خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، نوشت: رسول بخشی دستجردی، عضو هیئتعلمی دانشگاه اصفهان، درباره لوازم نقشآفرینی نظام بانکی در تحقق شعار «اقتصاد مقاومتی: تولید -اشتغال» اظهار کرد: بنده برای ورود به این بحث، دو آمار را ارائه می دهم که یکی در مورد نقدینگی و دیگری در مورد تولید است و از سال ۱۳۵۲ تا ۱۳۹۳ یعنی در طول این ۴۱ سال، تولید ناخالص داخلی واقعی ایران به قیمت پایه، تنها ۲ و هشت صدم برابر شده است و در همین فاصله زمانی، نقدینگی که براساس قواعد ما باید متناسب با تولید رشد کند، پانزده هزار و صد و سه برابر شده است. وی افزود: اگر بخواهم سال ۹۴ را هم اضافه کنم، نقدینگی، نوزده هزار و دویست و سی برابر شده است و اگر سال ۹۵ را اضافه کنم، بیش از بیست هزار برابر شده است؛ این بدین معنی است که قیمتها در طول این ۴۱ سال، بسیار افزایش یافته و حدود هزار برابر شده است. برای اینکه متوجه شویم که این فاصله چقدر زیاد است باید آمار خودمان را با کشور دیگری مثلا با آمریکا مقایسه کنیم. عضو هیئتعلمی دانشگاه اصفهان ادامه داد: ایالات متحده در همین فاصله زمانی ۴۱ سال یعنی در سال ۱۹۷۳ تا سال ۲۰۱۴ تولید ناخالص داخلی واقعیاش دوازده برابر شده یعنی شش برابر بیش از ما رشد داشته است و نقدینگی آنها هم در این فاصله فقط سیزده و نیم برابر شده است؛ یعنی رشد نقدینگی در آمریکا، متناسب با رشد تولید بوده است. بخشی تأکید کرد: این مسئله بسیار مهمی است که رشد نقدینگی با تولید هماهنگ باشد و علم بسیار دقیقی را میطلبد که متأسفانه این علم در ایران وجود ندارد و دلیل این سخن بنده این است که رئیس بانک مرکزی آمریکا به نام ژانت یلن که استاد دانشگاه برکلی و هاروارد بوده است، یک اقتصاددان طراز اول است. استاد راهنمای این خانم، شخصی به نام جیمز توبین است که ایشان هم برنده جایزه نوبل شده و همسر این خانم هم به نام جرج آکرلوف هم برنده نوبل اقتصاد است. وی یادآور شد: معاون ایشان هم استنلی فیشر است که یک اقتصاددان طراز اول و نظریهپرداز برجسته اقتصادی است و مقالات معتبری در اقتصاد کلان و اقتصاد پولی دارد و کتابهای ایشان در دانشگاههای دنیا تدریس میشود و در ایران هم کتابهای ایشان در مقطع دکترا تدریس میشود. حالا این را با وضعیت ایران مقایسه کنید که رئیسکل بانک مرکزی، اساسا تحصیلات اقتصادی ندارند و اینها حکایت از مباحث مهمی دارد. عضو هیئتعلمی دانشگاه اصفهان ادامه داد: حال ممکن است این سؤال مطرح شود که چرا تولید در ایران دو برابر شده است که باید گفت در همین فاصله زمانی، جمعیت کشور زیاد شده و دو و نیم برابر شده است و باعث افزایش تولید شده است؛ یعنی رشد جمعیت، تولید خود را ایجاد کرده است و سیاستگذاری اقتصادی در حوزه اقتصاد کلان، اساسا بیتأثیر بوده است. این کارشناس مسائل پولی و بانکی اظهار کرد: اتفاقا میتوان استدلال کرد که سیاستگذاریهای پولی در طول این سالها بوده که مانع افزایش تولید شده است، در حالیکه میزان تولید میتوانست افزایش پیدا کند اما افزایش نیافته است. وقتی ما میتوانیم بگوئیم که سیاستگذاری پولی مؤثر است که حداقل رشد تولید را بالاتر از رشد جمعیت برساند که متأسفانه اینگونه نشده است؛ حالا شما بررسی کنید که آیا ما در راستای اقتصاد مقاومتی حرکت کردهایم. وی در پاسخ به این پرسش که برای اینکه نظام بانکی بتواند این نقش را در تحقق اقتصاد مقاومتی ایفا کند، چه تغییراتی باید در نظام بانکی کشور صورت بگیرد؟ اظهار کرد: باید تغییرات ساختاری در نظام بانکی صورت بگیرد چون اساسا دانش بانکداری در شبکه بانکی ما وجود ندارد و متأسفانه مسئولان ما، به ویژه در زمینه اقتصاد پولی، بعضا تمامیتخواه هستند و گمان میکنند هرچه آنان مایل هستند باید پیاده شود. عضو هیئتعلمی دانشگاه اصفهان در پایان گفت: هر مسئول اقتصادی که سر کار میآید، مدام میخواهد به اقشار آسیبپذیر یا به تولید، وام بدهد، در حالیکه در اقتصاد، چنین مباحثی غلط است. در اقتصاد، انتشار پول، مطابق با نظریات کلیه مکاتب اقتصادی و از جمله نئوکلاسیکها و نئوکینزیها، خنثی است؛ یعنی اضافه کردن پول، فقط باعث افزایش قیمتها میشود اما مدام در ایران گفته میشود برای حل مشکل اشتغال و نقدینگی باید وام پرداخت کنیم، در حالیکه همین مسئله به رشد نقدینگی دامن زده و مانع افزایش تولید در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی است.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه