پارس جنوبی: نبرد با زمان برای حفظ منابع
محمدحسین صفایی کارشناس نفت

پارس جنوبی بالغ بر 70درصد از گاز و ۴۰ درصد از خوراک مورد نیاز برای تولید بنزین در کشور را تامین کرده و از این حیث واجد اهمیت استراتژیک و حیاتی برای اقتصاد و امنیت انرژی کشورمان است. با این حال، این میدان اکنون وارد نیمه دوم عمر بهرهبرداری خود شده و مانند سایر میادین گازی و نفتی جهان، با چالشهایی همچون افت فشار و کاهش تولید مواجه است. این وضعیت ضرورت برنامهریزی و اجرای تمهیدات مناسب برای حفظ و افزایش تولید را بیش از پیش آشکار میسازد.
شرکت نفت و گاز پارس مطالعاتی را برای جبران افت فشار انجام داده و بیش از ۲۰ سناریو برای انتخاب گزینه برتر روی میز گذاشت. پس از در نظر گرفتن معیارهایی مانند مقدار ازدیاد برداشت، شاخصهای اقتصادی، زیستمحیطی، پدافند غیرعامل و اجرایی، نهایتاً گزینه فراساحل بهعنوان گزینه برتر انتخاب شد.
وزیر نفت در مراسم امضای قرارداد فشارافزایی پارس جنوبی، تحقق تولید گاز خام به ۱.۳۴ میلیارد مترمکعب را نیازمند ۷۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری عنوان کر. دقیقتر اینکه حدود ۵۳ میلیارد دلار برای توسعه و ۲۲ میلیارد دلار برای نگهداشت این میدان موردنیاز است. به بیان دیگر میتوان گفت برای رسیدن به اهداف گازی برنامه هفتم پیشرفت، لازم است این میزان سرمایهگذاری محقق شود.
قطعاً امضای این قرارداد مایهی خوشحالی است. اما سمت دیگر ماجرا این است که نباید به واسطهی این قرارداد دچار توهم بشویم. حتی اگر این قرارداد بهدرستی اجرا شود، نمیتواند ناترازی فعلی و تقاضای روزافزون گاز را پاسخ دهد و تنها سطح فعلی تولید را برای مدت بیشتری حفظ میکند. نکته مهم این است که این هزینهها تنها برای ثبات در کوتاهمدت است و حل ناترازی گاز نیازمند سرمایهگذاریهای حداکثری است. تأخیر در این سرمایهگذاریها به زیان ایران تمام خواهد بود.
قطر توسعه بخش خود از میدان (گنبد شمالی) را از سال ۱۹۹۱ آغاز کرد، در حالی که ایران توسعه بخش خود (پارس جنوبی) را از سال ۲۰۰۱ شروع کرد و از ابتدا ۱۰ سال از قطر عقب بود. قطر در فاصله سالهای ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۱ حدود ۲۱۰ میلیارد مترمکعب گاز استخراج کرد که بهارزش آن زمان، حدود ۶۰ میلیارد دلار درآمد داشت. این کشور در حال حاضر روزانه بیش از ۷۰۰ میلیون مترمکعب گاز از این میدان استخراج میکند و بخش عمدهای از صادرات گاز مایع (LNG ) خود را از این میدان تأمین میکند. قطر یکی از بزرگترین صادرکنندگان LNG در جهان است و سهم قابل توجهی از بازار جهانی گاز را در اختیار دارد. ایران روزانه حدود ۶۰۰ میلیون مترمکعب گاز از پارس جنوبی استخراج میکند (این رقم به طور متوسط است) اما تنها حدود ۵ درصد از گاز تولیدی خود را صادر میکند.
ایرانیان هم در منازل خود و هم در بخش صنعت، با معضل مصرف مسرفانه روبهرو هستند. گاز طبیعی که میتوانست یکی از ابزارهای ایران برای صادرات و کسب درآمد دلاری باشد، با مصرف بیرویه در بخشهای مختلف و البته تحریمهای بینالمللی (که راه ورود فناوریهای پشرفته و منابع مالی را به این صنعت مسدود کرده) عملاً به تدریج به معضل ناترازی گرفتار شده است.
بر اساس تئوری «هزینه فرصت»، تعلل ایران در سرمایهگذاری بهموقع و مصرف بیرویه گاز، هزینههای فرصت قابل توجهی را به همراه خواهد داشت.
برای کاهش آثار منفی ناشی از تعلل در سرمایهگذاری و مصرف بیرویه گاز، ایران باید بهطور جدی به تدابیر راهبردی در بخش میدان مشترک پارس جنوبی روی آورد. مشارکت سرمایهگذاران داخلی و خارجی، استفاده از صندوق ذخیره ارزی، و جذب فناوریهای پیشرفته میتوانند بهعنوان گزینههای مؤثر در این زمینه مطرح شوند. علاوه بر این، بهینهسازی مصرف گاز در بخشهای خانگی، صنعتی و نیروگاهی باید در اولویت قرار گیرد. این اقدامات نهتنها تراز انرژی کشور را بهبود میبخشد، بلکه میتواند با تقویت روند صادرات گازی، بهعنوان موتور محرکی برای رشد اقتصادی بلندمدت عمل کند.
با بهرهگیری از تجربیات موفق سایر کشورهای پیشرو در این بخش، ایران میتواند از منابع غنی گازی خود بهعنوان ابزاری قدرتمند برای افزایش درآمدهای ارزی و تقویت جایگاه خود در بازارهای بینالمللی استفاده کند. در غیر این صورت، تداوم روند فعلی نهتنها به از دست رفتن فرصتهای طلایی منجر خواهد شد، بلکه ممکن است ایران را با چالشهای جدیتری در تأمین انرژی داخلی و حفظ امنیت ملی مواجه سازد.
پر واضح است که مدیریت هوشمندانه میدان گازی پارس جنوبی و سرمایهگذاری بهموقع در این بخش، نهتنها تضمینکننده ثبات انرژی کشور در بلندمدت است، بلکه میتواند بهعنوان عاملی کلیدی در تحقق اهداف اقتصادی و توسعهای ایران نقش آفرینی کند.