مهدی نظیفی- تحلیلگر اقتصادی- ایران امروز در بنبستهای پیدرپی و پیچیدهگیر کرده است. ۴رکن «قداست نظام، ثبات اقتصادی-اجتماعی، ترس مردم از سرکوب خشونتبار، وجود اصلاح طلبانی که به عنوان سوپاپ اطمینان نظام عمل میکردند» مورد تشکیک قرار گرفته است. دادههای تاریخی آشکار میکند که بنبستهای سنگین طولانی مشابه شرایط امروزین ایران نمیتواند مدت زیادی پایدار بماند و به طریقی خواهد شکست. پس از کنارگذاشتن شناخت دانشورانه، تقویت نظرات شبهعلمی، عادی شدن دروغهای شاخدار، تضعیف سیستماتیک سازمان برنامه و سیستم حسابرسی مالی که راه را برای ایجاد امکانات وسیع برای فساد کلان گروههای مافیائی قدرت و ثروت هموار کرد، اتخاذ سیاستهای اشتباه برای دولتها امری عادی شد. سیاسی-امنیتی کردن تمام امور مربوط به مردم حتی در حیطه اینترنت، ورزش و..، محروم کردن کشور از روابط عادی با سایر کشورها بهویژه با دنیای غرب و تکنولوژی نوین آن، حذف کامل مدیران بادانش و تجربه و بهکارگیری ضعیفترینها برای تصدی مدیریت دولتی، بهویژه در دولت انقلابی سیزدهم که با بهکارگیری هر کسی که پیشتر با هر چیزی مخالف بوده (باقری مخالف برجام، فیضاللهی مخالف واردات واکسن، عبدالملکی مخالف مناطق آزاد اقتصادی) مسئول همان چیز میشود، تضعیف دولت و ناکارآمدی همراه با کارکردهای فراقانونی، به اوج رسید چنانچه رسیدگی اجمالی دیوان محاسبات آشکار کرد که دولت سیزدهم در نیمه اول امسال، فقط ۱۳درصد احکام قانون بودجه را به طور کامل اجرا کرده است. اتفاقا به همین دلائل، این دولت کنترل اجتماعی-اقتصادی کشور را به شکل بیسابقه از دست داده است.
درطول ۸هفته اخیر نیروی متکثر، متنوع و موثری که امروز در خیابانها، تغییرات اساسی ساختار اجتماعی کشور را طلب میکند، اراده محکمی در طلب تغییرات، جذب انبوه شهروندان و قدرت نفوذ بالای اجتماعی در برابر نیروهای طرفدار عدم تغییر نشان داده، کسانی که ناتوان از درک خواستههای مردم، با صدور احکام سنگین و طولانی دادگاهها برای معترضان، فعالان صنفی و حتی برای وکلای آنان فقط عدم انعطاف حاکمیت برای آشتی ملی را آشکار میکنند. بررسی دقیقتر خیل عظیم شرکتکنندگان در اعتراضات روزهای پس از چهلم مقتولان و اعتراضات در بسیاری شهرهای دیگر نشان از حضور بخشی از جمعیت اقشار دچار فقر بهخصوص ساکنان حاشیهنشین شهرها دارد. اگر این پدیده جدید را ناشی از همجواری مکان زندگی اقشار آسیب دیده اجتماعی در کنار مکان مزار درگذشتگان شهرها ندانیم قطعا تکرار حضور آنها در کنار سایر معترضان نقطه عطفی را در هشتمین هفته اعتراضات بهوجود آورده است که تکرار آن کمیت معترضان را در اندازههای میلیونی تضمین خواهد کرد. جالب اینجاست که هنوز هم حاکمیت در شنیدن صدای مردم دچار عدم درک و شنوایی است. با وجود اینکه در نظر سنجی رسمی«۸۳درصد با وجود عدم شرکت در تجمعات اما معترض و منتقد وضع موجود، ۵۵درصد موافق با اعتراضات، موافقین اغتشاشات ۱۰درصد، را سنجش میدانی کرده» دراینکه حتی بخشی از حاکمیت یکدست موجود، اهمیت آمار فوق را درک کرده باشد اطمینانی نیست. با وجود این که در تمام اعتراضات قبلی، مشکلات معیشتی و مسایل اقتصادی نقش مهمی در ایجاد نارضایتی داشته ولی اینکه کسانی با نتیجهگیری نادرست از گزاره درست، با قصد انحراف در اهداف معترضان بخواهند جنبش کنونی را به سطح معیشت و اقتصاد تقلیل داده آن را محدود جلوه دهند، اشتباه است چون خاستگاه این جنبش خیابانی بسیار مدرن، علاوه بر مشکلات معیشتی و مسایل اقتصادی، عمدتا در جهت تحقق حقوق شهروندی برای ازبین بردن رفتار تبعیض آمیز خودی-غیرخودی در همه موارد مذهب، جنسیت، عقیده، قومیت و... برای رسیدن به آزادی و برابری در کسب انتخاب قدرت سیاسی، کسب شغل و برخورداری از امکانات زندگی مطلوب برای همه مردم بدون تبعیض است.
جنبشهای اجتماعی وسیع همواره در معرض سوءاستفادههای مختلف توسط فرصتطلبان برای مصادره به مطلوب خود کردن اهداف، هستند ولی وجود درصد بالای تحصیلکردههای دانشگاهی، حمایت بخش بزرگی از اساتید دانشگاهی از جنبش در داخل و خارج از کشور، مانع بزرگی برای انحراف در اهداف متعالی جنبش است. کسانی با تبلیغ برداشت کژاندیشانه از مطالبات مردم و تقلیل آن فقط به موارد معیشتی، قصد دارند با افزایش حقوق و دستمزد، با افزایش یارانه، بخشی از مردم را از ادامه اعتراضات منصرف نمایند. اینگونه راهحلهای خام، سرکوبهای خشن قبلی را توجیه میکند و معترضان را جاسوس و تعلیمدیده دشمنان تلقی میکند تا کژکارکردهای قبلی خود را درست جلوه بدهد.
از سوی دیگر اخیرا رسانههای اصولگرا در طبل افزایش قیمت بنزین میکوبند «با توجه به افزایش بیسابقه کسری بودجه بهویژه پس از مصوبه افزایش حقوق اخیر دولت، افزایش ناترازی بودجه همچنین ناتوانی دولت برای رفع مشکلات تولید بنزین و فاصله معنادار بین تولید و مصرف بنزین، دولت نمیتواند قیمت فعلی بنزین را حفظ کند». اینگونه تمایل دولت به افزایش بیشتر قیمت کالاهای دولتی و ارزهای خارجی برای تامین منابع مورد نیازش برای کسری بودجه، را نشان میدهند. بازارساز بانک مرکزی اجازه افزایش قیمت دلار بازار را که طی چند روز از ۳۲به ۳۶هزارتومان رسید، داده است. ولی با افزایش چند برابری قبلی قیمتها بهویژه قیمت کالاهای اساسی، آستانه تحمل مردم، شوک قیمتی جدید را برنمیتابد و قطعا با افزایش قیمت ارزهای خارجی و بنزین، طغیان اقشار آسیب پذیر جامعه به اعتراضات اخیر اضافه شده و شدت خواهد بخشید. دولت باید برای پارادوکسهای جدیدی خود را آماده کند.
در هنگام اعتراضات سابق، حاکمیت خود را از تجربه گفتگو با منتقدان محروم کرد. اکنون هم با فراگیرشدن اعتراضات، حاکمیت کمافیالسابق ابزار گفتگو و مذاکره با مخالفان را در دست ندارد. اعتراضات فاقد رهبری مشخص برای گفتگوست بهعلاوه اکنون سیر وقایع در حدیست که تاریخ مصرف گفتگو به سرعت در گذرست. حاکمیت قبلا از آخرین ابزار خود یعنی خشونت بدون مرز در سیستان، کردستان و... استفاده کرده البته نتیجه عکس هم گرفته لذا ابزارجدیدی هم برای مقابله با طغیانهای جدید ندارد.
وزیر امور خارجه از انکار تحویل پهپاد به روسیه علیه اوکراین به پذیرفتن اینکه ارسال پهپاد قبل از جنگ بوده، شیفت کرده، اگر این نشانهای از فاصله گرفتن حاکمیت از سایر ریسکهای روابط ایران و روسیه باشد به همراه اجتناب اخیر حاکمیت از افزایش تنشها با عربستان، نشانه تضعیف افراطیون، ورود عقلانیت به سیاست خارجی و مایه اندکی امیدواریست. اکنون مردم و فعالان اقتصادی منتظر آشکار شدن نشانههای عقلانیت در سایر مسائل اجتماعی-اقتصادی، قبل از اینکه فرصتها به سرعت تمام شوند، هستند.
از سعدی یادی کنیم:
همی تا برآید، به تدبیر کار / مدارای دشمن، به از کارزار
حذر کن، ز پیکار کمتر کسی / که از قطره، سیلاب دیدم بسی
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه