث می شود که شرکت بتواند بیش از یک محصول را ارائه کند. سیستم بازار ابزاری قوی برای هماهنگ سازی فعالیت های اقتصادی است چرا که قیمت ها همزمان برنامه های تولیدی، در دسترس بودن منابع، و نیازمندی های منابع طرفین بازار را به روشی که تقاضاهای شناختی هر فرد را محدود نماید، هماهنگ می کنند. از طریق بسط و انتقال مؤثر و کارآی اطلاعات می توان بگونه ای مناسب اقدامات عاملین بازار را هماهنگ نمود. با این وجود سیستم قیمت ها دارای یک ضعف اصلی می باشند:، قیمت ها نمی توانند به دقت همه ی اطلاعات مورد نیاز برای هماهنگ سازی تصمیمات اقتصادی را انتقال دهند. در نتیجه قیمت ها نمی توانند به درستی کشف و بهره برداری از فرصت های کارآفرینانه را هدایت کنند. اگربپذیریم اقتصاد به سوی تعادل گرایش دارد و کارآفرینان را به عنوان عوامل اقتصادی بپذیریم که طبق فرصت های سود موجود در بازار نامتعادل اقدام میکنند تا اقتصاد را به تعادل برسانند، پس سرانجام همه ی فرصت های سود از بین خواهد رفت و اقتصاد به تعادل خواهد رسید. چه چیزی فرصت های سود را در وهله ی اول تولید میکند؟ این مقاله دسته ی عمده از عوامل خالق فرصتهای سود را مشخص می سازد: ۱) عواملی که بازار را نا متعادل می کنند. ۲) عواملی که امکان تولید را افزایش می دهند. ۳) فعالیت های کارآفرینانه که امکان های کارآفرینی افزوده خلق می کنند. تحلیل هر یک از این دسته ها به نتیجه ای می انجامد که تا به حال مهم ترین علت فرصت های کارآفرینانه را فعالیت های کارآفرینانه ی پشین می داند. کارآفرینی فرصتی برای کارآفرینی بیشتر خلق می کند که به پیشرفت اقتصادی منجر می شود. کارآفرینی عامل متعادل کننده ی مهمی را فراهم می سازد ولی عنصر بسیار مهمی در رشد اقتصادی نیز می باشد.