محمدرضا اکبری جور، پژوهشگر اقتصاد بینالملل
بانک جهانی در گزارشی تقریبا مفصل به در انتهای سال 2021، به کرونا و تبعات حاصل از آن پرداخته است. در این یادداشت سعی می کنیم هرچند مختصر به این گزارش بپردازیم.
ما به پایان همهگیری نزدیک نیستیم. دلتا و اومیکرون آخرین سویه قابل انتقال این ویروس نخواهند بود. در دنیا، گروههای جمعیتی بسیاری وجود دارند که هنوز واکسینه نشدهاند و عملیات کنترل ویروس هنوز موفقیت آمیز نبوده است. از اینرو توقع ظهور سویههای جدیدی که واکسنها قادر به کنترلش نباشند وجود دارد. دانشمندان بارها هشدار داده اند که بدون استراتژی های پیشگیرانه بسیار دقیق، تهدیدات بهداشت جهانی بیشتر ظاهر خواهند شد و با سرعت بیشتری گسترش خواهند یافت و جان افراد بیشتری را خواهند گرفت. همراه با کاهش تنوع زیستی و بحران آبوهوایی جهان، که آنها به طور جداییناپذیری با آنها مرتبط هستند، تهدیدات بیماری های عفونی چالشهای زمان ما هستند.طبیعی است که به رسمیت شناختن این واقعیت جدید در دوران همه گیری، نشانه منطق و سیاست مسئولانه ما در مواجهه با این پدیده است. ما همچنان باید مجموعههای اقتصادی و اجتماعی خود را براساس این واقعیت سازماندهی کنیم و در نحوه همکاریهای بینالمللی خود برای کاهش پیامدهای عمیق آن برای معیشت، انسجام اجتماعی و نظم جهانی تجدید نظر کنیم. متاسفانه تاکنون شکست جمعی ما در توجه به توصیههای علمی و سرمایهگذاری در پیشگیری و آمادگی همهگیری، تلفات فاجعهباری را به همراه داشته است.
آمارهای رسمی تعداد مرگ و میر را بیش از 5 میلیون نفر نشان می دهد. برآوردهای غیررسمی معتبر چند برابر این عدد است.البته که عواقب بلندمدت این پدیده برای رفاه آنها و سرمایه انسانی کشورها که هنوز به صورت کامل مشخص نشده است. در اقتصاد جهان شاهد عمیق ترین انقباض اقتصادی از زمان جنگ جهانی دوم و بزرگترین عقبگرد در آموزش، ریشه کنی فقر و توسعه فراگیر اقتصادی بودهایم. صندوق بینالمللی پول پیشبینی کرده است که تا سال 2025 زیانهای انباشتهای در تولید ناخالص داخلی جهانی داشته باشد که تأثیر خاصی بر کشورهای در حال توسعه خواهد داشت.
غلبه بر بیماری همهگیر امروز، وظیفه فوری همه کشورهاست. کشورهای ثروتمند باید به تعهدات خود مبنی بر اهدای واکسنهای مازاد پیشبینیشده خود، همراه با کمکهای بلاعوض برای پرکردن کسری ۲۳ میلیارد دلاری مورد نیاز برای تجهیز سلاحها و تهیه کیتهای آزمایش و سایر تجهیزات پزشکی عمل کنند. همه اینها بهای بسیار کمی برای کم کردن دوران همهگیری است. ما همچنین به یک سیستم مطمئنتر و کمهزینهتر چه در ابعاد انسانی و اقتصادی نیاز داریم. سیستم فعلی امنیت بهداشت جهانی برای اهداف کنترلی و مهار همه گیری مناسب نیست. این سیستم بسیار پراکنده است، بیش از حد وابسته به کمکهای دوجانبه اختیاری دولتهاست و به طرز وحشتناکی با کمبود بودجه مواجه است. ما باید این سیستم را با فوریت اصلاح نماییم. بیماری همه گیر بعدی می تواند در هر زمانی رخ دهد، چه از سویه کشنده آنفولانزا یا پاتوژن دیگری که از حیوانات به انسان جهش دارد. حتی ممکن است در حین مبارزه با کرونا، بیماری جدید سربرسد. طبیعی است نمی توانیم به طور کلی از شیوع بیماری جلوگیری کنیم. اما ما میتوانیم خطر شیوع انفجاری آن را کاهش دهیم. جهان از توانایی های علمی و فناوری و منابع مالی برای انجام این کار برخوردار است. با این حال، برای بسیج این منابع، نیاز به تفکر و نوع نگاه جدیدی در مورد همکاریهای بینالمللی داریم. به جای تأمین مالی امنیت جهانی بهداشت تحت پوشش «کمک به سایر کشورها»، باید آن را به عنوان یک سرمایهگذاری استراتژیک در کالاهای عمومی جهانی که به نفع هر ملتی اعم از ثروتمند یا فقیر است، تلقی کنیم.
گروه 20 اقتصادهای پیشرفته و در حال توسعه بزرگ (G20) یک پانل مستقل در سطح بالا (HLIP) را برای بررسی کامل شکافها در کالاهای عمومی جهانی ایجاد کردهاند. مشاوره گسترده با کارشناسان، سازمانهای جهانی بهداشت و هیئت نظارت بر آمادگی جهانی، در دست اجراست. شکافهایی که HLIP شناسایی کرده است عمیق است. ما به شبکه ای گسترده از نظارت ژنومی نیاز داریم که قابلیتهای ملی، منطقهای و جهانی را یکپارچه کند. این امر، همراه با تقویت گستردهتر سیستمهای بهداشت عمومی، بسیاری از اقتصادهای درحال توسعه را ملزم میکند که حداقل در پنج سال آینده یک درصد از تولید ناخالص داخلی را خرج کنند. هزینههای اضافی باید با افزایش حمایت کمکهای خارجی برای سرمایهگذاری در کشورهای کمدرآمد که ماهیت کالاهای عمومی جهانی دارند، تکمیل شود.
ما به یک اکوسیستم توسعه، تولید و تحویل توزیع شده در سطح جهانی نیاز داریم که در مواقع عادی مورد استفاده قرار گیرد و بتواند به سرعت در جهت ارائه اقدامات متقابل پزشکی خاص برای هر بیماری همهگیر باشد.در غیاب ظرفیت عرضه جهانی بزرگتر آماده در اوایل همه گیری، کشورهای تولیدکننده مستعد اولویت دادن به نیازهای جمعیت خود بر نیازهای جهانی خواهند بود. بخش خصوصی در اقتصادها در حال حاضر انگیزه چندانی برای سرمایهگذاری در این عرصه ندارد. بنابراین ما میتوانیم اکوسیستم عرضه را تنها از طریق یک ابتکار سرمایهگذاری بزرگ دولتی-خصوصی بسازیم. این امر مستلزم یک شبکه کاملاً هماهنگ از سازمانهای جهانی بهداشت و آژانسهای ملی و منطقهای است. از سوی دیگر ما به قوانین جهانی روشنی نیاز داریم تا زنجیرههای تامین را در شرایط همهگیری باز نگه داریم و اطمینان حاصل کنیم که محدودیتهای صادراتی و تنگناهای تجاری به سرعت برطرف شوند. برای رفع این شکاف های کلیدی در کالاهای عمومی جهانی، باید به طور جمعی در مقیاسی بسیار بزرگ نیاز به سرمایه گذاری داریم. برآوردها حاکی از نیاز به سرمایه گذاری بین المللی حدود 15 میلیارد دلار در سال در این کالاهای عمومی جهانی برای جلوگیری از همهگیریهای آینده است. این میزان سرمایه گذاری تقریبا دو برابر شدن سطح فعلی است. البته که کرونا نشان می دهد که هزینههای اجتماعی این بیماری به مراتب بالاتر از سرمایه گذاری مالی یاد شده است.
جامعه جهانی هیچگاه تا این اندازه نیازمند بازاندیشی برخی مفاهیم نبوده است. تجربه بحران ها نشان داده است که زمانیکه کشورهای ثروتمند از بحران عبور می نمایند، انگیزههایشان برای عبور دادن کشورهای فقیر کم و کمتر می شود. این موضوع موجب بلندتر شدن دیوار بیاعتمادی می گردد و این موضوع دارای عواقب پایدار برای کشورهای ثروتمند دارد. مسئله ای که در بحران بعدی خود را نشان خواهد داد.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه