تشریک مساعی مدیران برای افزایش کارایی، اثربخشی و بهره وری
نشست هم‌اندیشی دور روزه مدیران شرکت بازرگانی دولتی ایران و مدیران غله استان‌ها در مشهد در واقع تشریک مساعی در سطح مدیران عالی است تا موضوعاتی که نیاز به هم‌اندیشی دارد از حالت محلی و منطقه‌ای خارج و در سطح ملی، مدیران استان‌ها موضوعات کارشناسی شده را در قالب بسته‌های پیشنهادی در حوزه‌های بازرگانی، مالی، منابع انسانی، فنی و ... به اشتراک گذاشته تا از تجمیع اطلاعات و بررسی مسائل در پنل‌های مربوطه، اطلاعات از داده فراتر رفته تا تبدیل به «دانش کاربردی سازمانی» شود.
ذات و ماهيت نشست هاي هم انديشي، ديگرانديشي و فراانديشي - چه به صورت مستقيم و حضوري و چه به طور غير مستقيم و در قالب ابزارهاي ارتباطي فناورانه - همواره اميدآفرين است چرا که در اتمسفر خود از طريق «طوفان فکري» تحقق اهداف سازماني را تسريع مي بخشد، اتفاقي که مورد انتظار معاون محترم وزير و نيز مورد اهتمام مديران شرکت بازرگاني دولتي ايران از برگزاري نشست هم انديشي مشهد است تا نقش «حمايت» و «هدايت « خود را نسبت به مجموعه تحت پوشش، دستگاه هاي دولتي، تشکل هاي غير دولتي، بخش هاي خصوصي مرتبط و ساير ذينفعان به حداکثر ممکن برساند.
بدون ترديد، يکي از ابزارهاي مهم مشارکت سازمان ها، نظام پيشنهادات است. نظام پيشنهادات، نهالي سربرآورده از دامان تشريک مساعي است که رأس شجره نامه اش به سلسله جلسات «هم انديشي» ختم مي شود.
ممکن است مسائل و مشکلات، متغيرها و شاخص هاي هر استان، نسبت به ساير استان ها متفاوت باشد و اين تفاوت ها بيشتر در اهداف بخشي و ميان بخشي استان ها خود را نشان دهد و از اين رو، اين اهداف مي بايست با متغيرهاي خاص آن استان و به تعبيري، آمايش هاي سرزميني و فرهنگي هر منطقه، همخواني و تطابق داشته باشد.
با توجه به اين اصل، به رغم اشتراک نظر در اهداف اجباري و عمومي، امکان دارد بخش اهداف اجباري شرکت مادر با برخي اهداف بخشي و ميان بخشي استان ها دچار تعارض شود.
با علم به اين موضوع، نشست هاي هم انديشي، بهترين نسخه برون رفت از اين چالش است، چرا که حيات يک سازمان به اطلاعات آن سازمان وابسته است و اطلاعات درست و به هنگام، به مثابه خون درون شريان هاي حياتي است که از طريق تشريک مساعي، تبديل به دانش سازماني مي شود و در کل سيستم و بخش ها و واحدهاي سازماني، پمپاژ مي شود.يکي از خاصيت هاي مهم نشست هم انديشي، هم افزايي، نيروزايي و توليد سينرژي است که موجب کاهش چالش ها، رفع محدوديت ها، افزايش مسئوليت پذيري، توسعه تفکرات نو و ديدگاه هاي متعالي و از همه مهم تر، تعهد سازماني و رسيدن به يک «خرد جمعي» است.اما بدون شک، نيروي انساني که مهم ترين منابع سازمان محسوب مي شود، نگاهي ويژه همراه با اميد و انگيزه به نتايج نشست هم انديشي مشهد دارد، نتايجي که مي تواند پيامدهاي مثبت و روشني براي منابع انساني داشته باشد.بي ترديد، بسته اي که از پنل مالي و منابع انساني نشست هم انديشي مشهد استخراج مي شود، اگر از دل آن، خواسته ها و انتظارات معقول و منطقي همکاران و رضايت شغلي آنها فراهم شود، موجب مسئوليت پذيري، تعهد سازماني، تقويت انگيزه، تبديل اهداف فردي و شخصي به اهداف گروهي و سازماني و افزايش کارايي و اثربخشي کارکنان مي شود.
امروز يکي از کليدي ترين واژه هاي مديريتي دنيا، اين است که «اهداف و نيازهاي سطح پايين، ابزار رسيدن به اهداف سطح بالا و کلان مي باشند». از اين رو، مديران ارشد براي رسيدن به اهداف کلان مي بايست ابتدا اهداف و نيازهاي سطح پايين را ببينند. اصل مهمي که پيتر دراکر، پدر علم مديريت نيز به آن پرداخت است. همان طور که يک کوهنورد براي رسيدن به قله، بايد از دامنه کوه شروع کند. اصلي که به صراحت عنوان مي کند که اهداف و نيازهاي سطح پايين ابزار رسيدن به اهداف سطح بالا هستند و هيچ راهي جز اين وجود ندارد.در مجموع، رهاورد نشست هم انديشي مديران در مشهد، هم توسعه مديريت در مجموعه را به همراه دارد و هم با تشريک مساعي، خط مشي ها و سياست گذاري ها به روزرساني مي شوند، هم فرآيندهاي خريد تضميني محصولات استراتژيک، تأمين کالاهاي اساسي و تنظيم بازار تسهيل مي گردد و مهم تر اينکه، با تمرکز بر نيازها و خواسته هاي نيروي انساني به عنوان مهم ترين اصل پويايي و توسعه يافتگي سازمان که خلاقيت، نوآوري، کارآفريني، انعطاف پذيري و ايده پردازي از دل آن استخراج مي شود، کارآيي و اثربخشي منابع انساني بالا رفته و در نتيجه، افزايش بهره وري سازماني تحقق مي يابد.
فريدون اميريان - تحليل گر اقتصاد سياسي
