بازار بورس چشمانداز صعودی قوی برای خود متصور نیست
بازار سهام در شرایط بحرانی قرار دارد؛ اما آیا این بحران با پول حل میشود؟ با حرف حل میشود؟ با شعار حل میشود؟ با حمایت حقوقیها حل میشود؟ با دستور حل میشود؟
برای اینکه بفهمیم چرا بازار بهرغم اخبار مهم و مثبت باز هم نمیتواند مثبت بماند، لازم است به الزامات و شرایط سرمایهگذاری توجه کنیم. یکی از بزرگان بازار، آقای وارن بافت، در مصاحبهای درباره نحوه سرمایهگذاری، به این موضوع اشاره کرد که صورتهای مالی گویای همهچیز است. وقتی مجری از او پرسید با توجه به تعداد زیاد شرکتها چگونه این کار را انجام میدهد، بهطور طنزآمیز گفت که شرکتها را براساس حروف الفبا دستهبندی و بررسی میکند. پیام این حرف این است که همه سرمایهگذاران باید برای پیدا کردن سهام برنده، صورتهای مالی شرکتها را بررسی کرده و روند سودآوری، مزیت رقابتی، ساختار سرمایه و... را ارزیابی کنند. حال با این دید به بازار سرمایه خودمان نگاه کنیم. در سالهای اخیر به دلیل سیاستها، قوانین مخرب اقتصادی و شرایط تحریمی، شرکتها برای زنده ماندن تلاش میکنند و رشد، نوآوری و سودآوری به اولویتهای بعدی منتقل شدهاند. بد نیست نگاهی به آمار و ارقام مهم بازار بیندازیم.
سرمایهگذار و پول هوشمند در جایی ورود میکند که بیشترین بازدهی و کمترین ریسک و دخالتهای دولتی وجود داشته باشد. با توجه به آمار یکساله، مشخص است که این پول در کجا احساس امنیت و بازدهی بالا دارد. یکی دیگر از دادههایی که بازار به آن توجه دارد، ضریب قیمت به فروش است که هم در بورس و هم در فرابورس به سطحی پایینتر از سال ۱۴۰۰ و پیش از آن رسیده است.