افق روشنی پیش روی نیروی کار وجود ندارد
با توجه به تشدید رکود شاخص در کسب و کارها در فصل زمستان می توان گفت این شاخص تا حدودی در کوتاه مدت جهتهای اقتصادی را نشان میدهد اما از ۱۴ – ۱۳ سال گذشته که کشور با رکود تورمی مواجه شد تعداد قابل توجهی از نیروی کار از ادامه فعالیت ناامید شدند یا مهاجرت کردند یا با درآمدهای دیگری سعی در امرارمعاش دارند چرا که افق روشنی را پیش روی خود نمیبینند.

متاسفانه برای نوجوانان و جوانانی که آمادگی دارند تا وارد بازار کار شوند هم شرایط مهیا نیست و با مقایسه شرایط این روزهای کشور با شرایط 20 سال پیش و تعداد جوانان نسبت به جمعیت شاهد آنیم که تعداد بیکاران بیشتر از قبل شده است.
در واقع کاهش تولید یک روند بلند مدت است و معمولا اتفاقاتی میفتد که منجر به افت تولید میشود و حتی آن را تشدید هم میکند و معادل رفاهی که مردم از دست میدهند میزان تولید هم کم میشود و این مساله مهمی است و به همان اندازهای که هزینهها بالاتر میرود میزان تولید هم کم شده و ارزش کمتری هم خلق میشود.
معمولا در این کشور از این شاخص برای بررسی جهتهای کوتاه مدت اقتصادی استفاده میکنند اما در ایران همواره باید این مساله را هم لحاظ کرد که رشد اقتصادی در چند سال گذشته صفر بوده و میزان تورم نیز بالا بوده است
البته نرخ رشد تولید داخل در ایران کار سختی است؛ چرا که در ایران همچنان یارانه پرداخت میشود.
یکی از موضوعاتی که مشکلساز هم شده کمبود انرژی در کشور است. این در حالی است که چند سال پیش به اندازه قابل توجهی با مازاد تولید برق در کشور مواجه بودیم و با توجه به اینکه برق یک کالای استراتژیک هم هست اما متاسفانه این روزها به طور جدی با کاهش تولید برق مواجه شدهایم و معمولا اولین بخشی که برق آن قطع میشود، کارخانهها هستند.
متاسفانه برق کارخانهها سه یا چهار ماه متوالی قطع میشود و هر چقدر پس از آن، این کارخانهها شبانه روز کار کنند باز هم نمیتوانند کسری تولید و زیان ناشی از این قطعی برق را جبران کنند.
البته نباید فراموش کرد که به جز ارزان بودن قیمت انرژی، تکنولوژی هم وارد کشور نشده است و انرژی را به نوعی جایگزین تکنولوژی کردهاند و برق و گازی که در ایران تولید میشود و ارزان هم هست باز به اندازه نیاز کشور تولید نمیشود و متاسفانه به نظر میرسد در تابستان پیش رو هم برق خانگی برای مدت طولانی قطع شود. البته به جز قطعی برق کارخانهها و شرکتهایی که باید افزایش تولید داشته باشند اما باز هم متاسفانه با افت تولید مواجه میشوند.
بر این اساس وضعیت به گونهای شده که حتی وارد کردن دستگاههای کاهش انرژی هم صرفه اقتصادی ندارد. این در حالی است که افرادی در ترکیه، چین یا کشورهای اروپایی و… مشغول فعالیت هستند سرمایهگذاری در این بخش اجتنابناپذیر است و صاحبان سرمایه قادر نیستند بدون این تکنولوژی ادامه حیات بدهند.
به نظر می رسد در کشوری هستیم که بیشتر صنایع به شدت نیازمند انرژی هستند و به دلیل کمبود انرژی و بخشی از تولیدکنندگان بخش خصوصی هم از ایران رفتهاند. این در حالی است که برق از ضروریات زندگی شهری است و به دلیل اینکه نیروگاهها در این مدت نتوانستند هزینه نگهداری بدهند این اتفاق افتاده است و حتی در زمستان هم با کمبود برق روبهرو شدیم.
میثم رادپور
کارشناس اقتصادی