شنبه 01 اردیبهشت، 1403

کدخبر: 12784 16:27 1394/02/30
يادداشت‌هاي يک مشاور(25)‏/بخش خصوصي و مشکل فساد

يادداشت‌هاي يک مشاور(25)‏/بخش خصوصي و مشکل فساد

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
يادداشت‌هاي يک مشاور(25)‏/بخش خصوصي و مشکل فساد

يادداشت‌هاي يک مشاور(25)‏/بخش خصوصي و مشکل فساد

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

غلامرضا رحيمي
مشاور امور مديريت
iraninsme@gmail.com
حدود يکسال پيش دوستي که مالک و مدير عامل يک واحد توليد قطعات برقي است، برپايه نيازهاي کارگاهي‌اش و براي ساده کردن مديريت واحد توليدي خود پس از مشورت با چند کارشناس تصميم به جداسازي خطوط توليد در کارگاه گرفت. در تقسيم مديريت واحدها، کسب‌وکار خانوادگي وي، با کمبود مدير براي يکي از خطوط قديمي توليد خود روبرو بود، که ناچار به استخدام يک فرد باسابقه براي آن پست شد. در توافق استخدام وي پيش‌بيني روشني هم از ميزان پاداش بر عملکرد شد.  ‏

اوايل که سازمان جديد در حال استقرار بود، کمتر ديده مي‌شد، در موارد نادري هم که تماسي برقرار مي‌کرد، از کارکرد مدير جديد حرفه‌اي اظهار رضايت کرده، و مي‌گفت گرفتار رفع مشکلات خط جديد توليد است. زماني که از وي در مورد کنترل عمل‌کرد مدير پرسيدم،گفت گلايه‌اي از سوي مشتريان گزارش نشده و اوضاع در کارگاه هم عادي است. وقتي بيشتر کنکاش کردم متوجه شدم کنترلش بيشتر معطوف به نتايج کار خط توليد بوده و کمتر در جزئيات کار مدير مثلاً در قراردادهاي تأمين مواد اوليه دخالت دارد، توجيهش اين بود که اگر بخواهم خيلي کنترل کنم ، مي‌شود سيستم کار دولتي، و به همان اندازه قبل از من وقت خواهدگرفت. ‏
تا اينکه چندي پيش هر دو به مناسبتي مهمان دوست سومي بوديم که هم مطالعاتي در مورد فساد داشته و هم به‌واسطه مسؤوليت‌هاي دولتي که سابق بر اين داشته ، تجربيات زيادي در مديريت فساد در سازمان دارد. در فرصتي مناسب از وي پرسيدم با مدير حرفه‌اي خود چه‌کرديد؟ پاسخ داد متواري و تحت تعقيب است. با تعجب علت را پرسيدم تا خواست جواب دهد دوست ميزبان ما جوياي کل قصه شد. پس ضمن توضيح دلايل استخدام اين مدير حرفه‌اي اضافه کرد که ظاهراً اوايل همه‌چيز خوب پيش مي‌رفت و در کار تفکيک خطوط، خط توليد تحت نظر اين مدير متواري بهتر از بقيه خطوط بود. بعد اضافه کرد که با گذشت زمان متوجه ارتباطات ويژه فروشندگان مواد و پيمانکاران با وي شدم. رفته رفته در اين‌مورد شايعاتي از سطح کارگاه به گوشم رسيد، با اولين تحقيقات متوجه شدم که تو اين يکسال غرق در زد و بند بوده و بسياري از اطلاعاتي را که ارايه مي‌کرده، با سمت‌گيري پوشش اقداماتش بوده. از فرداي روزي که موضوع را با او طرح کردم، غيبش زده و من هم به دنبال شکايت تعدادي از طرفين قراردادهايش ناچار به شکايت از او به اتهام خيانت در امانت شده‌ام .به اينجاي توضيحاتش که رسيد، پرسيدم حالا نتايج کارش چطور بود؟ گفت در واقع اولين بار به‌دنبال مشاهده نشانه هاي خطري که در مغايرت با ادعاهايش بود، مظنون شده و بيشتر که تحقيق کردم متوجه فساد شدم.‏
در اينجا ميزبان ما گفت فساد موضوعي نيست که از بين برود، بلکه بايد محدود شود. پرسيدم آيا  ميان بخش خصوصي و دولتي براي محدود نمودن و کنترل فساد فرقي وجود دارد؟ گفت به صورت نظري خير، اما در عمل دنيايي اختلاف وجود دارد. گفتم چه نوع اختلافي؟ توضيح داد دوست ما در بخش خصوصي يکروزه از فساد مطمئن شد، اقدام نمود و فرد خاطي نيز به‌دليل اطلاع‌رساني دوست ما به انجمن صنفي خود بخت زيادي براي استخدام در شرکت‌هاي مشابه نخواهدداشت. امادر بخش‌هاي دولتي و به‌خصوص شبه‌دولتي، افراد فاسد خيلي سريع موفق به شناسايي هم‌سلکان خودشده و اين جماعت به صورت يک صنف پنهاني به حمايت از هم برآمده و با گل‌آلود کردن محيط، مانع شناسايي فساد و تشخيص سره از ناسره مي‌گردند و اضافه کرد که در صورت برخورد هم، فرد خاطي بخت آن‌را دارد که به زودي در محل مشابه دولتي و يا شبه‌دولتي ديگري لطف هم‌صنفان خود را جبران کند.‏



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |