مرتضی ابراهیمی
یک تحلیلگر مسائل اقتصادی گفت: در ميان شاخصهاي اقتصاد كلان، توليد ناخالص داخلي از اهميت ويژهاي برخوردار است. زيرا نه تنها بهعنوان مهمترين شاخص عملكرد اقتصادي در تجزيه و تحليلها و ارزيابيها مورد استفاده قرار ميگيرد، بلكه بسياري از ديگر اقلام كلان اقتصاد محصولات جنبي محاسبه و برآورد آن محسوب ميگردند.
افروز عقیلی، تحلیلگر مسائل اقتصادی، در گفتگو با جهان اقتصاد با اشاره تعریفی ساده از تولید ناخالص داخلی گفت: تولید ناخالص داخلی برابر است با كل ارزش ريالي محصولات نهايي توليدشده توسط واحدهاي اقتصادي مقيم كشور در دوره زماني معين (سالانه يا فصلي). ضمن این که هريك از محصولات توليد شده در اقتصاد بهمنظور تبديل به محصول نهايي چندين مرحله را طي ميكنند. روشن است كه در محصولات پيچيده صنعتي تعداد مراحل تبديل يا فراوري بيشتر است.
عقیلی بیان داشت: بر این مبنا رشد تولید ناخالص داخلی موجب می شود درآمد سرانه و سطح زندگی در یک کشور بالا برود. اگر بخواهیم از درآمد سرانه برای اندازه گیری سطح زندگی در یک کشور استفاده کنیم، مزیت این امر اندازهگیری مداوم و گسترده آن در سطح جهان در میان کشورهای مختلف و همچنین استفاده همه کشورها از یک تکنیک واحد اندازه گیری است.
این تحلیلگر مسائل اقتصادی گفت: تولید ناخالص داخلی و درآمد سرانه در تعیین سطح زندگی ایراداتی دارند که عبارتند از به حساب نیاوردن نحوه تقسیم ثروت در معادله، به حساب نیاوردن کارهای داوطلبانه در اقتصاد، به حساب نیاوردن نوع تولید، به حساب نیاوردن کیفیت کالاهای تولید شده، به حساب نیاوردن اثرات جانبی مثل صدمه به محیط زیست، به حساب نیاوردن توانایی یا عدم توانایی ادامه رشد و به حساب نیاوردن بازارسیاه. با توجه به این ضعفها شیوههای دیگری نیز برای اندازهگیری سطح و کیفیت زندگی در کشورهای مختلف به وجود آمده که فهرست توسعه انسانی و ضریب جینی از آن جملهاند.
وی افزود: در رابطه با تولید ناخالص داخلی در ایران باید گفت اقتصاد ایران از سال 85 تاکنون با دو کاهش چشمگیر در رشد اقتصادي طی سال هاي 87 و 91 مواجه بوده است.
عقیلی گفت: مقایسه عملکرد تولید ناخالص داخلی در فعالیتهاي مختلف اقتصادي نشان میدهد که رشد منفی بخش کشاورزي و کاهش تولید و صادرات نفت زمینه ساز کاهش قابل توجه نرخ رشد تولید ناخالص داخلی در سال 87 بوده است. جهش منفی چشمگیر و کم سابقهاي نیز در سال 91 روي داد که مهمترین دلایل آن را میتوان در خطاهاي سیاستگذاري در سطوح مختلف کشور، نوسانات نرخ ارز و افزایش تحریمهاي بینالمللی جستوجو کرد.
این تحلیلگر مسائل اقتصادی گفت: در سه سال پایانی دهه نود یعنی سالهای ۹۷ ، ۹۸، ۹۹ تولید ناخالص داخلی به ترتیب ۷۱۳۰ هزار میلیارد ،۳/۶۱۳۷ هزار میلیارد و ۸/۶۳۵۸ هزار میلیارد یعنی ۹/۴- ،۲/۷-، ۶/۳بوده است. می توان گفت به دلیل تحریمهای حداکثری از سال ۹۶ اقتصاد ایران ۷/۱۰ کوچکتر شده است همچنین در دو سال پایانی دهه۹۰ نیز به خاطر شیوع بیماری کرونا، تعطیلی برخی مشاغل و اعمال محدودیتها این موضوع تشدید شده است.
عقیلی در پایان افزود: این درحالی است که در برنامه ششم توسعه ایران تا سال 1400 دستیابی به نرخ رشد اقتصادی 8درصد به عنوان یک الزام مطرح شده اما شواهد حاکی از آن است که امروز نه فقط در جهت رسیدن به این رقم به کندی گام برداشته میشود بلکه در برخی مواقع حتی عقبگرد اتفاق افتاده است. یکی از تنگناهای مهم در این زمینه پایین بودن رشد سرمایهگذاری و رشد تولید است که باعث ایجاد درآمد اندک و گسترش فقر و بیکاری شده است.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه