سجاد بهزادی-روزنامه نگار- رییس مجمع تشخیص مصلحت میگوید«طبق اصل سوم، دولت جمهوری اسلامی موظف است در رشد فضایل اخلاقی براساس کتاب و سنت تلاش کند. این اصل ۱۶بند دارد که یکی از مهمترین آنها بر پایه اقتصاد صحیح است. آیا اداره کشور ما براساس اقتصاد صحیح است؟ اگر چنین میبود این همه فاصله نباید بین فقر و غنا میبود.»
ناگفته پیداست امروز کارکردها در بیشتر بخشهای سیستم بهشدت با چالش روبرو است و جامعه از مسئولان سوال میپرسند که چرا اقتصاد اسلامی، جامعه اسلامی، اخلاق اسلامی، آموزش ودانشگاه اسلامی و... پاسخگوی چالش و بحرانهای پیش رو نیست و چرا ما در هر کدام از این بخشها با مسئلههای حل نشده زیادی روبرو هستیم؟ یک پاسخ کلی که معمولا در برابر این پرسش از سوی برخی افراد در جامعه تکرار میشود اینکه «اسلام بهذات خود ندارد عیبی، هر عیب که هست از مسلمانی ماست.»
بحران اقتصادی یکی از بارزترین مسئلههایی است که امروز در جامعه ایران وجود دارد و شکاف طبقاتی تنها یکی از آسیبهای آن است.
پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان بهتازگی گزارشی منتشر کرده است که نشان میدهد از هر سه ایرانی، یک نفر با فقر مطلق دست وپنجه نرم می کند.چرا اقتصاد ایران به این حال و روز افتاد؟ مشکل در اسلامی کردن علوم است و یا اینکه علم اقتصاد ما اسلامی نیست و اگر میبود چنین چالشهایی وجود نداشت؟
ایرنا به نقل از صادق لاریجانی ادامه میدهد:«میگویند عدهای از اول انقلاب جمع شدند میخواهند از روایات، تئوری و نظام اقتصادی، دربیاورند که نمیشود و این «نمیشود» را گاهی از این بابت میگویند که این کار را نکردند. اما یک معنا و پیشفرض عمیقتر دارد اعتقاد دارند ثبوتا این کار نمیشود و از کتاب و سنت نمیشود نظریات اقتصادی، روانشناختی و جامعه شناختی که علم است دربیاوریم. آن وقت ادعایی که بیش از یک قرن در مغرب زمین حاکم بود مبنای فکری خود قرار میدهند که علم بیطرف است. علم واقعیاتی است مانند دو به اضافه دو میشود چهار و ربطی به اخلاق احکام و توحید ندارد. این حرفها را در مغرب زمین با تصریح میگویند و در اعصاری این را گسترش دادهاند. افراد بسیار بالا بهلحاظ علمی در رشتههای خاص از تز بیطرفی دفاع کردند و همینها وارد کشور ما شد و همین الان هم حرفها را میزنند.»
آنچه امروز در جامعه ایران روشن است اینکه؛ کارکرد سیستم در بیشتر حوزهها یک کارکرد مطلوب والگویافتهای نبوده است و ما نتوانستهایم با شعار اسلامی کردن علوم از رویاهای جمهوری اسلامی دفاع کنیم. ایدئولوژی امروز ما نه تنها عدالت اقتصادی و برابری طبقاتی را محقق نکرد بلکه شکاف میان طبقات مختلف جامعه را بالاتر برد.
ما میخواستیم با شعار نه شرقی و نه غربی مدل حکمرانی دنیا را دگرگون کنیم و نسخه جدیدی از حکومتداری اسلامی را به جهانیان صادر کنیم اما امروز زمینگیر شدهایم و بیشتر کشورهای دنیا در مقابل ما قرار گرفتهاند.
آمارها نشان میدهد میزان تحریمی که علیه ایران در دنیا اعمال شده در طول تاریخ با هیچ کشوری در کره خاکی قابل مقایسه نیست و برآوردها میگوید تحریم علیه ایران تاکنون حداقل هزار میلیارد دلار، معادل ۳۰سال صادرات ایران به اقتصاد کشورضربه زده است.
همچنین آنگونه که رییس اتاق بازرگانی میگوید«آمارهای جهانی نشان میدهد که نام ایران در لیست ۱۰ کشور با بالاترین سرعت رشد تورم قرار دارد. صدر این جدول نامهایی همچون ونزوئلا، سودان و زیمبابوه را مشاهده میکنیم و ایران نیز همراه این کشورها در میان ۱۰ مورد اول قرار میگیرد.»
امروز یارانه هر ایرانی نیز حتی به اندازه یک دینار بحرین یا یک ریال عمان یا یک دینار کویت هم نیست! یک ریال عمان برابر ۶۴۰۰۰ تومان ؛ یک دینار کویت برابر۸۲۰۰۰ تومان و یک دینار بحرین برابر ۶۵۰۰۰ تومان است.
آیا بحرانهای امروزی جامعه ایران وشکاف عمیق طبقاتی در جامعه، از اقتصاد گرفته تا اخلاق؛ حاصل اسلامی کردن امور هست و یا «اسلام در ذات خود ندارد عیبی» و ما نتوانستیم علوم را مطابق با اسلام حقیقی پیاده کنیم؟
بنظر می رسد پاسخ روشنی برای این سوال که مورد اجماع کارگزاران نظام از یک طرف و صاحبنظران توسعه از طرفی دیگر باشد وجود ندارد و ما همچنان در حال آزمون وخطای وضعیت و موقعیتهای خود هستیم.
مصداق آن هم سخنی است که بهتازگی مطرح شده و مسئولی میگوید «با توجه به شکلگیری مجلس و دولت انقلابی فرصت طلایی برای اسلامی کردن دانشگاهها ایجاد شده است.»
ساخت جامعه ایران بعد از ۴۳ سال رهیافتی متناقض از نزدیک بودن پدیدهها با اسلامی کردن آنها داشته داده است. اما حالا که همچنان اصرار بر این نوع ایدئولوژی است کاش فرمولی بدست میآمد که اسلامی کردن علوم موجب رفاه بیشتر جامعه و کاستن از مشکلات شود و آنگاه نه تنها این ایدئولوژی در عصر«جهانی شدن» مایه مباهات کشور میشد بلکه جهان سرمایهداری هم برای حل مشکلات خود ما را الگو قرار می داد. آرزویی که شعار آن را دادیم اما بیشتر به یک خیال شبیه است.
برای اسلامی کردن اقتصاد وتمام علوم باید ابتدا ظرفیتها ومنابع موجود کشور را از چنگ اقلیت برخوردار نجات داد و توازن برقرار کرد تا آنگاه طبقات متوسط و فرودست جامعه اینقدر احساس از خودبیگانگی با فرصتهای موجود در جامعه نداشته باشند.
باید از شعارزدگی دور افتاد و راهکار علمی برای مسئلهها داشت. نمیتوان با رهگذر هر دولتی، سازی جداگانه نواخت و آنگاه با حاشیهای از امنیت، در کنج عافیت نشست وفلاکت مردم را تماشا کرد.
باید قبول کرد نه تنها امورات ما اسلامی نشد و اگر هم شد مطلوب نظر نیفتاد، بلکه در راستای منافع نظام سرمایهداری حرکت کردیم، بدون آنکه خود از منافع این نظام به سرمایه مولد رسیده باشیم.
بزرگترین مشکل امروز ما همچنان ناتوانی در تعریف کارکردهاست. ما هنوز نمیدانیم با کدام فرمان وسیاست قرار است این کشتی طوفانزده را به ساحل نجات ببریم و اینجاست که مشکلات تلنبار میشود و به اعتراف کارگزاران همین نظام،«فاصله میان فقیر و غنی» روزبهروز بیشتر میشود.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه