دکتر محسن رنانی: بیتوجهی به وجود بحران بزرگترین مسأله اقتصاد ایران است
در دوازدهمین نشست کافه بورس که در روز ۴ خرداد ماه برگزار شد، دکتر حسین خزلی خرازی در ابتدای نشست علاوه بر تشکر و تقدیر از حضور فعالان بازار سرمایه در نشست یاد شده، از استاد غلامرضا اسلامی بیدگلی تقدیر کرد و اقدام به نام گذاری سالن کنفرانس را به نا آن مرحوم را اقدامی شایسته دانست و از فعالان بازار برای بهرهگیری از امکانات این تالار دعوت به عمل آورد به گزارش خبرنگار جهان اقتصاد، دکتر خرازی همچنین حاضران را به حضور در مراسم رونمایی از کتاب تازهی دکتر علی سرزعیم در روز سه شنبه آینده فراخواند. در ادامه این نشست آقای ثابت ضمن اظهار خیرمقدم و اعلام برنامه، یکی از هدفهای مهم این مجموعه از نشستها را اتصال پیشکسوتان به نسل جدید فعال در بازار دانست و گفت: رشد کمی بازار باید با رشد منشها و اخلاقیات همراه باشد. در ادامه این نشست دکتر محسن رنانی، عضو هیأت علمی دانشگاه اصفهان به سخنرانی پرداخت. عنوان سخنرانی دکتر رنانی "تحلیل ریشههای رکود اقتصاد ایران و چالشهای خروج از آن" اعلام شده بود. روزنامه جهان اقتصاد به دلیل طولانی بودن متن کامل سخنرانی و لحاظ کردن این نکته که انتشار بخشی از آن ممکن است به رسایی آن، استدلالها و نتیجهگیری آن صدمه بزند، تصمیم با انتشار چکیدهای از این سخنرانی گرفته است. این چکیده را آقای شهاب علیشاهی از سخنرانی دکتر محسن رنانی استخراج کردهاند. توجه شما را به مطالعه این گزارش فشرده جلب میکنیم:
خلاصه اهم نکات سخنرانی دکتر رنانی
نظام سیاسی، دولت و بخش خصوصی رکود را به عنوان معضل اساسی کشور جدی نگرفتهاند. هریک به نوعی منتظرند با گذشت زمان و با عواملی مثل برجام رکود خود بخود رفع شود. اگر دولت رکود را جدی گرفته بود، با گذشت زمان عمق پیدا نمیکرد. انجام سه اقدام میبایست به بعد از خروج از رکود موکول میشد چون همگی ماهیت انقباضی دارند: افزایش مالیات افزایش قیمت حاملهای انرژی افزایش دستمزد همچنین کاهش تورم موجب تعمیق رکود شد. مبارزه با تورم یا رکود برچه مبنایی اولویتبندی شود ؟ در دوران تورم عدهای زیان میکنند و عدهای هم سود میبرند. در رکود همه زیان میکنند هم تولیدکننده و هم عوامل تولید در رکود تورمی همه زیان میکنند عده ای نابود میشوند. در حل معضلات اقتصادی باید اولویت در نظر گرفته شود. برای پرداختن به رکود ابتدا انواع رشد را بررسی میکنیم و سپس برمبنای آن رکود را شرح میدهیم: رشد افقی ساده: استفاده بیشتر از همین ظرفیت موجود و تولید بیشتر بدون افزایش پتانسیل رشد عمودی: افزایش ظرفیت و توان تولید و ارتقا پتانسیلها رشد کیفی: افزایش سطح بلوغ، ارتقا کیفیت منابع انسانی و بهرهگیری از دانش پنهان در عبارت "فوت و فن کار" فن به دانش آشکار و فوت به دانش پنهان اشاره دارد. دانش آشکار از طریق آموزش عالی ولی دانش پنهان سینه به سینه منتقل میشود. رشد کیفی در سطح ملی توسعه است. توسعه زمانی رخ میدهد که رفتار عوض شود. مثلا اگر ماشین ما بهتر شده پیشرفت کردیم ولی اگر رفتار رانندگی ما همان است توسعه پیدا نکردیم. در مقابل سه سطح رکود داریم و در اصطلاح اقتصادی اینگونه عنوان میکنیم: رکودهای اقتصاد کلانی: توان تولید ثابت است ولی کمتر تولید میشود و از ظرفیت موجود کمتر استفاده میشود. رکودهای ساختاری: توان تولید وجود دارد ولی ساختار روابط بخشهای اقتصادی برای هم مانع و محدودیت تولید میکنند. رکودهای نهادی: خصوصیات کیفی و رفتارهای توسعه یافته ترک میشود. اقدام برای رفع رکود نیازمند سلسله تصمیماتی است . تصمیمات اقتصادی هم سه سطح هستند: تصمیمات بخش خرد (هریک از بنگاهها) تصمیمات کلان اقتصادی (بیشتر منظور تصیمات و اعمال سیستهای مالی و پولی است) تصمیمات بخش عمومی رکودهای اقتصاد کلانی: انتظار میرود رکودهای اقتصاد کلانی با تصمیمات دولت کنترل شوند. کوتاه مدت در اقتصاد ایران حدود یکسال است. کوتاه مدت در اقتصادهای توسعه یافته سه ماه است. نیم درصد کاهش نرخ بهره، به دلیل حساسیت رفتارهای سرمایهگذاری، در دوره سه ماهه اثر خود را در شاخصهای دیگر مثل سرمایهگذاری و بیکاری نشان میدهد. در مجموع رکودهای اقتصاد کلانی در یک سال با سیاستهای اقتصادی کنترل شود. ولی در حال حاضر اصلا سیاستها اثری ندارد و بازار اعتماد نمیکند.
دکتر محسن رنانی: در بحران خوب تصمیم میگیریم به شرطیکه قبول کنیم که در بحران هستیم.
رکودهای ساختاری:
رکود ساختاری و بهم خوردن تناسب بخشهای اقتصادی در بعضی بخشها تا ۴ برابر بیش از نیاز سرمایهگذاری شده است. نمونههایی از رکود ساختاری: بخش اعظم سرمایه کشور به ساختمان اختصاص داده شده و بخشهای دیگر نمیتوانند تقاضای کافی برای آن ایجاد کنند. سرمایهگذاری شده در فرودگاه و راه ولی کسب و کارها به اندازه کافی از آنها استفاده نمیکنند. یعنی مثلا فرودگاه داریم ولی ۱۰۰ نفر نیست که در هفته از پرواز انجام شده در از آن فرودگاه استفاده کند. بیماری هلندی مانند بدنی که چربی گرفته است و تناسب بین چربی و عضله بهم خورده است. برای واردات نیاز به ارز داریم. ارز از محل صادرات تامین میشود. ولی چون نفت داشتیم به صادرات غیرنفتی وابسته نبودیم پس این بخش ضعیف شد. بخش اعظم سرمایه کشور در تولید محصولاتی هست که قابل معامله نیست و نمیتواند صادر شود و ارز برای واردات تامین کند. تعداد مهندسین ایرانی برابر با تعداد مهندسین آمریکایی است در حالیکه جمعیت این کشور ۴ برابر ما و اقتصادشان ۴۰ برابر ماست تعداد مهندس زیاد پیشرفت میآورد ولی توسعه و تحولات کیفی خیر پول برای ایجاد شغل اینها نیست پول هم داشته باشیم نمیتوانیم شغل ایجاد کنیم حتی اگر هم بتوانیم وقتی نیاز نیست و توجیه اقتصادی ندارد بی معنی است. آموزش عالی: پیشرفت آموزش و پرورش: توسعهای ساختارها در میان مدت شکل میگیرند. رکودهای ساختاری به ۲ یا ۳ سال برای تغییر ساختار نیاز دارند تا حل شوند. *رکودهای نهادی: نهاد: هرگونه ترتیباتی که رفتارهای عمومی کنترل و مدیریت میکند. دین نهاد است، قانون اساسی نهاد است، بانک مرکزی، خانواده و سازمانها هم نهاد هستند چون به رفتارهای واحدهای اجتماعی شکل میدهند. هریک نوع خاصی از رفتار انسان را کنترل میکنند . مثلا بانک مرکزی نهادی است که رفتارهای پولی را کنترل میکند. نهادها چفت و بست و چرخ دندههای اتصال و انتقال نیرو بین اهرمهای انجام کار در جامعه هستند. رکود نهادی: بخشهایی که رفتار جامعه را کنترل میکند مانع انجام کار و ایجاد ارزش افزوده اقتصادی میشود. مثلا رفتارهای صادرات و واردات با نهادی به نام گمرک کنترل میشود و اگر گمرک مانع ایجاد کند، چرخه تجارت را کند خواهد کرد. یا مثلا قوه قضایه در رسیدگی به پروندههای مالی و اقتصادی اگر کند عمل کند بخش بزرگی از اقتصاد کشور بلاتکلیف و منتظر رای دادگاه خواهد بود. رکود نهادی در شستا: مستمری پرداختی ۹۰ درصد از منابع جاری و فقط ۲% از شرکتهای زیر مجموعه تامین میشود. نهادها در بلند مدت شکل میگیرند. رکودهای نهادی هم به زمان بیشتر و گاهی هم هرگز حل نمیشوند. در بخشی از اقتصاد فساد نهادینه شده و جزئی از گردش کار هست. اقتصاد ما در حال حاضر همزمان سه رکود اقتصاد کلانی، ساختاری و نهادی را دارد. بعلاوه دو رکود خارجی دیگر: کاهش قیمت نفت و رکود اقتصادی جهانی از این ۵ دسته رکود فقط یکی به لحاظ تئوریک در اختیار دولت است. (ساختاری و نهادی دست دولت نیست و دو سطح هم که خارجی است.) رشد و رونق به معنای گردش بیشتر و سریعتر پول در چرخه اقتصاد کلان است: حالا چرا هر یک از بخشهای بنگاهها، خانوار، بازارهای مالی، دولت، خارجیها اقدام به باز کردن شیرفلکه پول نمیکنند ( پول خرج نمیکنند) بنگاهها: برای خرج کردن باید بفروشیم و مطالبات را وصول کنیم. به اندازه کافی هم وام دارند و گرفتن وام جدید برای مخارج توجیهی ندارد. خانوارها: بیکار هستیم حقوق دریافتی هم کافی نیست نظام مالی: باید تا ۷۰% سپرده ها وام بدهیم ولی همین الان ۱۲۰% سپرده ها وام دادهایم و بیش از این امکانپذیر نیست. خارجیها: میتوانیم از دو راه پول تزریق کنیم: جنس بخریم ولی کیفیت و مزیت قیمتی ندارد و خرید به صرفه نیست. وام بدهیم دولت: در حال حاضر تنها کاری که میتواند بکند چاپ پول است که یک راه حل کوتاه مدت تورم زاست.
جمع بندی:
عدم توجه به وجود بحران یکی از بزرگترین مسائل ماست. ویژگی خوب ما: در بحران خوب تصمیم میگیریم به شرطیکه قبول کنیم که در بحران هستیم. تنها ابزار دولت که ابزارهای پولی و مالی است، کند است. بسیح ملی و یک فرمانده در قرارگاه اقتصادی میخواهیم. باید به اقتصاد افق بدهد و منازعات خطرناک سیاسی باید متوقف شود. عفو عمومی و تسهیل ورود سرمایه ایرانیهای خارج از کشور اقتصاد مقاومتی یا اقتصاد تابآوری: یک اقتصاد یا بازار تا چه حد میتواند در مقابل شوکها مقاومت کند. اقتصاد مقاومتی ایجاد حرکت واقعی باید بکند. رکود، خشکسالی و فساد در کوتاه مدت دولت فقط یک راه دارد و آن انتشار پول است که تورم زاست.