پنج شنبه 30 فروردین، 1403

کدخبر: 6020 17:30 1393/07/27
یک خواننده موسیقی تلفیقی در گفت و گو با جهان اقتصاد: هویت از موسیقی ایرانی حذف شده است

یک خواننده موسیقی تلفیقی در گفت و گو با جهان اقتصاد: هویت از موسیقی ایرانی حذف شده است

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
یک خواننده موسیقی تلفیقی در گفت و گو با جهان اقتصاد: هویت از موسیقی ایرانی حذف شده است

یک خواننده موسیقی تلفیقی در گفت و گو با جهان اقتصاد: هویت از موسیقی ایرانی حذف شده است

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

فرازد میلانی خواننده و آهنگ ساز جوان کشورمان اعتقاد دارد که موسیقی ایران علی الخصوص موسیقی پاپ وضعیت خوبی ندارد و برخواسته از هویت و فرهنگ غنی ایرانی در این عرصه نیست، اما مقصر به وجود آمدن این اوضاع چه کسی یا چه نهادی است؟

هنر همیشه با مخاطب کامل می شود و در این میان نمی توان نقش مخاطب را انکار کرد، این خواننده سبک تلفیقی در این مورد اعتقاد دارد که گوش مخاطب ایرانی باید پرورش یابد و این بالنده کردن وظیفه دولت است.

محمود دهقان: گفت و گوی جهان اقتصاد با فرزاد میلانی که با ترانه مترسک خود را به جمع خواننده های حرفه ای سبک تلفیقی در ایران اضافه کرد را با هم در ادامه می خوانیم:

لطفا قبل از اینکه وارد موضوع اصلی بشویم خودتو معرفی کن؟
فرزاد میلانی هستم متولد ۱۳۶۲ تهران. فارغ التحصیل رشته ی فیزیک از دانشگاه علم و صنعت ایران.
چه گرایشی؟
اتم ملکولی
بین موسیقی و فیزیک ارتباطی هست؟
خیلی زیاد، موسیقی را اصولا می شود به دو بخش تقسیم کرد, یکی هنرِ زیبایی شناشی آن و یکی هم فیزیک و ریاضی!
می توانی در این مورد بیشتر توضیح بدهی؟
اینکه به چه شکلی نت ها را کنار هم قرار دهید کاملا یک فرمول ریاضی است، و اینکه رفتار موج صوتی, طیف فرکانسی, رنگ و تمبر صوتی چه شکلی دارد, کاملا یک داستان فیزیکی است. فرض کنید شما مثلا یک نت "لا" را در گیتار می زنید و در پیانو هم همان نت لا را مینوازید، چرا صدای اینها با هم متفاوت است؟ مگر یک نت نیستند؟ اینها نمونه اتفاقاتی است که به فیزیک ارتباط دارد. البته تحصیل در این رشته برای من یک اتفاق بود.
تو از چه زمانی احساس کردی که باید خواننده بشوی؟
من از هفت سالگی پیانو و آکاردئون می زدم، و از همان زمان هم زمزمه می کردم تا اینکه چند سال بعد به سراغ تمرین و کار در استودیو رفتم، در ۱۷-۱۸ سالگی با توجه به معلوماتی که داشتم شروع به آهنگ سازی و تنظیم کردم.
ولی یک اتفاق بزرگ افتاد که احساس کردم باید بخوانم،
من در آن دوره شاید چیزی نزدیک به ۲۰۰ کار پاپ تولید کردم و این آهنگ ها را به خواننده ها می دادم یا بعضا می فروختم. اما وقتی نتیجه کار را می شنیدم، احساس می کردم صدای خواننده چیزی به موزیک اضافه نمی کند. جنس صداها عمدتا بد بود و نتیجه کار دلچسب نبود. این قضیه خیلی من را ناراحت می کرد و احساس می کردم مشغول انجام یک کار بیهوده هستم. البته باید با کمال تاسف بگویم که بعضی از آن کارها هنوز هم توسط خواننده ها در آلبوم هایشان منتشر می شود!
خلاصه پس از این اتفاقات بود که نتیجه گرفتم چرا خودم نخوانم و آهنگ ها را با صدای خودم کامل نکنم. پس از چند اجرای خصوصی و دیدن بازخوردهای مثبت, پیش از گذشته احساس کردم که توانایی این کار را دارم. البته در جشنواره موسیقی علم وصنعت هم دیده شدم و این موضوع به من انگیزه مضاعف داد.
به صورت آکادمیک هیچوقت آموزش ندیده ای؟
من در کودکی چند جلسه ای کلاس پیانو رفتم که پس از مدتی از پیانو و کلا از موسیقی زده شدم. تمام معلوماتی که الان دارم از مطالعه و تمرین شخصی بوده است. البته خیلی از موسیقی دان ها استاد راه دور من بودند, و از آثارشان چیزهای زیادی یاد گرفتم. اما به صورت آکادمیک هرگز آموزشی ندیده ام.
از سبک کارت صحبت می کنی؟
یک جورایی شاید سخت بشود روی سبک کارم اسمی بگذارم. دراکثر کارهایم میشود هارمونی جَز را شنید و همچنین حال و هوای شرقی را هم می شود در بیشتر کارهایم پیدا کرد. در کل شاید بتوان موسیقی من رو تلفیقیِ شرقی ( یا همان اوریِنتال جَز فیوژن) نامید. به نظر من این روزها بسیاری از موسیقی ها بدلیل متفاوت بودن و پیچیدگی, در تقسیم بندی استاندارد سبک ها نمیگنجند.
نظرت راجع به حال و روز الان موسیقی پاپ توی ایران چیست؟
اصولا موسیقی روز دنیا روی بحث هارمونی و ریتم می چرخد. یعنی شاید دیگر نشود ملودی جدید اختراع کرد اما روی هارمونی و ریتم میشود صدها کار جدید کرد. من فکر می کنم یکی از بزرگترین ضعف های موسیقی ایرانی, چه پاپ, چه سنتی و چه سایر سبکها, این است که با آثار دارای هارمونی و ریتم خلاق رو به رو نیستیم.
ضعف دیگر, نبود هویت ایرانی در موسیقی مااست. امروز موسیقی پاپ ما اکثرا رنگ ایرانی ندارد, کافیست کلام فارسی را از موسیقی حذف کنیم. چه کسی متوجه می شود این موسیقی ایرانیست؟
ترکیه کشوری است که خیلی روی این مسئله سرمایه گذاری کرد و توانست هویت موسیقایی خود را (که البته آن هم ریشه های ایرانی دارد!) پیدا کند. دولت این کشور از چند سال پیش برای احیاء موسیقی برنامه ریزی کرد و نتیجه آن را هم امروز می بینید. توجه اصلی آنها روی موسیقی مقامی و به روز کردن آن بود. موسیقی مقامی را شاید بشود مردمی ترین نوع موسیقی کهن دانست که اصولا سینه به سینه ازاستاد به شاگرد منتقل می شود و با موسیقی ای که ما آنرا سنتی مینامیم متفاوت است. میتوان گفت صدها مقام موسیقایی زیبای ایرانی به ما ارث رسیده و باعث تاسف است که تابحال کمتر به آنها توجه کرده ایم. به نظر من این وظیفه موزیسین ایرانی است که این موسیقی را زنده کند و در فرمی که مخاطب حال حاضر از شنیدن آن لذت می برد بکار گیرد. من هم بدلیل علاقه شخصی و هم نوعی احساس تعهد, فعالیت روی این موسیقی را برای خودم انتخاب کردم. از اینها که بگذریم, جنس صدای خواننده هم یکی از مشکلات اساسی موسیقی امروز ما است. متاسفم که تعدادی از خواننده های پاپ ما هستند که صدای خواننده ی دیگری را تقلید میکنند که خود آن خواننده هم ادای یکی دیگری را در میاورد. این کار مثل گرفتن فتوکپی از روی فتوکپی است! دردناکتر این است که گاهی خواننده کپی آخری از قبلی ها هم معروفتر می شود!
نظرت راجع به مخاطب ایرانی چیست؟ سطح کیفی گوش مخاطب ایرانی چطور است؟
به نظر من ما ایرانیان مردمان هنر دوست و با ذوقی هستیم اما این وظیفه ی دولت و ما موزیسین ها است که با ارائه موسیقی با کیفیت و تبلیغ آن, سعی در پرورش گوش مخاطب داشته باشیم.
رسانه ملی تا به حال چه کاری برای موسیقی انجام داده است؟ شهرداری و فرهنگسراها چه طور؟ آیا مثلا تابحال ارشاد برای شناسایی موزیسین ها یا خواننده های خوب و کمک به آنها برای انتشار آثارشان یا برگزاری کنسرت برایشان اقدامی کرده است؟ من فکر نمی کنم این اتفاق افتاده باشد. ما در ایران تنها یک جشنواره سالانه موسیقی فجر داریم و اخیرا یک جشن سالانه خانه موسیقی! که آن هم با اطلاع رسانی کم و بصورت محدود برگزار میشود. حمایت از موسیقی یعنی هر هفته برگزاری فستیوال و اجراهای کوچک و بزرگ برای یافتن استعدادها, اجراهای اکوستیک تلویزیونی برای عادت دادن گوش مردم به موسیقی زنده, جذب سرمایه دولتی و شخصی برای اشاعه موسیقی خوب و فاخر و درکل "تبدیل موسیقی تفننی به صنعت موسیقی", اتفاقی است که در بسیاری از کشورهای منطقه افتاده است.
اگر امروز مردم به شنیدن آثار ضعیف عادت کرده اند و از آن استقبال نیز می کنند, بدلیل عدم وجود همین حمایت هاست.
به نظرت دخالت دولت در وضعیت فعلی نمی تواند اوضاع را بدتر کند؟
چاره ای نیست. بهرحال همین الان هم دولت از طریق دفتر موسیقی ارشاد در مبحث موسیقی دخیل است, مهم نوع و شیوه دخالت است. بنظر من همبستگی بین صدا و سیما, وزارت ارشاد و سایر نهاد ها می تواند اثرات مثبتی داشته باشد هر چند فعلا کم رنگ.
نظرت راجع به موسیقی رپ چیست؟
در این سبک هم کارهای خوبی انجام شده اما خب مثل هر سبکی کارهای بد زیادی هم وجود دارد. من کم پیش می آید که رپ گوش کنم, زیاد به این نوع سبک علاقه ندارم اما این نوع موسیقی هم طرفداران خود را دارد، و البته خیلی هم کارآیی.
شنیدن کار خوب در هر سبکی می تواند لذت بخش باشد.
به عنوان حرف آخر؟
باز هم می گویم مدیریت خوب در عرصه فرهنگ و هنر واقعا لازم است. گوش مخاطب ایرانی را باید پرورش داد و این موضوع فقط از دست دولت و تلویزیون بر می آید.



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |