بیش ازیکصد سال از کشف اولین چاه نفت در ایران می گذرد و در این مدت نفت توانسته است تاثیرات زیادی در ابعاد مختلف زندگی ایرانیان ایجاد کند، نفت باعث شده که جوامع صنعتی در ایران رشد کنند و کشف و صادرات نفت عملا باعث تحول و تغییرات زیادی در منطقه خاورمیانه و ایران شد و برخی از جامعه شناسان اعتقاد دارند که نفت رشد اقتصادی و پیشرفت برای ایران به ارمغان آورد اما باعث کندی روند توسعه واقعی در آن شد و توسعه برای کشور نیاورد. حتی در مواردی به دلیل رقابت با کشورهای همسایه در خصوص صادرات یا برداشت بیشتر نفت، از تعامل سازنده با آنها بازماندیم.
علی قنادی اسلامی، کارشناس حوزه انرژِی، در گفتوگو با خبرنگار جهان اقتصاد اظهار کرد: با تغییراتی که درآینده در خصوص اقتصاد نفت ایجاد میشود و کاهش درآمدهای نفتی و اشتغال در این حوزه را به دنبال دارد و با تغییراتی که در هرم جمعیتی کشور شکل میگیرد همچنین با تغییرات اساسی در زمینه هوش مصنوعی و توسعه اقتصادی کشورها در این حوزه نشان میدهد که اقتصاد کشور میتواند درآینده با بحرانهایی از جنس متفاوت از بحرانهای کنونی روبرو شود.
وی تصریح کرد: برخی از نفت به عنوان طلای سیاه و برخی دیگر به عنوان بلا و بدبختی سیاه از آن نام می برند؛ دسته دوم اعتقاد دارند که نفت باعث فاصله افتادن زیاد بین جامعه از حاکمان به دلیل برخورداری آنها از ثروت سرشار نفتی و در نتیجه بی نیازی و بی توجهی آنها به جامعه شده است و عملا باعث اختلال در مسیر توسعه شده است.
وی عنوان کرد: این دسته اعتقاد دارند که درآمدهای نفتی باعث ایجاد بیماری هلندی در جامعه شده که این به نوعی مشکل فرهنگی در جوامع دارای درآمد سرشار نفتی ایجاد میکند،شاید بتوان نروژ را یکی از معدود کشورهایی دانست که نظریه دسته دوم را رد کرده زیرا مسیری متفاوت با کشورهای نفت خیز خصوصا خاورمیانه را طی کرده است .
وی خاطرنشان کرد: بی نیازی حاکمان به درآمدهای مالیاتی در کشورهایی با درآمدهای سرشار نفتی، یکی از مشکلات در این خصوص است و با توجه به اینکه در آینده از نفت نمیتوان به عنوان یک درآمد پایدار حساب کرد باید تغییرات اساسی در این خصوص صورت گیرد.
قنادی اسلامی ادامه داد: حتی دولتهایی با درآمدهای سرشار نفتی در کشورهای نفت خیز، عملا خود را بی بهره از طبقات مختلف اجتماعی دیده و حتی با دادن یارانههای نفتی به صورت نقدی و غیر نقدی، نسبت به کسب حمایتهای پوپولیستی طبقات جامعه ایفای نقش میکنند که البته واقعیت این است که گذر از اقتصاد نفتی غیرممکن نبوده ولی ساختارهای لازم اقتصادی باید از قبل فراهم گردد در غیر این صورت تبعات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی بزرگی میتواند ایجاد کند.
وی گفت: در اکثر کشورهای عربی صادر کننده نفت اوپک در منطقه خاورمیانه، سهم نفت در درآمد این کشورها در 2014 برای یمن کمترین مقدار با حدود 47 درصد و بیشترین مقدار هم برای عراق با حدود 94 درصد( متوسط این کشورها تقریبا 77 درصد ) خواهد بود، در همین سال به جز امارات ، اصلیترین محصول صادراتی در این کشورها نفت بوده است و بیشتر از هشتاد درصد صادرات در بیش از نیمی از این کشورها نفت است و این وابستگی به نقت در اقتصاد این کشورها را نشان میدهد.
وی تاکید کرد: در آینده با کاهش تقاضای خروجی پالایشگاهها، همچون بنزین و گازوییل در پی ورود اتومبیلهای برقی به دنیا، احتمالا با کاهش تامین خوراک پتروشیمیها روبرو میشویم و این میتواند اثرات اقتصادی زیادی در کشور ایجاد کند زیرا اشتغال زیادی در این بخش در سالیان گذشته انجام شده است و نیاز است برنامه ریزی برای دوران جدید اقتصاد بدون نفت را برای چنین روزی آماده کنیم و البته اثرات کاهش مصرف پلاستیکها و ممنوعیت استفاده از آن در اروپا هم میتواند به این روند در دنیا دامن بزند.
به گفته وی نقش نفت و فروش نفت در کشورهای نفت خیز بر رشد اقتصادی بر کسی پوشیده نیست ولی به دلیل تغییرات قیمتی نفت در دهههای گذشته، عملا باعث شده است که آهنگ رشد اقتصادی برخی از این کشورها دستخوش فراز و نشیب زیادی گردد، مثلا در برهه ای از زمان باعث افزایش درآمد سرانه بسیاری از کشورهای نفت خیز شد.
قنادی اسلامی اظهار کرد: کشورهایی که درآمدهای نفتی خود را در دهههای گذشته صرف زیرساختهای اقتصاد پایدار و متوازن کرده اند میتوانند با کاهش و حتی حذف درآمدهای نفتی در چند دهه آینده به راحتی کنار بیایند و برخی کشورها از بحرانهای دهههای گذشته که عملا باعث ضرردهی زیادی برای کشورهای صادر کننده نفت شد، درسهای زیادی گرفتند و توانستند اقتصاد خود را از وابستگی شدید به نفت خارج کنند وافزایش درآمدهای نفتی همچنین منجر به گسترش خدمات آموزشی دراین کشورها شده که خود باعث تحول در تعاملات اجتماعی و درنتیجه گسترش شهرنشینی شده است و رابطه اقتصاد و فرهنگ با نفت وگاز و پتروشیمی در کشور ما نیز رابطه خاصی است.
وی تصریح کرد: وابستگی شدید اقتصاد ایران به نفت و رشد چشمگیر درآمدهای نفتی کشور از دهههای گذشته به حدی بود که در سال 1950 تولید ناخالص داخلی ایران حدود شصت درصد از کشورهای کره و ویتنام بیشتر و حدود 22 درصد از ترکیه کمتر بود و با افزایش درآمدهای نفتی در سال 1977 حدود 26 درصد از ترکیه بزرگتر و 65 درصد از کره بزرگتر و بیش از پنج و نیم برابر اقتصاد ویتنام شد .
قنادی اسلامی افزود: اما آن کشورها وابستگی به درآمدهای نفتی نداشتند و با پایین آمدن قیمت نفت در دهههای بعد همچنان به رشد خود ادامه دادند ولی در سال 2017 حجم اقتصاد ترکیه دو و چهاردهم و اقتصاد کره بیش از هفت برابر ایران شد و حتی اقتصاد ویتنام هم حدود هفتاد درصد از ما بزرگتر شد.
وی گفت: یکی از دلایلی که با وجود درآمدهای نفتی طولانی در کشوری همچون ایران منجر به عدم توسعه مناسب گردید، علاوه بر عدم برنامه ریزی مناسب،میتواند به دلیل نوسانات قیمتی نفت خام باشد که عملا تاثیر معکوسی روی اقتصاد کشورهای نفت خیز در دوران جهانی شدن گذاشته و می گذارد.
قنادی اسلامی خاطرنشان کرد: کشورهای صادرکننده نفت که درآمد آنها متکی به فروش و صادرات نفت است، در دو دهه آینده عملا با سه چالش عمده روبرو هستند و اولین آن نوسانات قیمت نقت بر ثبات اقتصادی، کاهش مصرف نفت در دو دهه آینده و تغییر بازیگران در حوزه اشتغال مربوطه که بخش قابل توجهی در این حوزه و بخشهای مرتبط و وابسته به آن مشغول هستند روبرو هستند.
وی در پایان خطرنشان کرد: اما آیا با کاهش اقتصاد کشور به درآمدهای نفتی میتوانیم مسیر توسعه پایداری را در آینده دنبال کنیم؟ کدام بخش از اقتصاد از بین بخشهای کشاورزی، صنعت و خدمات برای رسیدن به توسعه پایدار را باید فعال تر کنیم تا بتوانیم به این هدف برسیم؟ تکنولوژی فناوری روز دنیا و تعامل رابطه تجاری درهم تنیده با دنیا چقدر برای رسیدن به اقتصاد بدون نفت نقش دارد.؟ چگونه میتوانیم با گره زدن اقتصاد خود در کشورهای تاثیر گذار و صاحب فناوری دنیا ، وابستگی اقتصاد آنها به ما را بیشتر کرده به طوری که دارای جایگاه ویژهای در اقتصاد جهانی بدون خام فروشی داشته باشیم؟ بدون تعیین تکلیف خودمان در پاسخ به این سوالات، حرکت در هر مسیری مبهم و غیرشفاف خواهد بود.
شکل- مقایسه تغییرات تولید ناخالص داخلی ایران با ترکیه، ویتنام و کره
منبع- دانشگاه برکلی
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه